فرارو در مورد لغو مراسم بزرگداشت با رضا خندان، دوست صمیمی درویشیان که تعدادی از آثارشان را به صورت مشترک منتشر کردهاند، گفتوگویی را انجام داد که گزیده آن در ادامه میآید:
- در مورد لغو مراسم نمیشود چیزی گفت، چون توضیحی ندادند. کسانی که با رئیس هیاتمدیره آن ساختمانی که ما از آنها سالن اجاره کرده بودیم تماس گرفتند، توضیحی ندادند. فقط گفتند که این مراسم نباید برگزار شود.
- ما از چند روز پیش در پی پیدا کردن سالن مناسبی بودیم که متاسفانه با شرایطی که داشتند و گذاشتند نتوانستیم سالنهایی که مناسب این کار است را پیدا بکنیم. این بود که متوسل شدیم به سالن اجتماعات یک برج در شمال تهران.
- پنجشنبه ساعت ده - دهونیم شب اطلاع دادند که گویا با رئیس هیاتمدیره تماسی برقرار و گفته شده است این مراسم نباید برگزار شود. آنها هم اطلاع دادند ما نمیتوانیم سالن را در اختیارتان بگذاریم.
- ما یک تجربه دیگری هم در این زمینه داشتیم. تقریبا دو، سه سال پیش ما سالن پارک گفتوگو را گرفته بودیم برای برگزاری یک جلسه ادبی که درست یک ساعت - یک ساعت و نیم مانده بود که مراسم شروع بشود زنگ زده بودند به مسئول آن سالن و گفته بودند که نباید اجازه بدهید این مراسم برگزار بشود و معمولا هم یک اصطلاحاتی میگویند که اینها ضد انقلاب هستند و ... مردم را به این طریق میترسانند.
- در خود این که ما اطلاع بدهیم، مشکلی نداریم. میتوانیم به هر نهاد انتظامی اطلاع بدهیم که فلان جا یک تعدادی هستیم میخواهیم یک مراسمی داشته باشیم و میخواهیم راجع به یک چیزهایی حرف بزنیم ولی دخالتهایی که معمولا میکنند ما اصلا قبول نداریم.
- در مورد روز جمعه خانواده، خودش اطلاعیه داده بود. از یک هفته قبل اطلاعرسانی کرده بود و خبرگزاریهای داخل منتشر کردند حتی با آنها هم تماسی نداشتند و من نمیدانم نهادهای امنیتی به برگزاری بزرگداشت چه کاری دارند؟ بزرگداشت یک نویسندهای که درگذشته است ربطی به امنیت دارد؟ در هر صورت این حرکات ایزایی است، این حرکات آزاررسان است. چرا چند ساعت مانده است که جلسه برگزار شود، زنگ میزنند؟ چهار روز قبلتر هم میتوانستند زنگ بزنند این همه زحمت را دیگران متحمل نشوند.
- در موقع خاکسپاری و تشییع و... مشکلی پیش نیامد ولی نیروهای انتظامی و امنیتی آنجا بودند ولی مشکلی نبود.
- (خاکسپاری در قطعه هنرمندان) خانواده درویشیان علاقهای به این کار نداشتند و حتی خودش - تا وقتی که زنده بود - دوست نداشت (بعد از مرگش) از قطعه هنرمندان و چیزهایی که مربوط به مسائل دولتی است، استفاده بکند.
- برای (تدفین) در «امامزاده طاهر» اقدام شد ولی آن قدر شرایط را سخت گرفتند که اصلا خارج از توان خانواده بود و از خیرش گذشتند و (مراسم) در بهشت سکینه برگزار شد. مثلا میگفتند ۱۰۰ میلیون پول یک قطعه قبر را بدهید ۹۰۰ میلیون وثیقه بگذارید و من نمیفهمیدم برای چه باید وثیقه گذاشت؟ آن هم ۹۰۰ میلیون!
- شرایط مهیا نبود و خانواده نمیتوانست ۱۰۰ میلیون پول قبر بدهد. (توجه بکنید این ها در مورد) نویسندهای است که او را در سطح جامعه و دنیا میشناسند. موسسه میآید میگوید باید برای قبرش ۱۰۰ میلیون بدهید تا دفن بشود.
- درویشیان رمانی داشت به نام «همیشه مادر» که تا زمانی که سلامت بود یکی، دو بار بازنویسی کرده بود اما بعد از این که سکته مغزی شد، دیگر نشد روی آن کار بکند. این رمان الان هست. البته، چون رمان است کس دیگری نمیتواند روی آن کار کند. اگر اثر پژوهشی ناقص بود، میشد ولی رمان است و حداکثرش این است که کسی بخواهد ویراستاری بکند. بیش از این نیست. نمیدانم آیا خانواده تصمیم دارند چاپ بکنند این رمان را یا نه.
- چند سال پیش ایشان یک مجموعه داستانی با عنوان مجموعه داستان "تازه داغ" فرستاد به ارشاد که فکر میکنم ۱۶ تا داستان بود که گفته بودند که باید ۷ تا یا ۸ تایش را حذف بکنید تا اجازه انتشار بدهیم که ایشان از خیرش گذشت. البته خارج از ایران چاپ شد اما در داخل خیر.