علي مطهري در گفتوگويي با خبرآنلاين پيشنهاد داده است كه محمود احمدينژاد را به صورت علني محاكمه كنند. او در گفتوگو با «اعتماد» در اين مورد بيشتر توضيح داده و معتقد است اولا بر اساس قانون بايد دادگاه به جز در شرايط خاص به صورت علني برگزار شود؛ ثانيا مزيت اين محاكمه اين است كه مردم حرفهاي دو طرف را ميشنوند. البته اصرار او به محاكمه احمدينژاد گرچه تاكيدي بر بازخواست از او و يارانش در مورد اتهامات مطرح شده است با اين حال او از يك سوي ديگر نيز به ماجرا نگاه ميكند. او حتي از آزادي بيان براي گعدهاي كه در مظان اتهام هستند، دفاع ميكند. مطهري تاكيد دارد كه احمدينژاد هنوز اپوزيسيون نيست بلكه او را منتقد قوه قضاييه ميداند كه بايد حرفهاي او را در يك دادگاه علني شنيد. با اين حال بر اين باور است كه رفتار دو رييسجمهوري اسبق كه پس از كنار رفتن از قدرت مغضوب حاكميت شدند نجيبانهتر از احمدينژاد بوده و خاتمي و هاشميرفسنجاني بيشتر از احمدينژاد مصالح ملي را در نظر گرفتهاند.
شما در گفتوگويي پيشنهاد داديد كه محمود احمدينژاد به صورت علني محاكمه شود. فكر ميكنيد اين محاكمه علني چه مزيتي براي نظام خواهد داشت؟
طبق قانون اساسي اصل بر اين است كه دادگاهها به صورت علني برگزار شود و تنها در شرايط خاص است كه قانون اجازه داده دادگاه به صورت غيرعلني برگزار شود. مزيت محاكمه علني اين است كه مردم همه حرفها را ميشنوند. الان بخش عظيمي از مردم در جريان اتفاقاتي كه در حال رخ دادن است قرار ميگيرند و از حملاتي كه افراد عليه يكديگر دارند مطلع هستند. بنابراين بهتر است كه مسائل و اتهامات خيلي روشن و شفاف در يك دادگاه علني مطرح شود. در چنين شرايطي، هم آقايان احمدينژاد، بقايي و مشايي فرصت پاسخگويي دارند و هم مردم در جريان قرار ميگيرند و قضاوت ميكنند. الان طرفين يكديگر را به دروغگويي متهم ميكنند. بهتر است مسائل در دادگاه علني مطرح شود.
تاكيد شما روي برگزاري علني دادگاه صرفا به دليل تاكيد قانون است؟
علاوه بر اين، دادگاه علني بهتر از حالت فعلي است كه طرفين از طريق رسانهها و به ويژه در فضاي مجازي به يكديگر پاسخ ميدهند، چرا كه اين شرايط مردم را سردرگم ميكند.
به نظر شما درصورتي كه شرايط براي محاكمه علني احمدينژاد و نزديكانش فراهم نباشد راهكار ديگري براي تغيير فضاي موجود كه متاثر از اين اتهامزنيها و مقابلهها است وجود دارد؟
ديوان محاسبات آقاي احمدينژاد و برخي اطرافيان ايشان را مجرم شناخته. طبعا اين موضوع بايد در قوه قضاييه نهايي و روشن شود.
مقصود شما از محاكمه علني بيشتر محاكمه با تمركز بر پروندههاي اقتصادي احمدينژاد و برخي نزديكان ايشان است يا موارد ديگري هم بايد مورد بررسي قرار بگيرد؟
هر آنچه نهادهاي نظارتي اعلام كردند و هر آنچه تخلف يا جرم تشخيص دادهاند و كيفرخواست صادر شده طبيعي است كه بايد بررسي شود. راه ديگري نيست. نميتوان گفت كه در بيرون از دادگاه با يكديگر مصالحه كنند. بحث منافع ملي و عمومي و بيتالمال مطرح است، موضوع شخصي نيست كه به جاي دادگاه به مصالحه برسند. بنابراين خود به خود راهي به جز برگزاري دادگاه وجود ندارد. البته براي موثر بودن اين دادگاه، برگزاري آن بايد به صورت علني باشد وگرنه احتمالا مورد قبول متهم يا متهمان و بخشي از مردم قرار نميگيرد و ممكن است بگويند تحت فشار بودهاند و عدالت رعايت نشده است و به راي دادگاه تمكين نكنند.
