شهوت رانی دراویش گنابادی

این روزها اخبار رسیده از گوشه و کنار خانقاه ها حکایت از این مطلب دارد که فرقه ضاله گنابادی سعی دارد با گستراندن سفره های رنگین، سنگین و رایگان افطاری به هواداران خود در پی رسیدن به اهداف ناصواب باشد.سفره هایی که با استقبال چندانی هم روبرو نشده است .

صوفیان و دراویش به لحاظ تفرقه‏ افکنی در جهان اسلام ، از قدمت تاریخی برخوردارند.به قول «آیت ‏الله العظمی مرعشی نجفی»، پس از انحراف «سقیفه»، حادثه‏ ی پیدایش تصوّف از بزرگترین مصیبت‏ ها برای اسلام و مسلمین است.

امام صادق(علیه‏ السلام) درباره تمایل امّت به فرقه صوفیه با قاطعیت فرمودند: «صوفیان و افرادی که به آنها متمایل هستند، دشمنان ما اهل‏ بیت ع محسوب می‏ شوند» و امام رضا (علیه‏ السلام) با تیزبینی در همین باب فرمودند: «کسی به تصوّف قائل نمی‏ شود مگر از روی مکر و خدعه، ضلالت و گمراهی و یا جهل و حماقت». ولی حاکمانی نظیر معاویه و مأمون عباسی به تقویّت این تفکّر انحرافی پرداختند.

صوفیان برای تفرقه در اجتماعات مسلمین و کاهش نقش مسجد، نماز جمعه و جماعات، عبادتگاه‏ های فردی و خانقاه‏ ها را رونق بخشیدند. چون به همان میزانی که مساجد حرکت‏ ساز و سازنده بودند، خانقاه‏ ها نقش تخریبی و تخدیری داشتند. دشمن می‏ دید مساجد محل برگزاری نماز جمعه و جماعت، سازماندهی مجاهدین، طرح مباحث علمی و عقلی و ترویج فرهنگ کار و تلاش است، از این رو با احداث خانقاه در مقابل مساجد به ترویج تفرقه، تنبلی و تن‏پروری، تکدّی، نفی عقل، علم و مقابله با شریعت متعالی اسلام پرداختند.

امام خمینی(ره) در کتاب «چهل حدیث» در خصوص علم ستیزی دراویش می‏ نویسد: «چون دست دراویش از علوم تهی است، علم را خار طریق و اهل علم را شیطان راه سالک می‏ شمارند. این افراد فهمیده یا نفهمیده پاره‏ای از اصطلاحات جاذب را به‏ خورد عوام بیچاره داده و گمان کرده‏ اند به لفظ مجذوب علی شاه یا محبوب علی شاه حال جذبه و حب دست می‏ دهد و گاه وقاحت را از حد گذرانده و خود را دارای مقام ولایت کلّیه دانسته‏ اند که منشأ آن تکبّر، جهل و بی‏ استعدادی آنان است.»

در حال حاضر فرقه ضاله گنابادی فعال ترین و سیاسی ترین شاخه ی سلسله دراویش نعمت اللهی در ایران می باشد که در برخی از شهرهای استان فارس(کوار، فسا، ششده و قره بلاغ، گراش) هم فعالیت می کنند. این فرقه بعد از غائله شهریور سال ۹۰ کوار (حمله دراویش به مردم آن شهرستان) و افشای ماهیت آنان و بویژه بعد از فضاحت اخلاقی شیخ و سرکرده آنان در استان (خواجه بابا) و فرار او از کشور دچار رکود شدید شد، بگونه ای که در حال حاضر فعالیت های آنان به حالت نیمه تعطیل در آمده است.

البته این فرقه در اوائل سال جاری سعی کرد با کمک ایادی خارج نشین و دست به دامن شدن به وکیل بهائیان (شیرین عبادی و …) از حالت رکودی که در آن گرفتار شده بودند خارج شوند لکن توفیقی پیدا نکردند و سناریوی "مظلوم نمایی” آنان که برای عملیاتی کردن آن رسانه های بیگانه  (VOA و…) نیز به میدان آمده بودند،ره به جایی نبرد.

این روزها اخبار رسیده از گوشه و کنار خانقاه ها حکایت از این مطلب دارد که این فرقه سعی دارد با گستراندن سفره های رنگین، سنگین و رایگان افطاری به هواداران خود در پی رسیدن به اهداف ناصواب باشد.سفره هایی که با استقبال چندانی هم روبرو نشده است.

براستی معنای این سفره های رنگین ضیافت که با خیانت،ضلالت و گمراهی همراه است، چیست؟ آیا سفره های رنگارنگ و گران این روزهای این جماعت ، روزهای تلخ و سیاه گذشته این فرقه را به فراموشی خواهد سپرد؟ آیا بذل و بخشش های این چنینی به اتحاد بین خانواده ها و هواداران این فرقه که در یکی دو سال اخیر گروه گروه از ادامه راه با سران خود بریده و برگشته اند، کمکی خواهد کرد (به این موضوع در فرصتی دیگر با ارائه مستندات پرداخته خواهد شد.) آیا این عوام فریبی ها باعث شده است تا شیخ فاسد و فراری آنان سودای برگشتن داشته باشد؟

به نظر میرسد احیا و ساماندهی مجدد ، بازیابی و بازسازی بدنه اجتماعی، عوام فریبی و جذب نیرو از این طریق، تلاش در جهت زمینه سازی برای حضور شیخ فاسد خود از جمله اهداف این فرقه باشد.

خواجه بابا گراشی یکی از شیوخ گنابادی است که با وجود کهولت سن در اقدامی غیراخلاقی چندی پیش به برخی از دختران جوان فرقه تعرض کرد و بعد از این رسوایی اخلاقی به صورت غیر قانونی از مرزهای جنوبی کشور خارج و به یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس گریخت.