چگونه میتوان باور کرد مردمی که با آن همه شور و هیجان به پای صندوقهای رأی آمدند و حتی ساعتها در صفهای طولانی برای رأی به روحانی انتظار کشیدند، تنها پس از چند ماه از آغاز کار دولت دوازدهم از رأی خود به روحانی ابراز پشیمانی کنند؟ چرا چنین شد؟ آیا بهدلیل اعلام بودجه سال 97 به مجلس ناگهان موج عظیمی از ناامیدی، پشیمانی و انتقاد به راه افتاد؟ قطعا دستهایی در کار است و جریانهایی از گسترش نا امیدی و پشیمانیها سود میبرند. احمد شیرزاد معتقد است که برخی از جریانهای تندرو اصولگرا که در سالهای اخیر از فضای مجازی ضربههای بسیاری خوردهاند به این فکر افتادند که چرا خودشان از این فضا استفاده نکنند. زیرا پشیمان ساختن مردم آسانتر از جلب اعتماد آنهاست. در این راستا احمد شیرزاد نماینده مجلس ششم، فعال سیاسی اصلاحطلب و استاد دانشگاه با «آرمان» به گفتوگو پرداخته است که آن را در ادامه میخوانید.
ما شاهد موج گستردهای از اعلام پشیمانی پس از ارائه بودجه 97 از سوی دولت به مجلس در فضای مجازی بودیم، کمپین پیشمانی با چه هدفی ایجاد شد؟
بذر پشیمانی و نا امیدی در دل جامعه پاشیدن آسانتر از هر اقدام دیگری است، زیرا جلب اعتماد مردم بسیار دشوار است. بهویژه که جامعه ایران دورههای متعددی در بیاعتمادی نسبت به رهبران سیاسی و مدیران را پشت سر گذاشته است. در دورههایی از تاریخ معاصر میتوان به آسانی بیاعتمادی نسبت به دولتمردان و رجال سیاسی کشور را دید. البته ممکن است گاهی با اتمام دوره خدمت یک دولتمرد و رجال سیاسی جامعه بیشتر قدردان او باشد. بهطور مثال در زمان دولت مرحوم مصدق بهرغم موفقیتهای بسیارش، مخالفتهای شدیدی علیه او صورت گرفت اما امروز از او به نیکی یاد میشود. از این رو بهنظر میرسد که فضای اجتماعی ایران و حتی سایر کشورها آمادگی بسیاری برای منفیخوانی، تخریب و دامن زدن به حس عدم اعتماد دارد. البته در مقاطعی مانند انتخابات که جامعه قطبی میشود، هر جریان سیاسی نسبت به کاندیدای خود منعطف و حمایتگر است اما وقتی از فضای انتخابات فارغ از رقابت فاصله میگیریم معمولا حمایتگران کمتر به صحنه ورود پیدا میکنند و بیشتر تخریبکنندگان در صحنه هستند. اگرچه مخالفتخوانی و تخریب در سراسر جهان وجود دارد اما در جامعه ایران همواره یک فضای چپ خوانی و بیاعتمادی بوده است به همین دلیل بهخوبی میتوان بر روی این موج سوار شد.
اصولگرایان از دامن زدن به این کمپینها چه سودی میبرند؟
برخی از جریانهای دلواپس و تندرو اصولگرا که در سالهای اخیر از فضای مجازی ضربههای سخت خوردهاند به این فکر افتادند که چرا خودشان از این فضا استفاده نکنند؟ زیرا جریان مقابل معمولا در تعیین یک جریان سیاسی یا یک کاندیدا و مدیر خاص موفق نبود. جامعه نیز به جریان اصولگرا بهدلیل عملکرد منفی سالهای گذشته چندان اعتماد ندارد. بنابراین کسی برای تخریب مارک به پیشانی نمیزند بهویژه در فضای مجازی که کسی با شناسنامه حقیقی خود ظاهر نمیشود به سهولت هر فردی هر چهرهای که بخواهد به خود میگیرد. بهطور مثال فرد خود را به جای شخصی معرفی میکند که قبلا به روحانی رأی داده است امروز در فضای مجازی ابراز پشیمانی میکند. چنین توطئهها و دسیسههایی همواره امکانپذیر است. در صدر اسلام کفار علیه نبی اکرم دسیسه کردند که صبح ایمان میآوریم اما عصر میگوییم این دین فایدهای ندارد حتی اینامر در قرآن نیز بهعنوان فتنه و دسیسه ذکر شده است. بنابراین، چنین روشی توسط افرادی که بدون اعتقاد به جریانی از حمایت خود اعلام پشیمانی میکنند روشی غیراخلاقی است و سابقه هم دارد. از سویی هیچسند و مدرکی وجود ندارد که مشخص کند چه کسی به چه کسی رأی داده است. در بسیاری اوقات حامیان واقعی نجیب و آرام مینشینند و به کار خود میپردازند؛ تخریبگران دست به چنین اقداماتی میزنند. به هر روی کمپین «پشیمانم» جوسازی است و به هیچروی نمیتوان به اصالت چنین کمپینهایی اعتماد کرد.
اعلام پشیمانی آن هم در نخستین ماههای آغاز کار دولت دوازدهم غیرعادی نیست؟
زمان بسیاری از آغاز کار دولت روحانی نگذشته است به همین دلیل اعلام پشیمانیها آن هم از سوی مردمی که 7 ماه پیش با آن شور و هیجان به روحانی رأی دادند و امروز ناگهان همه آنها ابراز پشیمانی کنند بسیار دور از ذهن و غیرعادی است. نمیتوان تصور کرد ناگهان در یک جامعه عظیم امواج پشیمانی ایجاد شود آن هم بدون اینکه اتفاقی در آن رخ داده باشد! اعلام نگرانی و انتقادها پس از ارائه بودجه 97 در مجلس که ممکن است این بودجه برخی را متضرر و برخی را نیز منتفع سازد امری بدیهی است، زیرا هرساله پس از ارائه بودجه دولت در مجلس شاهد اعتراضات صنفی هستیم اما این تصور که صرفا بهدلیل بودجه و انتصاب برخی از مدیران امواج مخالفت نسبت به دولت جریان پیدا کند، منطقی نیست. از سویی نخبگان و جریانهای سیاسی کماکان از روحانی حمایت میکنند اگرچه نقدهایی نسبت به دولت وجود دارد اما این انتقادها به مفهوم پشیمانی نیست.
به هر روی مساله اعتماد و تاثیرپذیری جامعه از این کمپینهاست، دولت در مقابل فضاسازیهای مجازی چه کار میتواند انجام دهد؟
دولت با مشی اصولی و با خونسردی به حرکت خود ادامه دهد. توجه به فضاسازیها مهم است، دولتمردان باید سخنرانی کنند و رئیسجمهور باید با مردم ارتباط برقرار کند. اما این ارتباط برقرار کردن نباید بدین مفهوم باشد که دولت در برابر این فضاسازیها عکسالعمل نشان دهد. رئیسجمهور باید با همان اعتماد به نفس همیشگی در فضای عمومی ظاهر شود و به امور بپردازد. از سویی بودجه ارائه شده یک بودجه پیشنهادی به مجلس است قطعا مواردی از آن تغییر خواهد کرد. هر لایحهای از دولت ممکن است دچار تغییر شود و این حق مجلس است. بنابراین معتقدم اگر دولت با خونسردی با مساله برخورد کند این فضاسازیها و سروصداها فرو مینشیند.