تدبیر24» جلسه اخیر سران اصلاحات و اعتدال در هیاهوی چالش ارزی اخیر، فیلترینگ تلگرام و حواشی پیرامون دادستان سابق تهران در سکوت برگزار شد، هم نشینی صمیمانهای که گفته میشود به درخواست و دعوت حسن روحانی صورت گرفته تا رئیس دولت اصلاحات، حجتالاسلام ناطق نوری و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور گرد هم جمع شوند و در جهت رفع مشکلات کشور با هماندیشی به راهکاری مشترک برسند و آنطور که گفته میشود موضوعاتی مثل حمایت از دولت، افزایش نقش جهانگیری و حصر نیز از مسائل مطروحه در این همنشینی بوده است. گرچه تحقق مطالبات مردم و رسیدگی به مشکلات اقتصادی و معیشتی نیز باید شاهبیت عملکردی دولت باشد، همانطور که رئیس دولت اصلاحات در نخستین سخنرانی خود در بنیاد باران گفت. در این راستا برای بررسی ارتباط اصلاحطلبان با دولت و بایستههای آن «آرمان» با عبدا... ناصری مشاور عالی رئیس دولت اصلاحات به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
برخی معتقدند در دیدار اخیر سران اصلاحات و اعتدال مسائل زیادی در مورد ارتباط متقابل و بهتر دولت و اصلاحطلبان مطرح شده، ارزیابی شما از این جلسات و ارتباط اصلاحطلبان و دولت چگونه است؟
چهرهها و شخصیتهای مهمی از آقای روحانی حمایت کردند و حمایت آنها موجب شد تا دامنه رأی آقای روحانی گستردهتر شود. مخصوصا در مرحله دوم امثال حجتالاسلام ناطق نوری، رئیس دولت اصلاحات، آیتا... سیدحسن خمینی و حتی خود آقای جهانگیری که با وجود حضور در صحنه انتخابات رسما اعلام کرد که نامزد اصلیاش آقای روحانی است نقش بسزایی در پیروزی وی در انتخابات سال گذشته داشتند. از این جهت اکنون وقتی که این شخصیتها چنین نشستهایی را با یکدیگر دارند و جامعه متوجه این همنشینیها میشود اطمینان مییابد که حامیان دولت با وجود حمایت از دولت، دیدگاههای خود در مورد مسائل مختلف را به دولت مطرح کردند، چون پیش از این نیز دولت و برخی از دولتمردان از جمله شخص رئیسجمهور اظهار داشتند که نخبگان، کنشگران، احزاب و جریانهای سیاسی نقطهنظرات خود را منتقل کنند. آنهایی که با آقای رئیسجمهور دیدار ندارند از طریق رسانهها نقطهنظرات خود را بیان میکنند، اما اشخاصی که در جلسه اخیر با آقای روحانی حضور داشتند مواضع خود را از طریق رسانهها با وی مطرح نمیکنند چون معتقدند کماکان باید به حمایت از آقای روحانی ادامه داد. این واقعیتی است که اصلاحطلبان بر مبنای آن حمایت از رئیسجمهور را ادامه میدهند. از سوی دیگر این دیدارها و نشستها فرصت مغتنمی است تا نگاه مکانیزمها و شخصیتهای سیاسی به رئیسجمهور بیان شود که دیدار اخیر ظاهرا این ویژگی را داشته و آقایان مقداری صریحتر با رئیسجمهور صحبت کردند و ضمن تاکید بر ادامه حمایت از رئیسجمهور و دولت، اما بیشترین تمرکز بر روی وعدههای انتخاباتی آقای روحانی بوده است.
