یکی از مشکلات تاریخ صدر اسلام این است که اطلاعات قابل استناد درباره شخصیتها بسیار کم و ناچیز است.
تدبیر24» این وضعیت درباره اهل بیت بسیار بیشتر از دیگر شخصیتهاست؛ زیرا بهخصوص در دوره بنیامیه و با عداوت و کینهورزی سختی که نسبت به شخص پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) و فرزندان آن حضرت نشان میدادند، حفظ اخبار و روایتهای حاکی از احوال و اقوال ائمه(ع) بسیار سخت و دشوار بود و بعید نبود که وضعیت زندگی نهفقط برای ارادتمندان و دلبستگان آن حضرات، بلکه برای «راوی» هم سخت شود و بسا که به قیمت جان او تمام میشد. به همین دلیل با سقوط بنیامیه و آغاز خلافت عباسی، برخی از راویان تازه مجالی یافتند تا اخبار و روایتهای بهجایمانده از واقعه کربلا و دیگر مصائب اهل بیت(ع) و شیعیان را گردآوری و کتاب کنند. حتی در همین روایتها هم، وضعیت بانوان پیچیدهتر است، زیرا در آن جامعه، بانوان اساسا کمتر به چشم میآمدند. بنابراین، برای آنکه درکی نسبی و شناختی مختصر از شخصیت بانوی بزرگواری مانند حضرت زینب به دست آوریم، باید بر چند قطعه بازمانده از دل تاریخ که به آن حضرت مربوط میشود، تمرکز کنیم. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که حضرت زینب(س) گذشته از شخصیت مستقل خود، درواقع نمادی از شیوه تربیت و تأثیر امیرالمؤمنین علی(ع) است. یکی از قطعات جالب در تاریخ که حضرت زینب سازنده آن است، مربوط به زمانی است که یک روز پس از واقعه کربلا، حضرت زینب (س) و کاروان اهل بیت سیدالشهدا(ع) و یاران ایشان را نزد ابنزیاد میبرند. ابنزیاد، پیروزمندانه در قصر دارالاماره کوفه بر تخت خود نشسته بود که گروهی از بانوان، کودکان و نوجوانان را بر او وارد کردند. چون حضرت زینب (س) به او معرفی شد، تصمیم گرفت از همان مجلس هم بهره تبلیغاتی ببرد و حرکت سیدالشهدا را نشانهای از بیدینی جلوه دهد:
- شکر خدا را که شما را رسوا کرد و کشت... .
حضرت زینب(س) بلافاصله پاسخ داد: شکر خدا که ما را به پیامبری محمد(ص) گرامی داشت و ما را پاک و پاکیزه قرار داد، رسوایی از آن فاسقان، دروغکاران و فاجران است و او کسی غیر از ماست!
ولی ابنزیاد دستبردار نبود و همچنان میخواست شهادت سیدالشهدا را به خدا نسبت دهد:
- کار خدا را با اهل بیت خود چگونه دیدی؟
و حضرت زینب پاسخ داد:
- جز زیبایی ندیدم. آنها کسانی بودند که خداوند شهادت را برایشان مقرر کرده بود، پس به سمت قتلگاه خود شتافتند و خداوند روزی میان تو و ایشان حاکم خواهد بود، آن وقت خواهی دید چه کسی خاموش باقی خواهد ماند! در همين قطعه کوتاه، نکتههای بسیار نهفته است و از جنبههای تربیتی بسیار جالب به نظر میرسد. بهخصوص دو نکته بیشتر از بقیه نکات به چشم میآید: معارف قرآنی و دیگري جنبه ادبی؛ و این جنبه اخیر حتی توجه ابنزیاد را هم جلب کرد و گفت مانند پدرت، سخن موزون میگویی!
در واقع، سخن حضرت زینب، به تمام و کمال، واجد همان صفتی است که امیرالمؤمنین علی نیز در خطابههای مشهور خویش با همان شیوه سخن میگفت: ترکیب معارف قرآنی با آفرینشهای زیبا و دلپسند ادبی. مرثیهسرایی یا مرثیهگویی به صورت نظم و نثر در آن روزگار رواج داشت، اما مرثیهگویی حضرت زینب در مجلس ابنزیاد نمیتوانست پاسخ آن حاکم زیرک و تندخوی اموی باشد، بنابراین، پاسخهای حضرت زینب، نخست در ارائه همان هدفی است که سیدالشهدا داشت و از حیث محتوایی نشان میدهد که بنیامیه و عمال آنها چگونه اطاعت از خلیفه را جایگزین اطاعت از خدا کردهاند و از سوی دیگر، جنبههای زیبا و ادیبانه پاسخ، موجب حفظ و انتشار آن در جامعه میشود، زیرا برای برخی راویان اخبار، بیشتر این جنبه از گفتوگوها ارزش حفظکردن داشت. حضرت زینب این شیوه از ابلاغ واقعه کربلا را تا شام و در مجلس یزید هم حفظ کرد و انعکاس گسترده آن در روایتهای تاریخی نشان میدهد که تا چه اندازه شیوه موفق و کارسازی بوده است. ایراد خطابه، یکی از رسانههای مهم آن روزگار بود و حضرت زینب از این رسانه به بهترین وجه بهره برد، چنانکه پیش از ایشان نيز حضرت زهرا و امیرالمؤمنین علی و سیدالشهدا نیز در بیان نظرات خود، رسانه خطابه را برگزیدند. به همین سبب است که در تاریخ، زمان و مکان دقیق وفات حضرت زینب دچار اختلاف است، اما پاسخها و خطابههای او محفوظ مانده است.
احمد مسجدجامعی- عضو شورای شهر تهران