در حالی که برخی از افراد از عدول اصلاحطلبی به بهبودخواهی سخن گفتهاند، اما من اصلاحطلبی را در شرایط شیفت گفتمانی نمیبینم.
تدبیر24»اصلاحطلبان بهطور اخص و اصلاحطلبی بهصورت اعم، همواره منفعت و مصلحت عمومی را در تصمیمگیریهای خود لحاظ میکنند. اصلاحطلبان با توجه شرایط حساسی که در درون کشور و همچنین در وضعیت بینالمللی وجود دارد، و نیز با لحاظکردن مطالبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مردم، بهصورت طبیعی، از آرمانهای حداکثری خود عدول کرده و آن را به آرمانهای حداقلی تقلیل دادهاند. در واقع اصلاحطلبان در شرایط کنونی، از بسیاری از مطالبات حداکثری خود، بهنفع تحقق مطالبات عمومی مردم، عقبنشینی کردهاند. بهاین جهت، نمیشود این سخن را پذیرفت، که گفتمان اصلاحطلبی از مواضع گفتمانی خود «عدول» کرده است، بلکه یکی از ویژگیهای ذاتی اصلاحطلبی «عصری» بودن و تشخیص صحیح مطالبات زمانه خود است، در واقع اصلاحطلبی همواره فرزند زمانه خود بوده است. پس بدونتردید، باید بهجای تاکید بر سخن برخی افراد مبنی بر عدول اصلاحطلبی از گفتمان خود، باید بر لزوم پذیرش اقتضائات زمانی تاکید کرد. اینک زمانی است که همان گفتمان اصلاحطلبی را با ادبیاتی نسبتا متفاوتتر و با مطالباتی بهمراتب کمتر دنبال خواهیم کرد. اصلاحطلبان هم شرایط جامعه را بهخوبی درک میکنند و هم نیازهای عمومی را بهدرستی تشخیص میدهند. همانطور که گفته میشود، دولت آقای روحانی، دولت آرمانی اصلاحطلبان نیست و در واقع دولتی برآمده از شرایط و اقتضائات و همچنین نیازهای کنونی جامعه است و اصلاحطلبان نیز این حمایت را با توجه به فهم شرایط انجام دادند. در واقع نخستین دلیل این حمایت، تلاش برای عدمبازگشت به شرایط پیش از سال92 است. اصلاحطلبان در ادامه نیز برای بهبود شرایط مردم، با دولت آقای دکتر روحانی همراهی خواهند کرد. در این میان برخی تلاش دارند میان اصلاحطلبان و دولت، اختلافافکنی کنند که البته این امر به هیچروی پسندیده نیست. در این رابطه که برخی میگویند اصلاحطلبی، تاکتیک و استراتژی را مقدم بر ایدئولوژی کرده است، باید بگویم اصلاحطلبی گفتمانی است برپایه برخی مطالبات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در چارچوب ظرفیتهای موجود در قانون اساسی! در واقع بر اصلاحطلبی نمیشود عنوان ایدئولوژی را نسبت بهاین گفتمان روا داشت. اصلاحطلبی گفتمانی ایدئولوژیک نیست، اما ایدئولوژی اصلاحطلبی در واقع همان گفتمان ایجاد تغییر در زمینههای مختلف بهنفع مردم است. گفتمان اصلاحطلبی در چارچوب قانون اساسی رویکردهای خود را تعریف میکند و راهبردهای تعریف شده ممکن است با توجه به اقتضائات زمانی مشمول تغییراتی شوند. بهطور مثال اصلاحطلبی از انتخابات سال90، به تاکتیکهای موسوم به گام اول تا گام سوم، در انتخابات سالهای 92، 94 و 96 رسید. آقای روحانی و بعضی از اعضای لیست امید در مجلس، کاندیداهای اصلاحطلب نبودند، ولی اقتضای شرایط باعث شد اصلاحطلبان در این چارچوب نیز تغییرات تاکتیکی خاصی را در دستور کار خود قرار بدهند. اصلاحطلبان کماکان به حمایت خود از آقای روحانی و کابینهاش ادامه خواهند داد اما نسبت به رویههای غیرمطلوب نیز انتقادات و توصیههای خود را در قبال دولت کتمان نخواهند کرد. این نماد رشد یافتگی و بلوغ در گفتمان اصلاحطلبی است که وضعیت مطالبات اجتماعی، اقتضائات ملی و شرایط بینالمللی را در تاکتیکهای گفتمانی خود لحاظ میکنند تا حداقل آسیبهای ممکن به کشور برسد و حداکثر منافع مردم تامین شود و این بهمعنای ازخودگذشتگی اصلاحطلبی از مطالبات خود بهنفع مردم است.
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب