جادوگر و ملی‌پوش فوتسال

او افزود: یکی از مواردی که مشاهده کردم این بود که جادوگر تیم می‌گفت باید مقداری از آب زمزمی که از مکه آورده بخوریم اما این آب دو سال پشت سر هم تمام نمی‌شد، سپس فهمیدیم که آب زمزم نبوده و در آن ورد می‌خواندند و به بازیکنان می‌دادند. همچنین یک مچ بند قرمز به بازیکن فیکس داده بودند و زمانی که مچ بند را باز کردیم دیدیم یکسری حروف ابجد داخل آن نوشته شده است. فرهاد فخیم که در حال‌ حاضر در مس بازی می‌کند، به این دستبندها اعتراض کرد و از آن به بعد از چشم مدیرعامل افتاد.

این بازیکن  ادامه‌ داد: زمانی که در تیم بازرگانی تبریز بودم با استقلال تهران بازی داشتیم و جادوگر تیم در تشت پر از آب، کاغذ ریخته بود و همه باید از روی عبور می‌کردیم. من از کنار تشت گذشتم و کمک مربی گفت‌ اگر این کار را انجام ندهم از لیست کنار گذاشته خواهم شد. همچنین زمانی که در تیم گسترش فولاد بودم با شهرداری ساوه بازی داشتیم و از من خواستند که در یک لیوان ادرار کنم اما قبول نکردم و از بازیکن دیگر گرفتند. سپس لیوان را جلوی درب رختکن خالی کردند تا بازیکنان هنگام خروج از روی آن رد شوند و به زمین بروند. قبل از شروع بازی علی خسروی، مربی شهرداری ساوه از جلوی رختکن ما عبور کرد و گفتند جادو باطل شده است، دوباره وارد رختکن شوید! همچنین به جواد منتظر گفته بودند که قبل از شروع بازی دعایی را بخواند و به چهار گوشه دروازه‌ فوت کند تا گل نخورد.

این بازیکن همچنین به یکی از عجیب‌ترین موارد در این زمینه اشاره کرد و توضیح داد: زمانی که در گسترش فولاد بازی می‌کردم، شهرام شریف‌زاده و رشید قلی پور در چهار هفته‌ ابتدایی لیگ گل نزده بودند. جادوگر معتقد بود که این بازیکنان طلسم شده‌اند و باید روی پای آنها ادرار ریخته شود تا طلسم بشکند. دیگر نمی‌دانم این کار را انجام دادند یا نه. همچنین یکی از دلایلی که باعث شد از فوتسال محو شوم این بود که جادوگر، روی شماره بازیکنان حساس شده بود. من شماره "هفت" بر تن می‌کردم اما او معتقد بود که این شماره بد یمن است و به سرمربی اجازه نداد مرا در ترکیب بگذارد.

این بازیکن در پایان و در پاسخ به این پرسش که آیا اطلاعاتی در خصوص  جادوگر معروف تیم‌های تبریزی دارد یا نه؟ به ایسنا، گفت‌: او را "مهندس" صدا می‌کردند و فرد مسنی بود که معمولا در همه بازی‌ها روی سکو می‌نشست. همچنین به جای تاکتیک یکسری حروف و اعداد روی وایت برد تیم نوشته می‌شد و ما قبل از بازی باید آن را می‌خواندیم. او را بسیاری از اهالی فوتسال می‌شناسند و زمانی که حسین شمس به عنوان مدیر فنی در تیم ما کار می‌کرد، از این موضوع مطلع بود.