تدبیر24»افشین شحنهتبار مدیر انتشارات شمع و مه درباره الزامات حضور نشر ایران در نمایشگاههای خارجی کتاب، گفت: حضور ناشران ایرانی چه از روی هدف و برنامه باشد و چه با هدف آشنایی با نمایشگاههای خارجی کتاب، مغتنم است. این حرکت چند سالی است در بین ناشران ایرانی شروع شده است. اولین حسن این حرکت آن است که وقتی ناشر ایرانی با یکسری تفکرات نسبت به کتاب به این نمایشگاهها میآید، در آنجا متوجه میشود که اساسا برای این کار ساخته شده است یا خیر.
او افزود: معمولا بسیاری از ناشران ایرانی گمان میکنند کتابهای خوبی چاپ کردهاند و فکر میکنند میتوانند این کتابها را به خارجیها بفروشند، اما باید دانست در حوزه کتاب تفاوتهای زیادی بین کار کردن در ایران و در خارج از ایران وجود دارد. آنها با آمدن به این نمایشگاهها متوجه میشوند میتوانند این کار را ادامه دهند یا نه. چنانچه در این سالها بسیاری از این ناشران به این نمایشگاهها آمدند و چون متوجه شدند نمیتوانند کار کنند، پشیمان شدند و دیگر به این نمایشگاهها نیامدند. با این حال و با وجود همه مشکلاتی که داریم، جدا از اینکه ناشران ایرانی میتوانند در نمایشگاههای خارجی موفق بشوند یا نه، به نظرم باید در این نمایشگاهها حضور داشته باشیم. نمیتوانیم به خاطر ضعفهایی که داریم، جای غرفهمان را خالی بگذاریم.
شحنهتبار گفت: اگر کسی بخواهد واقعا وارد نشر جهانی بشود، باید بداند نمایشگاه کتاب تنها یکی از گزینههاست و تنها با حضور در نمایشگاه کاری جلو نمیرود. نمایشگاه برای نمایش دادن کتابهای یک سال یک ناشر است؛ آن هم در فرصتی محدود. اما برعکس، ما در طول یک سال هیچ کاری نمیکنیم و انتظار داریم در طول چند روز برگزاری نمایشگاه موفق شویم. به خاطر همین است که در یک فرصت کوتاه در نمایشگاه خارجی به صورت هیجانی شروع به رونمایی از چندین عنوان کتاب میکنیم اما بلافاصله پس از پایان نمایشگاه همه صحبتها و بحثها در این حوزه را قطع میکنیم که این اشتباه است.
مدیر انتشارات شمع و مه با بیان اینکه نمایشگاه کتاب فرانکفورت برای ما زیادی حرفهای است، اظهار کرد: با این حال تاکید میکنم ما باید در این نمایشگاه هم حضور داشته باشیم اما باید بدانیم که ناشر و شخصی که به آنجا میآید، باید توانایی ارتباطگیری با دیگر ناشران را داشته باشد و زبان بینالمللی بداند. درباره موفق نبودن ناشران ایرانی بارها صحبت شده و مشکلات مربوط به کنوانسیون برن و کپیرایت پیش کشیده شده است ولی این مساله دلیل نمیشود که ما نتوانیم به صورت قانونی با دیگر ناشران ارتباط بگیریم. ما به راحتی میتوانیم با ناشر خارجی وارد تعامل شویم و این قانون را دور بزنیم. نباید دست روی دست بگذاریم.
او با بیان اینکه نپیوستن به قانون کپیرایت در ایران یک بحث پیچیده سیاسی است، اظهار کرد: فکر نمیکنم این مسئله در ایران به این راحتی حل شود. در این رابطه آژانسهای بینالمللی میتوانند راهحلهای خوبی پیشنهاد بدهند. باید بدانیم در بحث قراردادهای نشر باید شفاف عمل کنیم تا اعتماد به ناشر خارجی برگردد. من فکر میکنم میتوانیم شروع کنیم، اما شفاف نبودن و رعایت نکردن برخی از قوانین، ما را نزد ناشر خارجی بدنام کرده است، درحالیکه میتوانیم با ناشر خارجی وارد گفتوگو شویم و با اجازه گرفتن از او و با یکدهم هزینه، اعتماد آنها را برگردانیم. اگر این اتفاق بیفتد و تعامل شکل بگیرد، ناشر خارجی هم راغب میشود که آثاری از ایران را ترجمه و چاپ کند، اما متاسفانه رعایت نکردن این مسائل باعث بیاعتمادی ناشر خارجی به ما شده است.
شحنهتبار درباره حضور دولتی ایران در نمایشگاههای خارجی از جمله نمایشگاه کتاب فرانکفورت، گفت: واقعیت این است که گاهی شما ناچارید و چیزهایی را میپذیرید. به نظر من با شرایط فعلیِ نشر ایران ناشری که بخواهد خودش راسا در این نمایشگاه شرکت کند، کار سختی در پیش دارد. با این حال مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی در عملکرد خود در نمایشگاههای خارجی ضعفهایی دارد که باید آنها را برطرف کند.