با توجه به اتفاقات رخ داده كه اشاره كرديد چطور احمدينژاد همچنان در مناصب بالاي مشورتي همچون مجمع تشخيص مصلحت نظام حضور دارد؟
ايشان دو دوره رييسجمهوري بوده و تجربيات خوبي دارد كه ميتواند براي كشور مفيد و موثر باشد. در عين حال انتقاداتي هم دارد. اشكالي ندارد و مساله مهمي نيست .
فكر ميكنيد ايشان همچنان صلاحيت عضويت در مجمع تشخيص مصلحت نظام را دارد؟
بله، ميتواند همچنان عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام باشد در حالي كه به بخشي از نظام انتقاد دارد. ايشان درست يا غلط نسبت به عملكرد قوه قضاييه منتقد است كه اشكالي هم ندارد.
برخي بعد از اتفاقات اخير بر اين باور هستند كه احمدينژاد نقش اپوزيسيون را ايفا ميكند يا اگر قصد ايفاي چنين نقشي را ندارد با اين حال آب به آسياب اپوزيسيون ميريزد. شما احمدينژاد را همچنان در چارچوب نظام تعريف ميكنيد؟
بله، من همچنان ايشان را در چارچوب نظام ميدانم. هر كس حق دارد انتقادات و اعتراضاتي داشتهباشد و اشكالي هم ندارد. كار ايشان در آن حد نيست كه بگوييم از چارچوب نظام خارج شده است.
مغضوب شدن روساي جمهوري پس از كنار رفتن از قدرت، تجربهاي است كه مختص احمدينژاد نبوده است. به نظر شما رفتار روساي جمهوري كه تجربه اينچنيني داشتهاند با احمدينژاد قابل مقايسه است يا واكنشهاي او هيجاني و هنجارشكنانه بوده است؟
آقاي خاتمي حاشيهنشين شد يا آيتالله هاشميرفسنجاني محدود شد با اين حال رفتار آقايان خاتمي و هاشمي نجيبانهتر بود و مصالح نظام را بيشتر در نظر ميگرفتند. با وجود اينكه نزديكان آنها را بازداشت كردند و مظلوم واقع شدند. اما آقاي احمدينژاد از ابتدا براي خود يك خط قرمز قائل بود كه كسي حق ندارد از نزديكانش سوال كند يا آنها را بازجويي يا محاكمه كنند. در دورهاي هم كه رييسجمهور بود صراحتا اعلام كرد كه خط قرمز من كابينه است و كسي حق ندارد اطرافيان او را احضار كرده يا بازجويي و محاكمه كند. از نظر من اين، اخلاق مناسبي نيست. البته نميخواهم اين تعبير را به كار ببرم كه آقاي احمدينژاد و اطرافيانش بر خلاف مصالح ملي رفتار ميكنند. به هر حال ايشان انتقاد دارد و معتقد است همه اتهاماتي كه متوجه او و اطرافيانش شده دروغ است و جنبه خصومت و كينه شخصي دارد كه البته اينگونه نيست و براي نهادهاي نظارتي تخلفات ايشان محرز شده است. بهتر است وي به جاي اين حاشيهسازيها به اين سوالات و ابهامات پاسخ دهد. لازم است دادگاهي علني برگزار شده و مردم در جريان اين پرسش و پاسخها قرار گيرند تا خود مردم قضاوت كنند و مشكل حل شود.
