فريدون وردينژاد كه در ابتداي دولت دوازدهم گمانهزنيهايي در مورد سخنگوي دولت شدنش به گوش ميخورد، ديروز با حكم محمود واعظي به عنوان مشاور رسانهاي رييس دفتر رييسجمهور منصوب شد. كارنامه پر و پيمان وردينژاد در حوزه رسانه و خط فكري اصلاحطلبانهاش اين نويد را ميدهد كه نواقص دولت در حوزه رسانهاي و اطلاعرساني مرتفع شود. تحليلگران سياسي و رسانهاي علت انتخاب او را در رويكرد جديتر دولت دوازدهم به افكار عمومي و فضاي رسانهاي در عرصه داخل و خارج ميدانند. البته انتصاب او به عنوان مشاور رسانهاي واعظي و باقي ماندن پرويز اسماعيلي در جايگاه معاون ارتباطات و اطلاعرساني دفتر رييسجمهور ترديدهايي ايجاد ميكند. عبدالله ناصري، فعال سياسي اصلاحطلب اما اعتقاد دارد كه انتصاب او بهخوديخود گامي به پيش است.
به نظر شما سمت مشاور رسانهاي رييس دفتر رييسجمهور چقدر كاربردي است؟
از آنجايي كه ارتباطات و اطلاعرساني نهاد رياستجمهوري در اختيار دفتر رييسجمهور است، طبيعي است كه سپردن اين بخش به يك فرد مناسب بسيار مفيد خواهد بود. به اين نكته نيز توجه داشته باشيد كه از سال 92 اين بخش به فردي سپرده شده بود كه اگرچه از نظر شخصي انسان خوبي است اما نتوانسته با دولت، شخص رييسجمهور و گفتمان اصلاحطلبي همخوان باشد. يكي از مشكلات دولت يازدهم ضعف در همين بخش بود. به اضافه حوزه سخنگويي دولت.
البته فريدون وردينژاد جايگزين پرويز اسماعيلي نشده است.
بله، ميخواهم اين را بگويم كه وردينژاد چون رشته تخصصياش همين بوده و تجربه سالها كار در حوزه رسانه داشته است، حتما ميتواند نواقص موجود را تاحدودي برطرف كند.
پس با انتخاب آقاي واعظي موافق هستيد؟
بله، البته اگر به جاي ايشان بودم تلاش ميكردم كه زمينه سخنگويي دولت را براي وردينژاد فراهم كنم زيرا او از همه كساني كه در مجموعه اطلاعرساني، سخنگويي دولت و افكارسازي براي جامعه فعال هستند، اصلح است. بنابراين معتقدم كه اين انتصاب بسيار خوب بود. اميدوارم كه اين يك سمت مشاوره تشريفاتي نباشد و آقاي واعظي و مجموعه اطلاعرساني رياستجمهوري يك فضاي جدي براي او ايجاد كنند تا بتواند مشكلات پنج ساله را رفع كند. من هيچ ترديدي در توانايي وردينژاد ندارم و از اين انتصاب خيلي خوشحال هستم. به نظر من او ميتواند گفتمان آقاي روحاني را به خوبي پيش برده و خلأهايي كه وجود داشت را از بين ببرد.
به نظر شما بهتر نبود كه براي رفع خلأهاي موجود در سمت مشاور رسانهاي رييسجمهور تغييري داده ميشد؟
در دولت اصلاحات تجربه موفقي در اين زمينه وجود داشت كه ميتوان آن را مرجع دانست. شوراي اطلاعرساني دولت زيرنظر آقاي رمضانزاده در آن مقطع بهخوبي عمل كرد و هماهنگكننده اطلاعرسانيهاي دولت بود. اكنون نيز اگر اين نهاد فعال شود ميتوان به نتايج خوبي رسيد زيرا اين شورا زيرنظر رييس دفتر رييسجمهور است و طبيعتا آقاي اسماعيلي نيز زيرمجموعه آن خواهد بود. او نيز تجربههاي بسياري طي سالها حضور در عرصه رسانه داشته است اما به هر صورت سابقه سياسي و هويت سياسي او با وردينژاد يكسان نيست. من وردينژاد را خيلي به گفتمان اصلاحطلبانه آقاي روحاني نزديك ميدانم و معتقدم كه با استفاده از تجارت خود و توانايي مديريتي ميتواند هماهنگكننده خوبي باشد. او ميتواند فضاهاي غيرمنطقي كه عليه دولت ايجاد ميشود مثل همين كمپين پشيماني را مديريت كند. اين را نيز در نظر داشته باشيد كه او روزنامه پرتيراژ دولت را تاسيس و سالها در خبرگزاري ايرنا تجربه اندوخته است. همه اينها ظرفيتهايي است كه موجب ميشود او بتواند خاكريز بسيار خوبي براي حوزه اطلاعرساني دولت باشد.
بنابراين اطمينان داريد كه واعظي انتخاب خوبي داشته و وردينژاد قادر است ضعفهاي دولت در حوزه اطلاعرساني را جبران كند.
البته ميزان موفقيت او به فضايي كه در اختيار او ميگذارند بستگي دارد. بايد ببينيم كه واعظي فقط خواسته يك پست تشريفاتي به او دهد يا اينكه به طور جدي ميدان كار را برايش مهيا ميكند.
بين صحبتهايتان گفتيد كه اگر جاي واعظي باشيد زمينه را فراهم ميكنيد تا وردينژاد به عنوان سخنگوي دولت منصوب شود. فكر ميكنيد او از نوبخت موفقتر خواهد بود؟
حتما موفقتر خواهد بود. به جهت اينكه وردينژاد يك فرد رسانهاي است و پيچ و خم اين حوزه را ميشناسد. او از جنگ رواني و مسائلي كه در عرصه رسانه مطرح است مطلع است و حتما از نوبخت بهتر عمل خواهد كرد.