بهنظر میرسد یک طرف ماجرای پشیمانیهای اخیر برخی از حامیان دکتر حسن روحانی، به دولت و آقای دکتر روحانی برمیگردد و طرف دیگر به جامعه نخبگان کشور که این جامعه را بیشتر جامعه نخبه غیرسیاسی مینامم.
تدبیر24» آنچه به دولت برمیگردد ناشی از آن است که در دور دوم به افکار مومی و مطالبات رأیدهندگان خود خیلی عنایت نداشته و این باعث شده با برآورده نشدن بخشی از خواستهها و انتظاراتشان، نوعی نگرانی ایجاد شود که به اشکال متعدد در فضای مجازی بروز و ظهور پیدا کرده است. دولت باید بهاین موضوع توجه بیشتری کند، چون مهمترین ابزار کار دولت، اعتماد مردم است و چنانچه این اعتماد خدشهدار شود، یقینا در مسیر رسیدن به اهداف دولت خلل جدی وارد خواهد شد. طرف دیگر ماجرا به نخبگان جامعه برمیگردد که باید مراقب باشند و ببیند با رأیدادن به روحانی در سال96 چه انتظاری داشتهاند و چه چیز به دست میآورند و چه اتفاقی بنا بود در کشور رخ دهد؟ و آیا آقای روحانی در این مسیر درحال حرکت هست یا نه؟ توجه بهاین نکته ضروری است که انتظارات را در حدی نبریم که این انتظارات غیرواقعی باشد و طبیعتا باعث این شود که ناامیدی مردم را بهدنبال داشته باشد؛ یعنی بزرگترین ابزار کار موفقیت آینده دولت را کُند کند. اگر نخبگان اظهار نظر میکنند، انتقادات خود را بجد بیان کنند و انتظاراتشان را مطرح کنند، ولی فراموش نکنیم اگر این مرز را حفظ نکنیم، ممکن است دچار اختلاف جدی شویم. رقبای آقای روحانی هم بهاین فضا دامن زده و آن را برجسته کرده و به جامعه منتقل میکنند و طبیعتا اتفاقی که میافتد، ممکن است خطرناک باشد. دوم اینکه یادمان باشد، اینگونه نبوده که با رأی اردیبهشت96 منتظر مدینه فاضله باشیم. به هر صورت این رأی آغاز کار است و نباید فراموش کنیم بخشی از کار مربوط به دولت و بخشی مربوط به جامعه است و اگر توقعات جامعه بهمرور برآورده شود، باید همچنان برای تحقق آنها تلاش کرد. قرار نبود فکر کنیم با رویکارآمدن آقای روحانی همه مشکلاتی که انتظار داریم یا میبینیم و شاهدش هستیم، یکباره از بین برود. ما نیازمند این هستیم که به جامعه بگوییم استفاده از رأی برای دو جهت ممکن است شکل بگیرد؛ نخست اینکه بتوانیم از ازدیاد مشکلات انباشته شده که از گذشته مانده، جلوگیری کنیم و دوم یاد بگیریم خواستههایمان را باید قدمبهقدم دنبال کنیم که تحقق یابد. در نظر بگیریم همه چیز برای دولت در این کشور مهیا و آماده نبوده و موانع و مشکلات سر راه دولت هم کم نیست.طبیعتا یادمان نرفته که در ایام مبارزات انتخاباتی، رأی دادن یا ندادن به آقای روحانی به معنای دقیق کلمه رویکار آمدن رقیب او بود و مردم با رأی خود نگذاشتند چنین اتفاقی رقم بخورد و آثار و برکات این رأی برای جامعه ما بالاخص جامعه نخبه وجود دارد که بهراحتی درباره رئیسجمهور اظهار نظر میکنند و هیچگونه نگرانی در کلمات، رفتار و اظهار نظراتشان وجود ندارد. طبیعتا ایجاد چنین فضای انتقادی از مسئولان بهصورت طبیعی با رأی 29 اردیبهشت 96 بهوجود آمده است. نخبگان باید توجه کنند انتقاد به جای خود مطرح شود و به سمتی نرود که جامعه را ناامید کند که یقینا بهضرر جامعه و آینده کشور خواهد بود. آنان