پوتین چرا به ایران آمد؟
۱- واکاوی اهداف سیاسی سومین سفر رییسجمهور روسیه به ایران در صلاحیت این قلم نیست. این خبر اما میتواند درست باشد که پوتین از روحانی قول گرفته است تا ایران تولید نفت خود را از محدوده فعلی بالاتر نبرد تا توافق کاهش تولید اوپک و غیر اوپک شش ماه دیگر (تا ماه نهم ۲۰۱۸) تمدید شود. بر اساس آخرین اعلام دبیرخانه اوپک، تولید نفت ایران در ماه سپتامبر، به نقل از منابع ثانویه، روزانه ۳ میلیون و ۸۲۷ هزار بشکه بوده است. ایران حداکثر بتواند ظرفیت تولید خود را تا اوایل سال آینده در مرز ۴ میلیون بشکه نگه دارد. بنابراین موافقت با درخواست روسیه به نفع افزایش قیمت نفت، در شرایط فعلی منافات چندانی با منافع ملی و کسب سهم بازار ندارد. قیمت نفت برنت روز گذشته ۶۲ دلار و ۷ سنت بود. به این موضوع که دقیقتر شویم، میتوانیم یکی از اهداف سفر ملک سلمان، پادشاه سعودی، به روسیه را هم تحلیل کنیم.
۲- امضای شش سند همکاری بین وزیر نفت ایران و معاونانش با روسها برای مطالعه و سرمایهگذاری در توسعه میادین نفتی ایران در جریان سفر ولادیمیر پوتین، هر چند غیر الزامآور بود اما میتواند نقشه راهی برای تعمیق روابط نفتی دو کشور باشد. خاصه آن که روسها در چند میدان نفتی تفاهمنامه مطالعاتی امضا کردهاند. سرمایهگذاری روسها میتواند در برخی میادین نفتی ایران به افزایش ظرفیت تولید نفت ایران کمک کند و خوب است مسئولان وزارت نفت از آن استقبال کنند. «لوک اویل» برای توسعه میادین نفتی آب تیمور و منصوری طرح مطالعاتیاش را ارایه کرده و مدیرعامل آن چندین بار برای این پروژه با زنگنه دیدار کرده است. جدا از کمپانیهای «روسنفت» و «گازپروم نفت» به نظر میرسد «لوک اویل» به قرارداد توسعه میدان نفتی نزدیکتر باشد. با این همه ایران اگر بتواند با روسها و آذربایجانیها برای سرمایهگذاری و توسعه منابع نفتی دریای خزر به یک تفاهم مشترک قابل اجرا برسد، کار مهمی کرده است. اگر پوتین برای تسهیل حضور شرکتهای نفتی در ایران تلاش کرده باشد هیچ بعید نیست روحانی نیز همکاری برای توسعه میادین نفتی دریای خزر را طلب کرده باشد.
۳- بررسی صادرات گاز روسیه به ایران از طریق آذربایجان، بر اساس اخبار، یکی از محورهای مذاکرات روحانی، پوتین، علیاف بوده است. به چند دلیل فکر میکنم این پروژه ممکن است منافع ایران را تامین نکند.
اول این که روسها با وجود آمادگی ایران هنوز قرارداد خرید ۱۰۰ هزار بشکه از نفت ایران را اجرایی نکردهاند؛ آن هم قراردادی که قرار است نیمی از پول آن را با تجهیزات روسی پرداخت کنند!
دوم آن که وزارت نفت خط لوله گاز ۴۰ میلیون مترمکعبی دامغان - نکا را برای پایداری شبکه گاز استانهای شمالی کشور در فصل سرما افتتاح کرده است و میتواند بدون تقلیل فشار توسط مصرفکنندگان میانی، گاز را از جنوب به شمال برساند.
سوم این که تجربه ترکمنستان را از یاد نبردهایم که چگونه در فصل سرما، مصرف گازمان را «گروگان» میگرفت. جنجال همه ساله روسها با اوکراین بر سر افزایش قیمت گاز در فصل سرما را هم فراموش نکردهایم. توجیهی ندارد که امنیت تامین انرژی گاز شمال ایران را در اختیار دو کشور آذربایجان و روسیه قرار دهیم. حالا اگر عدهای بگویند ایران میتواند گاز روسیه را در شمال ایران مصرف و در عوض گاز خود را از جنوب، غرب و شرق صادر کند پاسخش تنها سه کلمه با یک علامت سوال و تعجب بزرگ است: «کدام صادرات گاز؟!»
۴- صادرات گاز به پاکستان، با وجود امضای قراردادش متوقف مانده و فعلا امید زیادی به اجرایی شدنش نیست. نه ترکیه و نه روسها به این سادگی اجازه نخواهند داد گاز ایران به اروپا برسد. این مساله آن قدر برای روسها حیاتی است که میتوان ادلهاش را در یک مقاله جدا نوشت. ماجرای صادرات گاز به جنوب خلیج فارس هم که مشخص است. چند سال است با کشور دوست و برادر عمان برای صادرات گاز مذاکره میکنیم؟ امارات و بقیه شیخنشینها هم که بماند. LNGسازی و صادرات به کشورهایی نظیر ژاپن (در یک مقیاس بزرگ) در شرایطی که سالهاست فقط حرفش را میزنیم، مثنوی هفتاد من است. سوریه ناامن به کار صادرات گاز نمیآید و عراق جدا از ناامنی، فعلا به سختی از عهده پرداخت بدون مشکل پول گازمان برمیآید (همان اندکی که فعلا صادر میشود.) پس به بهانه ترانزیت گاز، امنیت انرژی شمال کشور را درگیر واردات گاز از روسها و تعاملات بعدی پیچیده آن نکنیم. فروش گاز داخلی در روسیه به گفته خودشان، حدود ۸۰ دلار در هر ۱۰۰۰ متر مکعب است حال آن که میتوانند آن را به ۲۰۰ دلار صادر کنند. پس برای روسها منطق دارد برای صادرات گازشان از هر اهرمی، حتی سفر پوتین به ایران استفاده کنند. اما به نظر نمیرسد خرید گاز روسیه برای ایران توجیه درستی داشته باشد. آقایان مسئول! لطفا به عواقب بلندمدت تصمیمتان بیشتر فکر کنید.»