رئیسجمهور دیروز در دانشگاه تهران به مناسبت شروع سال تحصیلی جدید سخنرانی کرد و به موضوعات مختلفی پرداخت که یکی از موضوعات راجع به خود دانشگاه بود.
تدبیر24»رئیسجمهور به این نکته اشاره کردند که مدیریت علمی را یک عده خاص در دانشگاه برعهده دارند و مدیریت مسائل انقلابی دست عدهای دیگر و مدیریت مسائل اعتقادی هم دست عدهای دیگر است. بهنوعی ضرورت یک مدیریت یکپارچه را در دانشگاهها مطرح کردند و در مجموع شاید منظورشان این است که به هر حال اینها در وجود یک مدیریت هم قابل جمع است؛ یعنی یک فرد میتواند همزمان هم مدیرعلمی باشد، هم معتقد باشد و مسائل اعتقادی را پیش ببرد و هم مسائل انقلابی را، و اساسا نمیتوانیم اینها را از هم تفکیک کنیم. این واقعیتی است که معمولا در دانشگاههای ما مسائل مختلف، مدیریتهای مجزایی دارند، در صورتی که قرار بر این است که علم و اعتقاد و انقلابیگری همه در وجود افراد باشند و واقعا هدف ما این نیست که اینها در تقابل با هم باشند. در مجموع مدیران ما ضمن اینکه علمی هستند، باید حتما معتقد و انقلابی هم باشند و درکل باید این مسائل را قابلجمع با هم بدانیم. نباید مسائل علمی و اعتقادی و انقلابی را از هم تفکیک کنیم؛ هرچند برخی هم تلاش کنند که اینها را در تقابل با همدیگر قرار دهند. قطعا این موضوع مهمی است که آقای روحانی به آن اشاره کردند. عدهای در دانشگاهها احساس میکنند از بقیه انقلابیترند و عدهای هم احساس میکنند که از بقیه معتقدترند و در مقابل هم عدهای میخواهند علم را در مقابل اعتقادات قرار دهند که بهنظرم تقابل علم با اعتقادات بههیچوجه درست نیست و عالم ما باید معتقد هم باشد، چون اساسا هدف ما همین بود. دانشگاه اسلامی، دانشگاهی است که ضمن برآوردهکردن نیازهای علمی جامعه افراد مومن و معتقد به مبانی انقلاب اسلامی را هم پرورش میدهد که به افکار مسائل دینی و اخلاقی هم پایبند هستند. موضوع مدیریت یکپارچه علمی، دینی و انقلابی بحثی اساسی است که مورد اشاره سخنرانی دیروز ریاست محترم جمهور در دانشگاه تهران قرار گرفت. لذا حتما باید در این مسیر حرکت کنیم و بهنوعی این موارد مهم قابلجمع دانسته شود و مدیریت واحد دانشگاه همزمان مسائل علمی، انقلابی، اخلاقی و دینی را در دانشگاهها دنبال کند. هدف پرورش انسانهایی است که در عین حال که علم و دانش کسب میکنند، به مبانی دینی و اخلاقی هم معتقد باشند و اهداف انقلاب اسلامی را بهخوبی بتوانند به پیش ببرند.بهنظرم این موضوع مهمی بود که متناسب با شأن دانشگاه و مسائل دانشگاهی بدان پرداختند. مساله دیگری که دکتر روحانی به آن اشاره کردند، مربوط به سیاست خارجی بود و بحثهایی که این روزها آمریکاییها درباره برجام مطرح میکنند، درحالی که بهقول ریاست محترم جمهور برجام یک توافق جامع بینالمللی است و قطعا نه ترامپ و نه هیچرئیسجمهور دیگری در آمریکا نمیتواند این حق را به خودش بدهد که یک توافق بینالمللی را نادیده بگیرد. البته افراد مطلع در آمریکا که به مسائل سیاست خارجی اشراف دارند هم از این گونه اقدامات نابخردانه ترامپ ابراز نگرانی میکنند؛ نگران اینکه اقدامی خلاف عرف بینالملل انجام دهد که انزوای آمریکا در جامعه بینالملل را بهدنبال داشته باشد. آقای روحانی متناسب با عرف بینالمللی سخن گفتند و اعلام کردند که توافق چندجانبهای مثل برجام، توافق بینالمللی محسوب میشود و یکطرفه قابل فسخشدن نیست. این موضوع حتی باعث بروز نگرانیهایی هم در اتحادیه اروپا شده و اروپاییان هم