يكي از دلايلي كه در مورد عدم عزم جدي براي برخورد با احمدينژاد و تيمش در افكار عمومي ديده و شنيده ميشود اين است كه علت عدم برخورد با او پروندهها و مداركي است كه ايشان از افراد موثر در نظام در دست دارد و درصورت برخورد، اين اطلاعات ويژه به بيرون درز پيدا خواهد كرد. آيا شما از اين موضوع اطلاعي داريد يا خير؟
من اطلاع دقيقي ندارم كه اين مساله صحت دارد يا نه. اگر ايشان واقعا اسناد و مدارك و پروندههاي ويژهاي در اختيار دارد بهتر است اعلام كند تا همه بدانند. تا كي قرار است اين وضعيت ادامه پيدا كند كه دايما بگويند ايشان چيزهايي ميداند كه اگر بگويد نظام به خطر ميافتد. اين مساله بايد يك بار براي هميشه حل شود. اگر چيزي ميداند و اطلاعاتي دارد بگويد تا اين غائله ختم شود. حداكثر اينكه همان كاري را بكند كه در مجلس نهم در جريان استيضاح وزير كار انجام داد. گفتند هر چه ميخواهي بگو كه ايشان هم آن فيلم را در صحن علني مجلس پخش كرد. آن حركت آنچنان موثر نبود كه بگوييم نظام را به خطر انداخت. حالا ممكن است آقاي احمدينژاد از اين دست اطلاعات داشتهباشد.
با توجه به ماجراي خانهنشيني و مدتي كه احمدينژاد شخصا سرپرست وزارت اطلاعات بود و البته شناخت شخصي خودتان و اطلاعاتي كه داريد، فكر ميكنيد اساسا ايشان پروندههاي ويژهاي در اختيار دارد؟
ما هم مثل شما بر اساس شنيدهها قضاوت ميكنيم. مدتي ايشان سرپرست وزارت اطلاعات بوده و در آن مدت ممكن است به برخي پروندهها دسترسي داشته و آنها را در اختيار داشتهباشد اما من اطلاع خاصي ندارم.
فكر ميكنيد اگر قرار باشد احمدينژاد محاكمه شود فارغ از ابعاد اقتصادي پروندههاي ايشان، از بعد سياسي بايد چه مسائلي در اين محكمه مطرح شود؟
از بعد سياسي بايد كل رفتار ايشان در جريان انتخابات سال ٨٨ هم مورد بررسي قرار گيرد به ويژه رفتاري كه در مناظرات انتخاباتي داشت و موجب تحريك جامعه و تمهيد زمينه فتنه شد.
به نظر شما ادامه روند اتهامزني مثل موضوع دريافت سكه يا تهديد به افشاگري چقدر ميتواند ساختار سياسي و حاكميتي را تحت تاثير قرار دهد؟
تاثير زيادي ندارد. اينكه كسي عضو شورايي بوده و بعد از يك سال شركت در جلسات هفتگي چند سكه به عنوان حقالزحمه گرفته باشد چيز مهمي نيست كه به عنوان افشاگري تلقي شود.
اگر سطح اين افشاگريها بالاتر برود چطور؟
بستگي به محتواي آن دارد. اگر مسائل مهمي باشد و در مورد شخصيتهاي عالي نظام باشد در اعتماد مردم موثر خواهد بود.
اصولگرايان حمايتهاي ويژهاي از احمدينژاد داشتهاند در مواجهه با رفتارهاي جديد او سكوت كردهاند، فكر ميكنيد چقدر در بدنه اجتماعي حامي اين جريان تاثيرگذار خواهد بود؟
بله، قطعا موثر است چرا كه ايشان منتسب به جريان اصولگرايي است. البته بعضي از آنها اعتراض كردهاند. آقاي احمدينژاد به عنوان يك اصولگرا شناخته ميشود و طبيعي است كه رفتار ايشان در نگاه مردم به جريان اصولگرايي تاثير دارد. بهتر است زعماي اصولگرا با ايشان صحبت كنند.