ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

مینو خالقی - «صلح پایدار تنها زمانی ممکن است که طرفین به هزینه‌های تنش‌آفرینی بیشتر از منافع آن بیندیشند»، شاید بیش از هر زمان دیگری درباره رابطه ایران و آمریکا، خصوصا در شرایط فعلی، مصداق داشته باشد.
روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

محمدمهدی محمدی - اقتصاد دیجیتال با تعریف سازوکارهای اقتصادی مبتنی بر داده و فناوری، به یکی از مهم‌ترین عناصر ساختار اقتصادی جهانی تبدیل شده است. این مفهوم نه تنها شامل تجارت الکترونیک می‌شود، بلکه به تمامی ابعاد استفاده از فناوری‌های دیجیتال در زندگی روزمره، از مبادلات مالی تا ارتباطات، پرداخته و تأثیر قابل توجهی بر رفتارهای اجتماعی، فرآیندهای مدیریتی و ساختارهای زیرساختی جوامع دارد. با پیشرفت‌های مداوم و ظهور فناوری‌های نوآورانه، به‌ویژه در حوزه‌های هوش مصنوعی، بیگ دیتا، اینترنت اشیاء و بلاک‌چین، تحولات عمیق‌تری در بازارهای جهانی و شکل‌گیری مدل‌های کسب‌وکار جدید مشاهده می‌شود.
دوشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 21
کد خبر: ۹۲۸۰۷
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۲

عشق من کالباس!

«کسی که کتک خورده طبیعتاً کالری زیادی سوزانده و گرسنه است و در مرام ما نیست کسی گرسنه به خانه برود. یک ساندویچ کالباس هم برای او می‌گیریم تا سیر و سیراب به آغوش خانواده بازگردد. به همین دلیل بنده توصیه می‌کنم که یک هماهنگی برای چنین مسائلی با «ساندویچی‌ها» و «فست‌فودها» صورت بگیرد که از این به بعد کتک‌ها را آنجا بزنیم، آب‌معدنی و کالباس‌شان را هم بدهیم و آنها را راهی خانه کنیم.»
تدبیر24»روزنامه ایران نوشت: «متأسفانه ما یک معضل بزرگی به اسم دانشگاه داریم که بدجوری روی دست‌مان باد کرده و نمی‌دانیم با آن چه کار کنیم. اساساً دانشگاه یک جایی است که عده‌ای جوان دور یکدیگر جمع می‌شوند که خب درست نیست و این نشان می‌دهد که یک جای کار ایراد دارد، لابد پس‌فردا هم می‌خواهند بروند سینما و کنسرت و این قبیل مسائل که صحیح نیست. دانشجوها هم اساساً یک قشری هستند که قبل از انتخابات سرمایه کشور می‌شوند و عزیز دل برادر هستند اما بعد از انتخابات تبدیل به یک عده جوان بیکار و خوشگذران می‌شوند که برای دیرتر رفتن به خدمت سربازی و سر کار نرفتن، الکی به دانشگاه می‌روند و ادامه تحصیل می‌دهند.

حالا ما اخیراً متوجه شده‌ایم که این دانشجویان پا را فراتر گذاشته‌اند و «کالباس‌دوست» هم شده‌اند. همینطوری در روی‌شان بخندیم پس‌فردا می‌روند و در کنار «کالباس» تقاضای «ماست و خیار» هم می‌کنند. البته کالباس خوردن برای یک دانشجو قوانین خاص خودش را دارد. اساساً در دوران «پساکتک!» به دانشجویان کالباس می‌دهیم؛ یعنی این‌ طوری نیست که بدون تشریفات خاصی برگزار شود اما نوع این کالباس و کیفیت آن بر اساس کتکی است که نوش جان می‌کنید:

الف- یک کله توی صورت، نیم‌کیلو ژامبون گوشت بره

ب- ضربه با زانو به دماغ، نیم‌کیلو ژامبون مرغ و قارچ

ج- یک پس‌گردنی، صد گرم کالباس خشک

د- نیم دور پیچاندن گوش، یک ورق کالباس مارتادلا!

اصولاً ما خیلی به فکر دانشجوها هستیم. آدمیزاد است دیگر. گاهی توان کنترل چک و لگد ندارد اما قرار نیست بعد از مورد عنایت قرار دادن کسی برای او لباس مناسب تهیه نکنیم. مثلاً بنده می‌روم در خیابان و یک نفر را بی‌دلیل طوری کتک می‌زنم که به گربه بگوید پسرخاله. بعد برای این که با سر و وضع نامناسب به خانه برنگردد، برای او یک آب‌ معدنی می‌گیرم تا گلویی تازه کند (مثلا نیم‌ساعت گلوی او را فشار داده‌ام تا رنگ بادمجان شود!) بعد یک دست لباس مجلسی برای او می‌گیرم (ترجیحا کت و شلوار و پاپیون!) تا با وضع لباس نامناسب به خانه برنگردد. در عین حال کسی که کتک خورده طبیعتاً کالری زیادی سوزانده و گرسنه است و در مرام ما نیست کسی گرسنه به خانه برود. یک ساندویچ کالباس هم برای او می‌گیریم تا سیر و سیراب به آغوش خانواده بازگردد. به همین دلیل بنده توصیه می‌کنم که یک هماهنگی برای چنین مسائلی با «ساندویچی‌ها» و «فست‌فودها» صورت بگیرد که از این به بعد کتک‌ها را آنجا بزنیم، آب‌معدنی و کالباس‌شان را هم بدهیم و آنها را راهی خانه کنیم، این‌طوری نه خانی رفته و نه خانی هم آمده!»

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: