با وقوع زلزله یک نکته کلیدی در خصوص بحث ساختوساز در ایران مطرح میشود.
تدبیر24»گرچه در سالهای اخیر وضعیت ساختوساز، آنطور که به معنی واقعی نظام مهندسی تعریف شده، بهبود قابل توجهی پیدا کرده، اما وضعیت مسکن در زلزلههایی مثل رودبار و برخی دیگر از مناطق کشور که ساختوسازها از دهها سال گذشته بوده، بیانگر این نکته است که مهندسیساز نبوده و هربار که زلزله رخ میدهد، عمق فاجعه ساختوساز بیشتر خودش را نشان میدهد. اما این انتظار وجود داشت که حداقل در این دهه اخیر با توجه به آییننامههای نظام مهندسی و کنترلهای مختلفی که انجام میگیرد، حداقل پروژههایی که هم پیمانکار، هم مشاور و هم ناظر دولتی دارد، مثل پروژه مسکن مهر که دارای چنین وضعیتی بود، در مقابل زلزله یا حوادثی از این دست استحکام و مقاومت بیشتری داشته باشد. منهای اینکه بالاخره زلزلهای به بزرگی بیش از هفت ریشتر قابل توجه است و در دستهبندیهای زلزله در سالهای گذشته میتوان گفت که کمتر اتفاق افتاده، ولی انتظار این بود سازههای جدید که برای مسکن ساخته میشود، در مقابل این شدت، مقاومت بیشتری از خودش نشان دهد. به هر حال بهنظر میرسد این هشداری است برای توجه ویژه به سایر پروژههای مسکن مهری که در کشور ایجاد شده و رقمش هم بهلحاظ تعداد آپارتمانهای ساختهشده، قابلتوجه است. حدود دومیلیون واحد رقم بسیار بزرگی است و بهنظر میرسد که دستگاههای مربوطه نیازمند یک بازنگری جدی در این خصوص هستند تا خدایناکرده فاجعهای که امروز در غرب کشور اتفاق افتاده، در بقیه نقاط کشور برای مسکنی که قدمت آن بیش از 10 سال نیست، نیفتد. این نکته که پیشگیری بسیار مهمتر از درمان است، باید بیشتر مدنظر قرار بگیرد. این شاید تذکری به همه پروژهها و از جمله پروژه مسکن مهر باشد که مقاومسازی و توجه به آییننامههای نظام مهندسی بیش از بقیه پارامترها مورد توجه قرار بگیرد. نکته قابل توجه اینکه اگر مسکنی قرار است غیراستاندارد ساخته شود، چه در بافت فرسوده و چه درخارج از شهرها باشد، نتیجه یکسان است. لذا در مرحله اول باید بر این نکته مهم تاکید شود که مسکن بهعنوان یک سرپناه مقاوم ساخته شود و مکانش مهم نیست که در بافت فرسوده باشد، یا خارج از بافت فرسوده، بلکه در مرحله اول، مهم ایمن و مقاوم ساختن مسکن است. نکته دوم؛ این طبیعی است که در بافتهای فرسوده وقتی آب و گاز و برق و راههای دسترسی وجود دارد، هزینه ساخت مسکن را نسبت به نقطهای که بیرون شهر است، ارزانتر یا کمتر میکند، درحالی که در مکانهای دورافتاده و فاقد امکانات اولیه بخش عمدهای از هزینه باید صرف ساخت زیرساختهایی مثل آب و برق و گاز و مدرسه و درمانگاه و مسجد و خدماتی از این دست بشود. لذا اگر قرار بود 120هزارمیلیارد تومان صرف مسکن مهر شود، چنانچه در بافت فرسوده همین کار میشد، هزینهای کمتر از این مقدار داشت و مهمتر از همه اینکه در بافت جمعیتی هم تغییری ایجاد نمیشد. ولی باز باید بر این نکته تاکید کرد که مقاومسازی و ایمن ساختن و رعایت نظام مهندسی در ساخت مسکن تفاوتی ندارد که در بافت فرسوده باشد یا خارج از بافت فرسوده، اما چرا در مقایسه با سایر کشورهای دیگر در مقابل بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله آسیبپذیرتر هستیم؟ بهعنوان مثال، همچنان که در خصوص خودرو ساخت داخل و خارج بهراحتی کیفیت دو خودرو را میتوانیم مقایسه کنیم و اگر دست مصرفکننده باشد، به دو دلیل سراغ خودرو خارجی خواهد رفت؛ یکی بهدلیل ایمنی و کیفیت بالای خودرو و دیگری بهدلیل مصرف کم سوخت بهراحتی خودروی خارجی را انتخاب میکند؛ این موضوع به بقیه کالاها و خدمات در ایران هم تسری دارد؛ یعنی این اشکال ساختاری است. در کشورهای توسعهیافته هیچوقت یک منزل مسکونی را که سن 20 یا 25ساله داشته باشد کلنگی نمیدانند و گاه مسکن در کشورهای توسعهیافته به سن بیش از 80 سال هم میرسد، ولی در ایران گاهی اوقات مسکن به یکسوم سن در خارج که میرسد، دستور تخریب و نوسازیاش داده میشود. بخشی از این علت به خاطر این است که بهمعنی واقعی کلمه آییننامه نظام مهندسی رعایت نمیشود و بخشی هم بهخاطر کیفیت مصالح است که بهراحتی منجر به آسیبرسانی به مسکن میشود. اینها عوامل عمدهای است که در اینگونه بلایا بهراحتی تخریبهای گستردهای را در بافتهای شهری ایجاد میکند.
هادی حقشناس، اقتصاددان