رسیدگی به این پرونده از ۲۳ دی سال گذشته و با شکایت مرد جوانی که از ناپدید شدن برادر ۳۲ سالهاش به نام وحید خبرداده بود آغاز شد.«مدتی قبل برادرم بههمراه یکی از دوستانش شرکت سرمایهگذاری و واردات خودرو تأسیس کرد.سهم برادرم نیم میلیارد تومان بود، اما بعد از مدتی متوجه شدیم شرکت به تعهداتش عمل نکرده و مدیرعامل نیز حاضر به پس دادن پول برادرم نبود. به همین خاطرآنها با هم بشدت اختلاف داشتند تا اینکه دیروز برادرم برای دیدن مدیرعامل شرکت و گفتوگوبا او، خانه را ترک کرد ولی بعد از آن به شکل مرموزی ناپدید شد، حالاهم نگرانش هستیم.»
پس ازثبت این شکایت، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت با دستوربازپرس جنایی راهی شرکت مورد نظر شدند اما از مرد جوان خبری نبود. آنها درجریان تحقیقات دریافتند تمامی دوربینهای مداربسته شرکت بجز یکی از آنها خاموش است، از مدیرعامل هم خبری نبود. اما همان یک دوربین باقی مانده سرنخ اصلی کشف راز ناپدید شدن پسر جوان را در اختیار کارآگاهان قرار داد. آنها در فیلم دیدند که پوریا-مدیرعامل شرکت- بسته سیاه بزرگی را که شبیه جسد بود به داخل خودرواش انتقال داده و بعد هم گریخته است.
از سوی دیگر و در ادامه بررسیها مشخص شد شرکت واردات خودرو صوری بوده است. بدینترتیب کارآگاهان که خود را با معمای پیچیدهای روبهرو دیدند به ردیابی برای شناسایی متهم فراری ادامه دادند تا اینکه موفق به شناسایی هویت واقعی پوریا فروهر بهنام خسرو. ن متولد ۱۳۵۹ شدند.او یکی از مجرمان سابقه دار در زمینه کلاهبرداری بود که سال ۱۳۹۱ با قرار وثیقه از زندان آزاد شده و دیگر به زندان برنگشته بود.
درحالی که تمامی شواهد حکایت از آن داشت که خسرو عامل جنایت است به همین خاطر تحقیقات تخصصی برای دستگیری متهم جوان ادامه یافت تا اینکه سرانجام متهم روز ۱۶ اسفند سال ۹۵ در محله ولنجک بازداشت شد.او پس از انتقال به اداره آگاهی چارهای جز اعتراف به قتل ندید.«وحید برای پیگیری طلب ۵۰۰ میلیون تومانیاش، بهدفترم مراجعه کرده بود که همان روز با هم درگیر شدیم. بعد هم با تیغ موکت بری او را زدم که به علت شدت خونریزی جان سپرد. بههمین خاطر جسدش را در داخل چندین لایه پلاستیک پیچیده و پس از امانت گرفتن خودروی یکی از ساکنان ساختمان و روز تعطیل جسد را از آنجا خارج کرده و آن را در درههای منطقه پلور رها کردم.»
با اعتراف متهم به جنایت، کارآگاهان جنایی راهی پلور شده و بقایای جسد پسر جوان را کشف کردند. پس از تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه، متهم دیروز برای آخرین دفاع در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت.او در دفاع از خود گفت: «باور کنید قصد کشتن او را نداشتم اما زمانی که برای دریافت پولش پافشاری کرد از سه نفر از دوستانم خواستم تا دست و پایش را ببندند و او را در یکی از اتاقهای شرکت زندانی کنند. اما نمیدانم چطور موفق شده بود دست و پایش را باز کند.به همین خاطروقتی ناگهان او را خشمگین در دفترم دیدم در دفاع از خود تیغ موکت بری را از دستش گرفتم و ناخواسته به اوچند ضربه زدم. قصدم کشتن او نبود و ناخواسته این اتفاق افتاد.حالا هم پشیمانم و نمی دانم چه سرنوشتی درانتظارم است.»
قرار است بزودی و پس ازصدورکیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شود.