هر ملتی در دنیا و در جمع ملل متمدن که به دنبال تحقق خواسته خود از جمله آزادی بوده، هزینه آن را پرداخته است.
تدبیر24»ملتی وجود ندارد که به آزادی رسیده اما هزینه آن را نپرداخته باشد. با بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی از دوران مشروطه تا حال حاضر این نکته مشهود است که مردم ایران مانند تمام مردم جهان اختلاف نظرهای زیادی با یکدیگر دارند. به هر میزان این ملت زنده و پویا باشد، اختلاف نظر میان آنها بیشتر میشود. هیچ ملت زندهای نیست که پس از رسیدن به آزادی، اختلاف نظر نداشته باشد. تکثر رأی ملتها در زمان آزادی بیش از گذشته است. البته در چند مورد ملتها باهم اشتراک نظر دارند از جمله هجوم خارجی که باعث پدیدار شدن وحدت و کنار رفتن اختلاف دیدگاهها تا زمان پایان جنگ میشود. واقعیت آن است که باید امنیت عمومی یک کشور و ملتی که به دنبال آزادی است، حفظ شود زیرا تا امنیت وجود نداشته باشد، سرنوشت جز تبدیل شدن به کشورهایی مانند عراق و افغانستان نخواهد بود که اگرچه در ظاهر آزادی دارند اما فاقد امنیت واقعی هستند. برخی کشورهای منطقه مانند عربستان امنیت دارند، اما فاقد هرگونه آزادی هستند. هرچند آزادی اجتماعی و فرهنگی در این کشور به رسمیت شناخته شده اما آزادی سیاسی در این گونه کشورها وجود ندارد و سران این کشور در این اندیشه هستند که مفهوم آزادی را به آزادی اجتماعی و فرهنگی محدود کنند اما تجربه ایران کاملا متفاوت از کشورهای منطقه است، چنانکه آزادی و امنیت را با هم داشته و به عبارت بهتر در حال این تجربه هستیم که بهرغم تمام اختلافنظرها و سلیقههای مختلف میتوان به آزادی و امنیت در کنار یکدیگر دست یافت. برای نمونه در انتخابات اخیر، ملت ایران 3 دسته بودند. دسته اول به هر دلیلی رأی ندادند. دسته دوم 24میلیون بودند که به آقای حسن روحانی رأی دادند و دسته سوم 16میلیون رأی خود را به نام آقای سیدابراهیم رئیسی به صندوق انداختند. سوال این است که آیا این 3 دسته میتوانند اقدامی در جهت حذف دیگر انجام دهند؟ بهطور یقین پاسخ منفی است. جامعه ایران در حال حرکت به سمت نقطه بلوغ آزادی است، به این معنا که هر فرد به عقایدش پایبند است اما دیگری را هم در مقابل تفکر خود، پایبند به تفکرش میداند و مردم فارغ از نوع اعتقاداتشان به عقاید دیگران هم احترام میگذارند. باید آموخت چگونه با وجود اختلاف دیدگاه در کنار هم زندگی کرد. آزادی مانند علم است بدین معنا که هر اندازه آزادی در جامعه بیشتر شود، اختلاف نظر افراد هم بیشتر میشود. اما سوال این است که در اصل و زمانهای که تکتک افراد به لحاظ موقعیتی که کسب کردهاند،درصدد بیشتر دیده شدن هستند و اختلافات روز بهروز بیشتر میشود، چگونه باید با یکدیگر کنار بیایند تا تبدیل به ملتی متکثر و واحد شوند. واحد به این معنا که بتوانند در مقابل مشکلات مختلف ایستادگی کنند. بنابراین مردم باید در این مورد تمرین داشته باشند. اگر بتوان به نتیجهای بر اساس این تمرین دست یافت ملتی شایسته دموکراسی خواهیم بود. یعنی هر فرد عقیده خود را دارد و هیچفردی به دیگری بیاحترامی نخواهد کرد و بر این اساس بر حداقلهای زندگی اجتماعی تاکید میشود. راه پیشرفت و رسیدن به نتیجه بهتر، انتخابات خوب به معنی دقیق کلمه است زیرا نهاد انتخابات تنها نهادی است که یک ملت متکثر میتواند خود را در آن بروز دهد و هر شخصی که بیشتر به مردم خدمت کند، بیشتر میتواند در صحنه سیاسی باقی بماند. امروز با پدیده عجیبی روبهرو هستیم که این پدیده به شدت ما را به تفکر وامیدارد. با صدام جنگیدیم و حدود 200هزار نفر شهید دادیم اما در یک روز که تصمیم به صلح گرفتیم. فردای آن روز گویی صد سال است میان دو کشور صلح برقرار است. امروز در منطقه با این پدیده روبهرو هستیم که اقداماتی شروع میشود که چه سازمانیافته و چه غیر سازمانیافته اما پایان آن به دست هیچشخص و گروهی نیست. امروز احدی نمیتواند در سوریه صلح ایجاد کند و چند دهه طول میکشد تا سوریه به صلح واقعی برسد و امنیت در این کشور بر قرار شود. در یمن نیز اوضاع به همین شکل است. همه کشورهای منطقه لبنانیزه میشویم که یا با هم بجنگیم یا با هم بسازیم، راه سومی وجود ندارد. امروز هیچنیرویی نمیتواند در مسیر حرکت مردم قرار بگیرد. ملت ایران تصمیم گرفته با نگاه متکثرانه به زیست خود ادامه دهد. در این معنا که هر شخص آنگونه که خود میپسندد زندگی خواهد کرد اما میپذیرد دیگرانی هم حضور دارند که آنگونه که خود میخواهند باید زندگی کنند. این پدیده همه را به هوشیاری فرا میخواند. نباید نگران پیشرفت مادی ایران بود زیرا در جنگ جهانی دوم، آلمان و ژاپن شکست خوردند و بعد از 20 سال حرف اول را زدند. کشورهای جنوب شرقی آسیا در 40 سال به وضعیت اقتصادی فعلی دست یافتند. هر زمان که اراده شود ایران هم توسعهیافته خواهد بود اما آنچه نگرانی ایجاد میکند این موضوع است که بهرغم آنکه در عین امنیت و تکثر فزاینده در حال رشد است این تکثر باید به رسمیت شناخته شود زیرا به سمت آزادی در حال حرکت هستیم و در این مسیر باید از حقوق یکدیگر دفاع کرد. اگر در این مسیر حرکت کنیم به توسعه واقعی خواهیم رسید.
سید مصطفی تاجزاده،تحلیلگر مسائل سیاسی