تجمع در مشهد و دیگر شهرها در روزهای اخیر و در اعتراض به گرانی در شرایطی صورت گرفت که هنوز 7 ماه هم از آغاز کار دولت دوازدهم نگذاشته است تا روشن شود که دولت دوازدهم عملی ضدمردمی و ضداقتصادی انجام داده باشد.
تدبیر24»از سویی تجمع در مشهد در شرایطی صورت گرفت که مردم این شهر و به طور کل استان خراستان حتی نمیتوانند در برابر لغو یک کنسرت اعتراض کنند، اکنون چگونه است که در برابر گرانی تجمع میکنند. به نظر میآید که یک طیف خاص در درصدد زهر چشم گرفتن از رئیس جمهورهستند. تردیدی نیست که کشور از مشکلات اقتصادی رنج میبرد اما باید توجه کرد که دولت در چه شرایطی قدرت را به دست گرفت. در شرایطی که خزانه خالی بوده و قیمت نفت به پایینترین حد ممکن یعنی کمتر از 40 دلار رسیده بود. هزینههای دولت به شدت افزایش پیدا کرده بود. دولت آقای روحانی باید سه حقوق در ماه پرداخت میکرد نخست حقوق کارکنان دولت، سپس حقوق صندوقهای بازنشستگی که همگی به ورشکستگی رسیدند و دولت باید بیش از 70 درصد صندوقهای لشکری و کشوری را تامین و سالیانه بالغ بر 42 هزار و پانصد میلیارد تومان یارانه به یارانهبگیرها پرداخت میکرد. کاهش صادرات نفت معضل دیگر دولت روحانی بود، صادرات نفت در آغاز کار دولت یازدهم به یک میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود. اگر اصلاحطلبان از روحانی حمایت نمیکردند به طور قطع اوضاع امروز دشوارتر از حد تصور بود. مردم ایران به ویژه این معترضان فراموش نکنند که رئیس جمهور در شرایطی اقتصاد کشور را تحویل گرفت که نرخ تورم 40 درصد و نرخ رشد اقتصادی منفی بود. در واقع ابعاد گسترده فقر، نابرابری و از همگسیختگی سیستم اداری کاملا ملموس بود؛ مسالهای که مخالفان کشور آن را به سهولت انکار میکنند. اما آقای روحانی با رویکرد خردمندانه خود موفق به کاهش نرخ تورم و تک رقمی ساختن آن شد. با وجود بحرانهای اقتصادی موجود رئیس جمهور ارزش پول ملی را حفظ کرد. نباید فراموش کرد که محمود احمدینژاد در بهترین شرایط اقتصادی دولت را از رئیس دولت اصلاحات تحویل گرفت. به عبارتی در آغاز کار دولت نهم یعنی در سالهای 84 -85 تورم روند کاهنده داشت و نرخ بیکاری پایین و نرخ رشد اقتصادی فزاینده بود. دولت اصلاحات بهترین دوره از منظر شاخصهای کلان بود و احمدینژاد در چنین شرایطی دولت نهم را تحویل گرفت اما حسن روحانی در بدترین شرایط زمانی سکان دولت یازدهم را به دست گرفت. به دلیل سیاستهای غیرکارشناسی احمدینژاد نوکیسهها از رانتهای اقتصادی میلیاردر شدند. این افراد هر روز برای دولت بحران میآفرینند. بنابراین در شهری مانند مشهد که حتی اجازه سخنرانی به نایب رئیس مجلس شورای اسلامی نمیدهند، مردم سکوت میکنند اما در برابر دولتی اعتراض میکنند که هنوز مدتی زیادی نیست که کارش را آغاز کرده و هنوز سیاستهای اقتصادی خود را اعمال نکرده است. این وضعیت بیانگر آن است که احتمالا مخالفان دولت به زودی تحرکات دیگری هم خواهد داشت و مدعی میشوند که مردم خواهان روی کارآمدن تندروها بودند. در حالی که مشکلات اقتصادی در حاشیه تهران به مراتب بدتر از مشهد و حتی سایر شهرهاست. به همین دلیل این وضعیت نشان میدهد که جریانهای پنهان قدرت درصددند که به آقای روحانی زهر چشم نشان دهند. سیاستهای اقتصادی مردم کاملا به نفع مردم است به طورمثال قیمت بنزین نه تنها گران نشده است بلکه ارزان هم شد. در حالی که رئیس دولت باید به تدریج و سالانه قیمت بنزین را متناسب با نرخ تورم تنظیم کند. دولت در سال جاری مستمری افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی را سه برابرافزایش داد و در سال جاری یارانه اقشار تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی سه برابر شده است. دولت حتی امروز نیز درصدد است تا یارانه طبقات نیازمند را افزایش دهد که این سیاست کاملا به نفع فقراست. بنابراین فقرا وضعشان بدتر نشده است. مردم در انتخابات اخیر 24 میلیون به روحانی رای دادند و این نشان میدهد که جامعه ایران خواهان دولتی معتدل بود. اگرچه انتقاداتی به دولت وارد است به ویژه اینکه رئیس جمهور نباید با جریان مخالف مماشات کند بلکه باید در نظر داشته باشد که پس از خداوند متعال بزرگترین سرمایه و پشتوانه او مردم ایران هستند. بنابراین رئیس جمهور باید مخالفان بحران آفرین را به مردم معرفی کند. مشکلات اقتصادی از جمله کوچک شدن سفره مردم و رشد فزاینده طلاق و بزهکاری و... شرایط را سخت کرده اما مسئول بخش عمدهای از این ناهنجاریهای کمرشکن همان اقتدارگرایان و حامیان احمدینژاد به عنوان معجزه هزاره سوم هستند که هشت سال برای او کف زدند و هورا کشیدند. همان افراد و جریانهایی که برای دولت اصلاحات هر 9 روز بحران ایجاد میکردند. امروز این جریانها در یک سناریوی نانوشته هر روز و هرساعت برای دولت روحانی بحران میآفرینند. مردم باید هوشیار باشند و بدانند که با همه انتقادهایی که به دولت روحانی وارد است اما دولت او همواره به دنبال احقاق حقوق آنها و نیز عمل به وعدههای خود به ویژه در حوزه اقتصادی بوده است. بنابراین راه و مصلحت ایران و مردمش نه حرکت تندروانه و نه قهراست تنها دموکراسی، عدالت و اصلاحات تدریجی است که میتواند رفاه و سایر مطالبات مردم ایران را محقق سازد و این مهم نیز مستلزم صبر و بردباری ملت شریف ایران است.
مهدی پازوکی، استاد دانشگاه و اقتصاددان