بهنظر شما به حدی که اصلاحطلبان در حمایت از رئیسجمهور فعالیت کردند، وی پاسخ مناسبی به حامیان خود و مطالباتشان داده است؟
من بهعنوان یک کنشگر اصلاحطلب معتقدم اصلاحطلبان پایگاه اصلی رأی آقای روحانی بودند و اگر آنها در انتخابات حضور نداشتند با توجه به سازماندهی قوی رقیب که از آقای رئیسی حمایت میکرد آقای روحانی در انتخابات پیروز نمیشد. اکنون اصلاحطلبان معتقدند که بهرغم این پشتوانه و حمایت کماکان آقای روحانی آنگونه که بایسته است و انتظار میرفته وارد معرکه نشده است. بارها گفتهام که اگر آقای روحانی 50درصد ارادهای که بر سر برجام داشت، در این مورد میداشت، مساله حصر به جایی رسیده بود. این واقعیتی است که دیدیم و رئیس دولت اصلاحات نیز در نخستین سخنرانی رسمی خود در سال جدید در بنیاد باران بر روی این نکته تاکید کردند که رئیسجمهور باید به وعدههای انتخاباتی خود عمل کند. جامعه مسائلی مثل ظرفیت و محدودیتهای رئیسجمهور یا عدم اجازه تحرک فعال به دولت از سوی نهادهای موازی را تاحدی میپذیرد، اما اگر این مسائل بخواهد مستمسکی برای توجیه عدم کارایی، پیگیری و پشتکار دولت باشد جامعه این مساله را خواهد فهمید و قبول نمیکند. یکی از دلایلی که پس از گذشت یک سال از انتخابات مطالبات خیلی جدی بالاگرفته همین امر است. این تلقی در جامعه رأی آقای روحانی، بسیاری از کنشگران و جریانات سیاسی که به او رأی دادهاند قوت میگیرد که آقای روحانی با توجه به اختیارات، جرئت و قدرتی که دارد هنوز نسبت به وعدههای خود کمال اهتمام لازم را ندارد. بنابراین امروز این مطالبات بالا گرفته و مردم خیلی صریحتر و شفافتر با آقای روحانی صحبت میکنند.
اخیرا بحث ایجاد جریان سومی در جامعه قوت گرفته که در این راستا یکشنبه گذشته شاهد شکلگیری جلسه حزب اعتدال و توسعه با حضور سران این حزب بودیم. بهنظر شما اعتداگرایان با حمایت دولت میتوانند ایجادکننده جریان سومی در جامعه باشند؟
خیر؛ من به این مساله معتقد نیستم. از این جریانات سومی که بعضا از درون اصلاحات یا اصولگرایی مثل جمنا خواسته بیرون آید زیاده بوده، اما بهنظر من جامعه هوشمند است و نسبت به جریانات و حرکتهای سیاسی هوشیاری بالایی دارد و مسائل را به خوبی تشخیص میدهد. مسئولان حزب اعتدال و توسعه نیز اگر در مورد ظرفیت خود دچار توهم نباشند ظرفیت آنچنانی ندارند که منشأ یک جریان و درنهایت یک سرنوشت و نتیجه برای انتخابات بزرگ کشور باشند. اینها در حد خود ظرفیتی دارند. من معتقدم اگر هر حزبی در درون این دو جریان تاریخی بایستد مورد توجه جامعه قرار میگیرد، اما اگر با شعار جریان سوم نه اصولگرا، نه اصلاحطلب بیاید جامعه خیلی این مساله را باور نمیکند.
با توجه به اینکه اصلاحطلبان و دولت تا انتخابات 1400 در کنار دیگر قدم برخواهند داشت در راستای تحکیم بیشتر روابط و عدم ایجاد شکاف، دولت و اصلاحطلبان باید چه رویکردهایی نسبت به هم اتخاذ کنند؟
اصلاحطلبان از سال 92 تاکنون روابط خود با دولت را خیلی هوشمندانه مدیریت کردند و تحلیلشان نیز این است که به رغم همه گلایهها از رئیسجمهور به دلایل راهبردی و منفعت سنجی ملی ایران باید از آقای روحانی حمایت کرد و آن را ادامه داد. البته اصلاحطلبان این تلاش را دارند که خیلی هم با افکار عمومی بازی نکنند و متناسب با کار وتوان دولت واقعیتها را با مردم در میان بگذارند. از طرف دیگر دولت بهعنوان یک قدرت مستقر که قوه مجریه را در اختیار دارد طبیعتا باید تلاشهایی را در جهت تحقق مطالبات و آرزوهایی که اصلاحطلبان تعقیب میکنند شکل دهد. من در جای دیگری نیز گفته بودم که اکنون جامعه عملا فهمیده که توپ در میدان دولت و آقای روحانی است. بدین جهت کارکرد 3ساله پیش روی آقای روحانی تا 1400 جدای از اصلاحطلبان و مردم برای خود و حزب مطبوعش نیز بسیار سرنوشتساز خواهد بود.