تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 06
کد خبر: ۹۵۱۱۱
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۰

پسران خردسال در دام سه جوان

سه پسربچه که قربانی هوس‌های شیطانی تبهکاران شده بودند در حالی از دست مردان شیطان‌صفت نجات یافتند که در یکی از پرونده‌ها، پسر ۸ ساله‌ای چند شبانه روز در اسارت بود و از سوی گروگانگیر تحت آزار و اذیت قرار داشت.
تدبیر24»«ایران» نوشت: چندی پیش زن جوانی به دادسرای جنایی تهران رفت و از ناپدید شدن پسر ۸ ساله‌اش خبر داد. او به بازپرس شعبه چهارم گفت: «روز گذشته میلاد برای بازی از خانه خارج شد اما دیگر بازنگشت. از دیشب تا به حال به دنبالش هستیم اما اثری از پسرم نیست. شوهرم نیز چند روزی است که برای انجام کار در سفر به سرمی برد اما خانواده خودم و برادرشوهرهایم به‌دنبال پسرم هستند. طی این مدت به چند بیمارستان هم مراجعه کرده‌ایم اما اثری از میلاد به‌دست نیاورده‌ایم. می‌ترسم برایش اتفاقی افتاده باشد. میلاد بی‌خبر از من جایی نمی‌رود. به همین خاطر دلشوره عجیبی دارم و امیدوارم هرچه زودتر پیدا شود.»

با شکایت زن جوان، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی به دستور بازپرس آرش سیفی وارد عمل شدند و ردیابی‌های تخصصی برای یافتن سرنخی از پسر ۸ ساله آغاز شد. چهار روز بعد از ناپدید شدن میلاد، خانواده پسر نوجوان به سرنخی رسیدند که آنها را به میلاد رساند.

عموی پسربچه در حالی که عکس میلاد را در دست داشت آن را به زن جوانی در پارک نشان داد که او نیز با دیدن عکس بلافاصله میلاد را شناخت و گفت: «چند روز قبل در پارک بودم که غلام کارتن‌خواب را دیدم که با زور پسرک را با خودش برد. پسربچه سعی داشت از دست مرد کارتن‌خواب فرار کند اما او به بچه اجازه نداد. چون هوا رو به تاریکی می‌رفت و غلام هم آدم درستی نبود من دخالتی نکردم. اهالی محل به او می‌گویند غلام کارتن‌خواب چون جای درست و حسابی برای زندگی ندارد و شب‌ها در پارک می‌خوابد.»

بدین ترتیب عموی میلاد خود را به پلیس رساند و با سرنخی که او در اختیار مأموران قرار داد خیلی زود غلام دستگیر شد. وی ابتدا منکر اطلاع از ماجرا بود اما زمانی که با مدارک پلیسی روبه‌رو شد لب به اعتراف گشود و گفت: «من پول گرفتم و بچه را دزدیدم و دیگر نمی‌دانم چه اتفاقی برایش افتاده است. آن روز یکی از دوستانم به نام بهرام به سراغم آمد و با نشان دادن میلاد که در پارک در حال بازی بود گفت بچه را برایش بدزدم. من هم بچه را با زور به خانه بهرام بردم و پولم را گرفتم.»

با اعتراف غلام، کارآگاهان به سراغ بهرام رفتند و موفق شدند پسر ۸ ساله را دست و پا بسته در خانه وی پیدا کنند.این تبهکار پسرک را طی چند روزاسارت مورد آزار و اذیت قرار داده و تصمیم داشت از پدرش اخاذی کند که به دام افتاد. درحال حاضر بازجویی از این تبهکاران ادامه دارد.

ربودن پسربچه از زمین فوتبال

چند روز بعد از این واقعه، پسر ۸ ساله‌ای سراسیمه خود را به رهگذری رساند و از او کمک خواست. پسرک گفت: «با دو تا از دوستانم مشغول فوتبال بازی بودیم که دو مرد جوان به طرف ما آمدند. آنها که حال خوبی نداشتند ما را با زور از زمین فوتبال بیرون بردند و به پشت دیواری در همان نزدیکی کشاندند. آنها قصد اذیت ما را داشتند که من فرار کردم. اما محمد و امیر نتوانستند فرار کنند و به دام افتادند. همان موقع مرد جوان به همراه یک رهگذر دیگر به سوی مردان شیطان‌صفت دویدند و با کمک اهالی محل یکی از شیطان‌صفت‌ها را دستگیر کردند اما همدست دومش سوار بر موتورسیکلت فرار کرد.

متهم دستگیر شده پس از انتقال به دادسرا به بازپرس گفت: با دیدن پسربچه‌ها در زمین فوتبال وسوسه شدیم و ...

پس از اعتراف‌های این تبهکار تحقیقات برای دستگیری همدستش ادامه دارد.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: