اسنپ‌بك و تداوم ابهام راهبردي

اسنپ‌بك و تداوم ابهام راهبردي

ابراهیم متقی - فشارهاي بين‌المللي و محدوديت‌هاي اقتصادي ايران پس از 5 مهر افزايش بيشتري پيدا مي‌كند. اين امر به‌گونه اجتناب‌ناپذير تأثير خود را بر زندگي اقتصادي و قابليت‌هاي تاكتيكي ايران به‌جا خواهد
منابع انسانی در بزنگاه آینده

منابع انسانی در بزنگاه آینده

محمدمهدی محمدی - روایت و تحلیلی از آخرین گزارش McKinsey & Company معتبرترین شرکت مشاوره مدیریت جهانی با عنوان HR Monitor 2025
شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۴ - 2025 October 04
کد خبر: ۹۱۳۴۳
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۶

صدای خیابان را بشنویم

کودکان در اشتغال، کودکان کار، کودکان خیابانی و کودکان در خیابان (که هر کدام تعاریف مشخص و متفاوت دارند) از واقعیت‌های اجتماعی بسیاری از کلانشهر‌های جهان از جمله تهران هستند.
تدبیر24» در این میان سؤال مهمی که هم برای سیاستگذاران و هم برای فعالان مدنی می تواند محل توجه باشد این است که با کدام رویکرد باید با مسأله کودکان کار و خیابان مواجه شد. رجوعی به تحقیقات آکادمیک و سیاست‌های مرتبط با کودکان نشان می‌دهد سه رویکرد کاملاً متفاوت در دهه‌های گذشته در ادبیات بین‌الملل مورد توجه بوده است. در یک رویکرد این کودکان آسیب‌پذیر به عنوان یک تهدید برای نظم اجتماعی به شمار می‌روند و لذا باید سیاست‌های مقابله‌ای با آنان اتخاذ کرد. در رویکرد دیگر کودکان کار و خیابان به عنوان قربانی تلقی می‌شوند که حق تغذیه، حق اسکان و... آنها مورد بی‌توجهی قرار گرفته و باید یکسری سیاست‌های جبرانی برای آنها در نظر گرفت. اما در این میان رویکردی نیز وجود دارد که به این کودکان به عنوان شهروندانی می‌نگرد که حق شهروندی آنها به عنوان یک شهروند و یک کودک مورد تبعیض قرار گرفته است. همین جا باید متذکر شد که آنچه عالی‌ترین مقام جمهوری اسلامی ایران به عنوان چارچوبی برای مواجهه با آسیب‌دیدگان اجتماعی تأکید کرده‌اند رویکردی حتی مترقی‌تر از نگاه شهروندی به آسیب‌دیدگان اجتماعی است. رهبر معظم انقلاب تأکید کرده‌اند آسیب دیدگان اجتماعی را باید به عنوان عائله در نظر گرفت و بیان کرده‌اند: «ما مردم را باید عائله خودمان بدانیم. ما مسئولان کشوریم دیگر... این ملت، این کشور، این مرزها، این فضای زندگی، عائله ما است.به مسأله آسیب های اجتماعی در سطح کشور جوری نگاه کنیم که اگر این آسیب در داخل خانواده خود ما بود، آنجور نگاه می کردیــم. اگر بنده یک بچه معتاد داشته باشم چه حالی دارم؟» واقعیت این است که کودکان به عنوان سرمایه‌های اصلی هر جامعه باید در اولویت برنامه ریزی‌های سیاستمداران قرار بگیرند. باید دقت کنیم کودکان در مواجهه با فقر و آسیب‌های اجتماعی بشدت آسیب پذیرند. فقر و آسیب های اجتماعی اگر کودکان را هدف قرار داده نه تنها به بازتولید نسل فقیر آینده کمک کرده، بلکه از حرکت جامعه در مسیر رشد، توسعه اجتماعی و بهبود شاخص‌های رفاهی ممانعت می‌کنند. در این میان کودکان کار و خیابان از محروم‌ترین افرادند که از بیشترین حقوق اساسی خود بی‌بهره‌اند و ضرورت حمایت از آنان در چارچوب دفاع و حمایت از حقوق کودکان بشدت احساس می‌شود. همچنین این کودکان علاوه برآنکه به علت شرایط خاص زندگی خود بشدت مورد انواع آزار و سوء استفاده قرار می‌گیرند، سهل‌ترین طعمه برای باند‌های سازمان یافته و بزهکارهستند. بر این اساس با چه رویکردی می‌توان، مداخلاتی اجتماعی به منظور شناسایی، جذب و ارائه خدمات حمایتی به این کودکان تدوین کرد؟ باور من این است که حمایت اجتماعی و مداخلات حوزه کودکان باید در چارچوب رویکرد شهروند مداری و عائله محوری باشد. مناسب است در اینجا اشاره‌ای به یک مطالعه بین‌المللی داشته باشم که بیان می‌کند اگر کودکان در سنین ۵ تا ۷ سالگی مورد آموزش و حمایت قرار بگیرند، تا 70 درصد احتمال مجرم شدن آنها تا سنین 18 سالگی کاهش می‌یابد. نتیجه اینکه در مواجهه با پدیده کودک کار و خیابان، اولاً باید همه دستگاه‌های عضو از یک رویکرد واحد تبعیت کنند و نباید دستگاه‌های مختلف برای مداخله، رویکردهای متفاوت اتخاذ کنند. ثانیاً این رویکرد مداخله محور باید بر مبنای رویکرد شهروند مداری و به تعبیر رهبر معظم انقلاب عائله محوری باشد.



روزبه کردونی،مدیر کل دفتر امورآسیب‌های اجتماعی


بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: