صحبتهای اخیر خانم نیکی هیلی جنجال گستردهای در ارتباط با موشک شلیک شده از طرف حوثیها به سمت ریاض بپا کرد که مدعی بود مستنداتی بهدست آورده که حکایت از این دارد که این موشکها مربوط به ایران است.
تدبیر24» نیکی هیلی یک عنصر کاملا ضدایرانی در کاخ سفید است و با همین مشخصه او را میشناسند و ماموریتهای اینچنینی را به او را محول میکنند و به همین نسبتی که از ایران دوری میکند نسبت به اسرائیل فداکاری و ازخود گذشتگی میکند و درحقیقت نماینده اسرائیل در کاخ سفید است و در عین حال بسیار تندخو و پرمدعاست. درواقع اظهارنظرهای هیلی از طرف اسرائیل و عربستان سعودی پوشش داده میشد و حرفهایی زد که علیالقاعده باید کارشناسان سازمان ملل مورد درباره راست و دروغ بودن آن اظهار نظر میکردند. از طرف دیگر آقای ماکرون روز گذشته به سردی در پاسخ به نیکی هیلی عنوان کرد که این موضوع هنوز ثابت نشده و نباید با عجله تصمیم گرفته شود. به رغم اینکه در حال حاضر بین عربستان و فرانسه روابط نزدیکی برقرار است اما این اظهارنظر ماکرون به نفع ما بود و از آنجا که آمریکا در بین اعضای اتحادیه اروپا با فرانسویها رابطه نزدیکی دارد، آقای ماکرون میتواند تا حدودی بر فضای کاخ سفید تاثیرگذار باشد. اما سوال اینجاست که چرا خانم هیلی بعد از گذشت حدود 50 روز از این ماجرا که ادعای سوار شدن موشک توسط سپاه ایران را مطرح کرده بودند و این موج از بین رفته بود، دوباره توسط او این موج به جریان افتاد؟ متاسفانه مثلث عربستان، اسرائیل و آمریکا در خاورمیانه علیه ما تشکیل شده و تلاش میکنند که مساله ایران را اول به یک پدیده منطقهای تبدیل کنند و یاران جدیدی از جمله مصر و اردن را در منطقه همراه کنند ولی در مرحله دوم سعی دارند تا مساله موشکی ایران را به یک پدیده بینالمللی تبدیل کنند. اما هنوز موفق نشدهاند و مانع اصلیشان اتحادیه اروپاست و به همین دلیل دستگاه دیپلماسی و نهادهای نظامی ضمن اینکه هوشمندانه بهاین حوادث، گفتوگوها و رفت و آمدها دقت میکنند در عین حال باید خیلی با احتیاط مراقب باشیم چون هر روز یک موج جدید علیه ما به راه میافتد که میتواند تهدیدکننده باشد.
فضای فعلی ناآرام است و مشابه آن در 40، 50 سال گذشته در خاورمیانه وجود نداشته است. اظهارنظرهای خانم هیلی مبتنی بر قواعد و مدارک متقن نیست و تنها برای مکدر کردن فضا علیه ایران است تا مساله ایران در هیاهوی منطقه مخصوصا با این جابهجایی پایتخت به قدس به فراموشی سپرده نشود و موضوع ایران برجسته باشد و مخصوصا برای منطقه پررنگ باشد تا از هیاهوی آن کاسته نشود. از طرف دیگر آمریکا درگیر مساله کره شمالی است و علاوه بر آن قرار است تا 13 ژانویه در مورد برجام تصمیم نهایی را بگیرد اما هیچکس نمیتواند با دقت بگوید که ترامپ چه تصمیم قطعی خواهد گرفت. به رغم اینکه اتحادیه اروپا از برجام حمایت میکند اما سرنوشت برجام در هالهای از ابهام قرار دارد. چون اگر فشارهای آمریکا زیادتر از این شود، ممکن است که وضعیت دیگری بهوجود بیاید. آمریکا الان به دنبال حل مساله کره شمالی است و دچار یک گرفتاری شده که نه راه پس دارد و نه راه پیش و آقای تیلرسون هم اعلام کرد که میخواهد بدون قید و شرط بهزودی با کره شمالی وارد مذاکره شود اما کره شمالی تا موافقت چین و روسیه را نداشته باشد، دست به این کار نمیزند. بنابراین همه حواس آمریکا در حال حاضر از آنجا که در آستانه خطر قرار گرفته، به حل مساله کره شمالی معطوف است و احتمالا تا 13 ژانویه مساله کره شمالی سر و صورتی خواهد گرفت و در غیر اینصورت دست ترامپ چندان باز نیست که بخواهد برجام را نقض یا لغو کند. در واقع مساله کره شمالی حائز اهمیت بسیار است و نمیتوان گفت که ترامپ در شرایط فعلی چه تصمیم قطعی برای برجام خواهد گرفت. آمریکا اگر برجام را نقض کند یا خواهان ایجاد تغییر در کلیت آن باشد و سال 2025 را از برجام بردارد و محدودیتها علیالدوام ناظر بر فعالیت ایران باشد یا خواستههای دیگری که صحبت میشود، با رفتن آمریکا از برجام خیلی حادثه مهمی از جهت پیشرفت برجام حاصل نخواهد شد و به همین دلیل باید اتحادیه اروپا را حفظ کنیم. اما نقص برجام میتواند احتمالا به دنبال خودش تحریمهای جدیدی را بهوجود بیاورد ولی در صورت خروج آمریکا از برجام از سه طریق میتوانند تحریم جدید تحمیل کنند؛ از طریق کنگره، کاخ سفید و رئیسجمهور. یعنی همان کاری که اوباما هم انجام داد. با کنار کشیدن آمریکا از برجام، این توافق دیگر اعتبار سابق را نخواهد داشت و حتی برای اتحادیه اروپا هم اعتبار خود را از دست خواهد داد و به تبع آن باید منتظر تحریمهای جدید دیگری از طرف آمریکا باشیم.
علی بیگدلی، کارشناس بینالملل