جریان اصولگرا اساسا بر اساس توهمات ذهنی خود مسائل را به جامعه منتقل میکند و واقعیتها را نمیبیند. با کمال تاسف، اصولگرایان اصرارشان بر این است که واقعیت چیزی است که ما میخواهیم باشد.
تدبیر24»تصور جریان مقابل این است که مردم تنها از مشکلات اقتصادی ناراحت هستند. از منظر اصولگرایان دولت مقصر همه مشکلات اقتصادی است و تنها دولت باید پاسخگو باشد. در حالی که بخشهایی از حوزههای اقتصادی تحت نظر دولت است و بخشهای دیگر اقتصادی تحت نظر دولت نیست. این نوع نگاه کاملا اشتباه است. زیرا مردم مسائل را از یکدیگر تفکیک نمیکنند تا بدانند که هر یک از مشکلات مربوط به کدام جناح است و کدام نهاد در مشکلات کشور بیشتر مقصر است. مردم وضعیت خود و سفرههایشان را میبینند و تردیدی نیست که جامعه دچار یک نارضایتی عمومی شده است. اما این تصور که مردم تنها از دولت ناراضی هستند کاملا نادرست است. زیرا مردم نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان، مجموعه حاکمیت را یکدست میبینند و چندان تفکیکی میان مسئولیتها و مسئولان قائل نیستند. بدون تردید قوه قضائیه و حتی نهادهای غیر دولتی در بخشهای مهمی از فعالیت اقتصادی کشور تاثیرگذارند. اکنون بخشی از بودجه در صندوق توسعه ملی ذخیره میشود که اصولا از حوزه تصمیمگیری دولت خارج است و دولت باید این مساله را با سایر نهادها هماهنگ کند. بنابراین نباید فراموش کرد که تصمیمگیر اصلی همه امور اقتصادی دولت نیست. البته شاید دولت تاثیرگذار شماره یک باشد اما قطعا نهادهای دیگر نیز در حوزه اقتصادی تاثیرگذارند. از سویی، این تصور بسیار نادرست است که همه مشکلات جامعه تنها اقتصادی است بلکه مسائل اقتصادی بخش مهمی از محور اعتراضات معترضان را تشکیل میدهد اما به طور قطع جامعه در سایر جنبههای زندگی خود مشکلات و انتقاداتی دارد. جامعه به طور کل احساس میکند برخی سیاستها بیش از حد به زندگی آنها فشار وارد کرده است. چنانچه تاکید جوانان در میان معترضان بسیار بیشتر است. جوانان ممکن است نانآور خانواده نباشند اما اعتراضاتشان نسبت به مسائل دیگری به ویژه آینده نامعلوم و بلاتکلیف آنهاست. نبود برخی سهلگیریهای اجتماعی نیز به طور قطع در بروز ناراحتیها اثیرگذار بوده است. برخی از تعبیرها در جامعه زمینههای سیاسی دارد اما ممکن است نارضایتیهای اقتصادی در اعتراضها خود را بیشتر نشان دهد. به عنوان مثال جامعه میداند که عملکرد ایران در منطقه هزینههایی بر اقتصاد ملی تحمیل میکند. ممکن است احساس عمومی این باشد که ایران برای سیاستهای برون مرزی خود حدودی در نظر گرفته که برای کشور و جامعه هزینهساز است و بر آنها فشار وارد میکند. در این صورت میتوان تصور کرد که تعبیرهای مذکور در بروز اعتراضات موثر بوده است. اما با کمال تاسف جناح اصولگرا میخواهد همه این مسائل را انکار کند و همه مشکلات را به گردن دولت بیندازد. جناح مقابل این تصور را در جامعه ایجاد کرده که همه مشکلات و اعتراضها به دلیل برجام، عملکرد برخی از مدیران دولتی و وجود برخی تخلفات بوده است. اگرچه این مسائل میتواند زمینه بروز اعتراض باشد اما ابعاد انتقاد و دلخوری عمومی بسیار گستردهتر از این است و دلایل ترکیدن بغض عمومی بسیار جدیتر از تعبیرها و تحلیلهای موجود است. بنابراین حسن روحانی باید در این شرایط بیشتر با مردم سخن بگوید و نگران این موضوع نباشد که سخنان او با مردم ممکن است عکسالعملهای تندی به دنبال داشته باشد. البته رئیسجمهور باید اجازه دهد که اوضاع کمی آرامتر شود. تصور بر این است که این شرایط چندان ادامهدار نباشد. در غیر این صورت باید مسئولان به دنبال راه چارهای اساسی باشند و نوع دیگر به مسائل بنگرند. رئیس جمهور پس از اینکه اوضاع آرام شد با جامعه صریحتر سخن بگوید. به طور مثال بخشی از اصلاحات اقتصادی که باید در کشور انجام شود توسط رئیس جمهور با صراحت به مردم گفته شود و از آنها درخواست همکاری و کمک کند. بحران صندوقهای بازنشستگی مسالهای نیست که قابل پنهان کردن باشد. بنابراین رئیس جمهور باید به مردم بگوید مقصر این وضعیت که بر روی معیشت مردم اعم از بازنشستهها و... تاثیر عمیق گذاشته است چه کسانی هستند. از سویی به راستی باید هشدار جدی به جناح رقیب داد. اقدامات جریان مخالف دولت در دوره گذشته و در انتخابات جامعه را بسیار عصبانی کرده است. زیرا جامعه تصور میکند که راهی برای اصلاحات قانونی وجود ندارد و همه چیز از قبل از سوی یک جناح سیاسی تصمیمگیری شده است. وقتی در شورای شهر یزد یک نفر از حضور در شورا محروم میشود، این مساله چه احساسی در مردم ایجاد میکند؟ آیا نگاه مردم نسبت به اقلیتهای مذهبی مانند مسئولان است؟ مردم کاملا با سایر مذاهب در جامعه رفتار برادارنه و دوستانه دارند. نگاهی که برخی مسئولان نسبت به اقلیتهای مذهبی دارند، برای مردم به سختی قابل قبول است. بنابراین مسائل مذکور در بروز اعتراضات اخیر تاثیرگذار بوده است. جامعه از مسائلی دلخور است که مسئولان نگاه جدی به آن ندارند به ویژه در مورد مجلس آتی افرادی باید به مجلس وارد شوند که توان حل مشکلات جامعه را داشته باشند. قطعا در این صورت شاهد اعتراض نخواهیم بود. بنابراین بازهم این پرسش به میان میآید که چرا جامعه احساس نمیکند که نهادهای منتخب آنها میتوانند برایشان کاری انجام دهند؟ زیرا میزان حساسیت ها در انتخابات بیش از آستانه تحمل است که در نهایت این مساله مشکل آفرین میشود. اگر مسئولان به مردم مجال دهند که خواستهها و نیازهای خود را آزادانه از طریق رای در صندوق اعمال کنند، طبیعتا عصیانگری نخواهند کرد. اگرچه این مساله در همه کشورهای جهان مشاهده میشود و کسی این مسائل را به عنوان بحران سیاسی و امنیتی تلقی نمیکند. به طور مثال در برخی کشورها نیز یک اقلیتی دست به اعتراضات خیابانی میزند اما به آن به عنوان یک بیماری گذرا مینگرند. وقتی این موضوع فراگیر شد نگاه جدیتری به آن می شود.
احمد شیرزاد،تحلیلگر و استاد دانشگاه