تدبیر24»این مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره استقبال مخاطبان ایرانی از آثار ترجمه اظهار کرد: ادبیاتی که از دنیای غرب میآید، از پشتوانه قرنها رمانخوانی و رماننویسی برخوردار است؛ در واقع غربیها ادبیات داستانی غنیای دارند و نویسنده خارجی با دیدگاه و دانش وسیعیای که از زندگی دارد رمانهایش را مینویسد.
او در ادامه افزود: نویسندههای غربی دنیای بزرگی دارند و در کتابهایشان از دیدگاههای فلسفی، روانشناسی و تاریخ بهره میبرند و در هر ژانری که مینویسند، حرفهای تازه و ناگفتههای زیادی را بیان میکنند. ما کتابهای منتخب کشورهای دیگر را برای ترجمه انتخاب میکنیم، بنابرین کتابهایی هستند که حرف برای گفتن دارند و دنیای جدیدی را کشف میکنند، و زمانی که ترجمه میشوند توجه مخاطبان را جلب میکنند.
مفتاحی درباره آثار ایرانی نیز اظهار کرد: برخی از کتابهای تألیفی ما حرفی برای گفتن ندارند. اما در کل کتابهای خوبی در کشور ما تألیف میشوند و نمیتوان به صورت مطلق گفت کتابهای ایرانی حرفی برای گفتن ندارند. ولی به هر حال رمان و داستاننویسی در کشور ما سابقه کوتاهی دارد. ادبیات ما نیز ادبیاتی غنی است اما بیشتر در زمینه شعر و عرفان. ادبیات داستانی و رمان در کشور ما پشتوانه قویای ندارد.
او درباره نقش نویسندههایی ایرانی در استقبال مخاطبان از آثار ترجمه بیان کرد: بهنظرم نویسندههای ایرانی بهتر است تلاش بیشتری کنند تا تجربیات زیادی در زندگی به دست آوردند و دانش و اطلاعات عمومیشان بیشتر شود. نویسنده ایرانی باید تاریخ، روانشناسی و جامعهشناسی بخواند، باید تحقیق و بررسی کند؛ نویسنده باید محقق و جستوجوگر باشد تا بتواند دنیای جدیدی را کشف کند و حرف تازهای برای مخاطب خود داشته باشد. نویسندهای که بتواند این فاکتورها را در کار خود وارد کند میتواند موفق باشد.
این مترجم با بیان اینکه این فاکتورها کمتر در کار نویسنده ایرانی دیده میشود، افزود: در کتابهای تألیفی ایرانی ما تکرار زیاد میبینیم و خلاقیتی نمیبینیم. نویسندهها سبک خود را ندارند و تقلید در آثار مشاهده میشود. این موضوعات کار نویسنده ایرانی را نمیتواند برجسته کند. اگر نویسنده ایرانی خلاقیت و حرف نو داشته باشد میتواند موفق باشد. ادبیات هنر است و هنر با خلاقیت آمیخته است. نویسنده باید خلاقیت، ابتکار و نوآوری داشته باشد؛ این موضوعات کتاب را پربار میکند.
او درباره تأثیر رسانهها بر این موضوع نیز گفت: رسانهها میتوانند نقش بسیار زیادی داشته باشند. رسانهها با معرفی آثار، نقدهایی که مینویسند و قوی کردن صفحات ادبیات خود میتوانند توجه عامه مردم را به ادبیات جلب کنند. این موضوع بدیهی است که خیلی از افراد وقتی اسم کتاب را با تکرار در رسانهها ببینند سراغ آن میروند.
مفتاحی در ادامه با اشاره به نقش ناشران افزود: ناشران هم باید کار خود را درست معرفی کنند واطلاعات کتاب را در اختیار مردم قرار دهند تا کتاب شناخته شود. تا زمانی که درباره کتاب اطلاعرسانی نشود مردم از نشر آن آگاه نمیشوند.