با آنکه داغدار مصیبتهای هموطنان زلزلهزده در غرب کشور هستیم اما میتوانیم همزمان
به همبستگی و پیوندهای عمیق عاطفی، انسانی و ملیمان افتخار کنیم.
تدبیر24»با انتشار خبر زلزله در چندین شهر استان کرمانشاه، شاهد تکاپوهای مختلف در گوشه و کنار ایران هستیم. زن و مرد، پیر و جوان، دارا و ندار هر یک میکوشند به فراخور توانمندی و امکانات خود دست یاری به هموطنان بلا دیده بدهند و در تسکین آلام آنان نقش داشته باشند. در کنار مسئولان و مقامات و دستگاهها و سازمانهای رسمی که به یاری مصیبت دیدگان شتافتهاند، هزاران حرکت خودجوش مردمی نیز در جریان کمکرسانی و یاریگری است. تکاپوهایی که معمولاً دیده نشده و جایی در اخبار و عکسها و فیلمهای در گردش در رسانههای مختلف ندارند. اما این یاری رسانیهای مردمی برای به شهرت رسیدن یا تحکیم شهرت نیست. گویی برای زمانی،هر چند کوتاه و موقت، تمامی تفاوتها، مشکلات و گرفتاریها فراموش شده و با فاصله گرفتن از رخوت زندگی روزمره، هریک از ایرانیان تلاش میکنند، حتی شده از دور، آستین همت بالا زده و دستی در کمک و مساعدت داشته باشند. چنین شکوهی تمامی فرضیههای مشارکت گریزی و شکافهای هویتی ایرانیها را باطل میکند و نشان میدهد که از قضا، مردمان ایران ریشههای مستحکم تاریخی، فرهنگی و سرزمینی در این خاک دارند و در مواقع بحران پشت همدیگر را خالی نمیکنند.
این سرمایه عظیم که حاصل گذر هزاران سال زندگی جماعتهای گوناگون و خاطرههای ذهنی ماندگار در این پهنه از زمین است، میراثی گرانبها است و شایسته است قدر آن را بیشتر بدانیم. ممکن است به آسانی متوجه این دارایی عظیم معنوی خود نباشیم اما باید دانست که در جهان امروز داشتن وطن و ملیت یک حق و امتیاز بزرگ است. کافی است به سرنوشت مسلمانان تیره روز روهینگیا نگاه کنیم که چگونه به دست نظامیان حاکم میانمار و در سکوت آنگ سان سوچی و رهبران قدرتهای جهانی و تنها به جرم بی وطنی از آن کشور رانده میشوند.
و خانه خراب میشوند حتی میتوان در اروپا شاهد از کشور یوگسلاوی سابق آورد که چگونه به دنبال فروپاشی بلوک شرق، جماعتهای مختلف ساکن در آن به روی یکدیگر اسلحه کشیده و سالیانی دراز به کشت و کشتار همسایههای خود مشغول شدند.
همبستگی ملی و درک پیوستگی و تعلق به هویتی که بزرگتر از تمامی تعریفها و محدودیتهای محلی است، سرمایهای است که بسیاری از آن محروم هستند. هویت ملی به آسانی ساخته نمیشود و نیاز به گذر سالیان بسیار و آبدیدگی برآمده از تحمل شداید و تاب آوری در مقابل بلایا
و مصیبتهاست. ایران سرای امید برای ساکنان آنان حتی آن دسته از فرزندان خود است که در گوشه و کنار این جهان پهناور پراکندهاند.
این میراث باشکوه را باید قدر دانست و در جهت تقویت و تحکیم آن تلاش کرد.
امید است همچنانکه در این روزهای گرفتاری و محنت هموطنان کرمانشاهی خود آنها را تنها نگذاشتیم، در ادامه نیز برای بازسازی و بازگردان جریان زندگی به مدار معمول آن کوشا باشیم.
تجربه نشان میدهد که ابعاد واقعی فاجعه پس از گذشت چند روز، زمانی که به آن دوران شوک گفته میشود، بر بازماندگان آشکار میشود. یاری و حمایت جریانی مداوم و چندین ساله است. هنوز میتوان در گوشه و کنار بم، در آذربایجان غربی یا در خراسان شمالی افراد فراوانی را دید
که نتوانستهاند از بار غم و ترومای فاجعه زلزله خلاص شوند و همچنان نیازمند حمایت هستند. باید پذیرفت که موقعیت زمین شناختی کشور، وقوع زلزلهها را اجتنابناپذیر میکند اما این مسألهای نیست که موجب نگرانی باشد. سرمایه عظیم پیوندهای ملی ما پایه ای مستحکم برای ساخت شهرها و روستاهایی پایدار و تابآور و آماده و مجهز در برابر هر حادثه و بلا است.
حسین ایمانی جاجرمی، جامعه شناس