در روزهای گذشته بهنوعی به این مسائل پرداختند و اعلام نمودند که ترامپ چنین اختیاری ندارد که یک توافق بینالمللی را یکجانبه فسخ کند یا نادیده بگیرد. به هر حال آمریکا یک طرف این معاهده است و چنانچه بیتوجهی کند، بیتوجهی آمریکا به نُرمهای بینالمللی محسوب میشود و یقینا هرکشوری که به نُرمهای بینالمللی بیتوجه باشد با دستان خودش، خودش را منزوی کرده است. . به هر حال اگر آمریکا این خطا را مرتکب شود تا حدود زیادی و قطعا بیشتر از آنچه فکر میکنند باعث کاهش اقتدارشان در نهادها و سازمانهای بینالمللی خواهد شد و نهایتا باز یک پیروزی دیپلماتیک و اخلاقی برای جمهوری اسلامی و شکستی برای آمریکا بهدنبال خواهد داشت. مسئولان کشورمان هم بارها به این موضوع اشاره کردهاند، همانطور که در کشورهای دیگر هم به این موضوع پرداخته شده است. درواقع برجام توافقی نیست که با مخالفت ترامپ و موضعگیریهای بدتر او لطمه ببیند و با مشکل مواجه شود. مساله دیگری که دکتر روحانی به آن پرداختند، مربوط به حوزه سیاست داخلی بود. اعلام کردند که با نیروهای داخلی که بهنوعی منشأ تاثیراتی میتوانند باشند، برخورد بهتری صورت بگیرد، تنگناها برداشته شود و تنگنظری وجود نداشته باشد، برخوردهای جناحی باعث نشود که مسائل منافع ملی نادیده گرفته شود. این بحثی مهم و اساسی است. نگاه جناحی به مسائلی که مشکلاتی برای کشور ایجاد میکند همواره مسالهساز بوده است. آقای روحانی از همان روزهای اول که به قدرت رسیده، تلاشهای زیادی کرده که تندرویهای جناحی محدود شود و بر همین اساس هم مشی خودش را مشی اعتدال و میانهروی اعلام کرده؛ اعتدال بهمعنای دوری از افراط و دوری از نگاههای افراطی جناحی. بهنظر میرسد آنچه مدنظر دکتر روحانی است این نیست که جناحبندیهای موجود در کشور از بین برود، بلکه نگاههای افراطی و تندروانهای است که میتواند برای نظام جمهوری اسلامی مشکلآفرین باشد. بحث آخری هم که ایشان بدان پرداختند، مسائل و مباحث اقتصادی بود که بهدرستی به آن اشاره کردند که دولت ایشان وارث برخی مشکلات از گذشته است. قطعا منظورشان مشکلاتی است که از دولتهای نهم ودهم به دولت ایشان به ارث رسیده. همه میدانیم زمانی که دکتر روحانی سکان مدیریت اجرایی کشور را بهدست گرفتند، کشور بهلحاظ اقتصادی در چه وضعیتی قرار داشت. تورم به مرز 40درصد رسیده بود و رکود اقتصادی بیداد میکرد. رشد اقتصادی به منفی 6درصد رسیده بود. ارزش پول داخلی آنقدر کاهش یافته بود که 400درصد تنزل کرده بود و دلار 900 تومانی در فاصله دو سال از 89 تا 91 به مرز چهارهزار تومان رسیده بود. اینها مسائلی نیست که جامعه فراموش کرده باشد. اینها مشکلاتی بود که تا حدود زیادی کاهش یافتهاند البته نه بدین معنا که کاملا حل شده باشند. ما همچنان مشکلات اقتصادی داریم اما دیگر رشد اقتصادی منفی نداریم بلکه شاهد رشد مثبت 8درصدی در کشور هستیم. این مسائل باید بازگو شود تا مردم بدانند کشور از کجا به کجا رسیده. نمیشود مسائل و مشکلات فعلی را به گردن دولت آقای روحانی انداخت و برای اینکه مشخص شود ریشه این مسائل کجاست، یادآوری آنچه از گذشته به ارث رسیده، ضرورت دارد. البته گرچه از حافظه مردم پاک نشدهاند و مردم هم به خوبی در جریان هستند، چراکه هنوز زمان زیادی نگذشته، اما برای ارائه بیلان کاری دولت اشاره به مسائل و مشکلاتی که از گذشته به ارث رسیده، حتما ضرورت دارد و آقای روحانی بهخوبی به این مسائل هم پرداختند.
داریوش قنبری،نماینده اسبق مجلس