او با بیان اینکه فعلا ناشران ایرانی شرایط حضور مستقل را در نمایشگاه کتاب فرانکفورت ندارند، گفت: معتقدم مسئولان دولتی باید بتوانند نظارت کنند تا افرادی که در نمایشگاهها حضور پیدا میکنند، کسانی باشند که هدفمند حضور پیدا میکنند. میتوان غرفهای در اختیار این ناشران قرار داد اما در حالت فعلی مؤسسه نمایشگاهها به همه ناشرانی که در این نمایشگاه حضور پیدا میکنند امکانات یکسانی میدهد و این باعث میشود ناشری که با تمام توان فعالیت میکند، نتواند به موفقیت برسد. به نظر من امسال ناشران خوبی قابلیت این را داشتند که در نمایشگاه فرانکفورت مثمر ثمر باشند، ولی چون وقت و مکان محدود بود، باعث شد آنها نتوانند فعالیتهایشان را طبق برنامهریزیشان ادامه دهند و این باعث ایجاد یکسری دلخوری شد که تا حدی منطقی بود.
شحنهتبار گفت: ۱۷ سال است در این نمایشگاه شرکت میکنم. در طول این سالها دیدهام که بعضی از ناشران میآیند و سرک میکشند و میروند، در صورتی که نمایشگاه فرانکفورت از جهت ارتباطگیری با دیگر ناشران بسیار مهم است. این نمایشگاه جای برنامههای دیگر نیست. شاید در نمایشگاهی مثل پاریس یا لندن که عمومیتر هستند بتوان برنامههای دیگری هم داشت، اما در فرانکفورت نه. در این نمایشگاه تنها چیزی که مهم است، معرفی محصول است و دیگر برنامهها هیچ ارزشی ندارد.
او با بیان اینکه متاسفانه افکارمان درباره نمایشگاه فرانکفورت آماتور است، گفت: در این حوزه اصلا با شرایط روز دنیا جلو نمیرویم. این مشکل هم کار یک روز و دو شب نیست. ناشران باید از جان و مالشان مایه بگذارند. کار بسیار مشکل است و با شرایط خیابان انقلاب فرق میکند. با اینکه فعالیتهای مؤسسه نمایشگاهها رو به رشد است اما آنها باید خودشان را بهروز و حرفهایتر عمل کنند. فکر میکنم دیگر قبح این مساله که ما در نشر جهانی حرفی برای گفتن نداریم، شکسته است. همین امسال ما در جشنواره کنراد حضور رسمی داشتیم که این ثابت میکند اگر آثار به خوبی معرفی شوند، نویسندگان ما میتوانند به جایگاههای بلندی برسند. نباید خودمان را گول بزنیم؛ چون بضاعتمان در همین حد است، توقعمان هم باید در همین حد باشد.
شحنهتبار گفت: ضعف ما بیشتر از اینکه ناشی از مسائل دیگر باشد، به خود ناشران مربوط است. ادبیات ایرانی را ناشر ایرانی باید معرفی کند. ناشر خارجی دلش برای ما نمیسوزد. خودمان باید در این زمینه قدمی برداریم. از دولت هم نمیشود توقعی داشت. دولت طرح گرنت را راه انداخته است که باز هم به نسبت هزینههایی که یک ناشر باید برای انتشار یک کتاب بکند، صفر است. این برای کشور ما سختتر از کشوری مثل سوئد است. در سوئد یا کشوری دیگر شاید اینقدر هزینهبر نیست. بنابراین حمایت دولت بسیار مهم است. اما متاسفانه دولت بد عمل میکند؛ به این شکل که خودش مدلسازی میکند. انتشاراتیهایی تاسیس میکند و میلیاردها میلیارد تومان هزینه میکند که در نهایت به هیچ نتیجهای هم نمیرسد. این با حمایت کشورهایی مثل ترکیه از ناشرانش متفاوت است. کشور ترکیه به صورت یکسان از همه ناشران حمایت میکند حتی ناشران مخالف دولت. ثمره آن هم جایزه نوبل است و رونقی که نمایشگاه کتاب استانبول دارد. الان میبینیم که نویسندههای ترک در دنیا مطرح شده و به عنوان مهمان ویژه به بزرگترین نمایشگاههای دنیا دعوت میشوند. امیدوارم مسئولان دولتی و وزارت ارشاد بتوانند این مسائل را رصد و درست عمل کنند، اما متاسفانه مدام به عقب برمیگردیم و از این جیب به آن جیب میکنیم. در این میان هزینههای میلیاردی از بین رفته و تنها رزومهای برای مدیران به جا مانده است.
مدیر انتشارات شمع و مه همچنین گفت: متاسفانه کار در حوزه نشر سیاه و تلخ شده و حمایتها هم نتیجهبخش نیست. در دیگر کشورها صنایع و بانکهای کشورها از کتاب حمایت میکنند، اما در ایران فقط وزارت فرهنگ این حمایت را - آن هم به این شکل که گفتم - ادامه میدهد. در ایران بانکها و صنایع برای سینما و موسیقی قدم برمیدارند چون منافع مادی آن برمیگردد اما برای کتاب این اقدام صورت نمیگیرد. دولتیها هم اگر میخواهند حمایت کنند میروند خودشان جایی درست میکنند، چند نفر را استخدام میکنند و پول را به مجموعه خودشان میبرند. تنها حسن شرکت در نمایشگاه خارجی هم چند خبر است که در رسانههای ایران منتشر میشود.