که عالم سیاست را حرفهایتر دنبال میکنند و حتی ممکن است منتقد جدی برخی از کارهای دولت هم باشند، در نوع اظهارنظرها و رفتار سیاسی خود، گذشته را کاملا به یاد دارند و میدانند مایوسکردن مردم، یعنی بسترسازی برای آغاز مرحله دیگری از پوپولیسم در کشور که آن را در سالهای84 تا 92 تجربه کردهایم. اگر مردم احساس کنند باید همهچیز در یک مرحله کوتاه حلوفصل شود و احساس کنند که رأیشان تاثیرگذاری چندانی ندارد، طبیعتا زمینه برای سوارشدن افرادی فراهم میشود که ممکن است به هیچچیز رحم نکنند. بهنظر میرسد نیازمند توجه بیشتر نخبگان کشور هستیم که حواسشان باشد ما به بسترسازانی تبدیل نشویم که در آینده صدای همه را نسبت به شکوهای که از عملکردشان دارد، بلند کند. لذا انتقاد و مطالبات جدی داشتن را به جای خود باید داشته باشیم، ولی ملاحظه کنیم این مرزها با همدیگر اختلاط پیدا نکند. به یاد داریم که روزگاری بحث عبور مطرح شد و افرادی که انتظارات ویژهای داشتند، آن را بهحدی در جامعه مطرح کردند که حاصل و نتیجه آن اتفاقاتی بود که سال 84 افتاد. این تجربه مقابل ماست، هرچند بهشکل دیگری ممکن است در قالب بعضی اظهار نظرها مثل ابراز پشیمانی از رأی به آقای روحانی مطرح شود. هرچند به برخی از عملکردها و انتصابها مخصوصا در وزارت کشور انتقادات جدی وجود دارد، اما مهم این است که دولت نسبت به آنچه به مردم وعده داده، همچنان وفادار بماند و همه قوه خود را به کار بگیرد تا در جهت تحقق وعدههای گفتهشده حرکت کند. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، نمیتوانیم از الان مانع موفقیت آقای روحانی که منتخب ماست، شویم که مبادا اگر دولت موفق نشود سال 1400 باید جوابگوی عملکرد آقای روحانی باشیم. به هر حال بخشی از آرای دکتر روحانی از ماست و چه موفق شود یا نشود، نمیتوانیم شانه از زیر بار خالی کنیم. همچنان نگاهمان نسبت به آقای روحانی اتحاد است و انتقاد. اتحاد به جهت اینکه با رأی، خواست و دفاع ما آقای روحانی سر کار آمده، ولی نه بهعنوان یک اصلاحطلب، بلکه بهعنوان یک نیروی معتدل که خودش هم همچنان خودش را تعریف میکرده است. طبیعتا باید همه کمک کنیم تا جایی که مقدور است، موفق شود والا اگر از ابتدای سال اول شروع به مانعتراشی کنیم، همان اتفاقی میافتد که مخالفانش میخواهند و تصورمان هم اگر این باشد که چنانچه مانعتراشی کنیم از عدمموفقیت آقای روحانی در امان و منزه خواهیم بودیم، کاملا اشتباه است، چون جامعه با طرفداری و خواست بدنه اصلاحطلبی ورود پیدا کرده است. پس باید همه تلاشمان را برای موفقیت دولت بهکار بگیریم و اگر هم در بخشی موارد ناموفق بود، برای مردم توضیح روشن و شفافی داشته باشیم. اگر تشخیص این باشد که مسیر آقای روحانی به موفقیت منتهی نمیشود، بهمعنای این است که همین الان پشت آقای روحانی را با گذشت ششماه از استقرار دولت خالی کردهایم. دوستان اصلاحات نباید بازیگران بستری باشند که احتمالا به اشکال متعدد ممکن است رقبای آقای روحانی برایش پهن کرده باشند. بلکه باید کمک کنند تا موانع را با کمک دولت از مسیر راه بردارند و اگر انتقادی هم دارند، عنوان کنند.
مصطفی درایتی، فعال سیاسی اصلاحطلب