تدبیر24» صبا موسوی - به مناسبت صدمين زادروز هنرمند نوگراي ايران با رويكردي مدرنيستي و سبكي شخصي و منحصر به فرد، بنياد وزيري مقدم رويداد «محسن وزيري مقدم، صد سالگي»را از 29 تيرماه تا 19 مردادماه 1403 خورشيدي در گالريهاي اعتماد1، طراحان آزاد، زيرزمين دستان، گالري +2 (فرشته)، پروژههاي 009821، باوان، مدار موازي، والي، بستان، فضاي سام سنتر و گالري+2 (ده ونك)، با گردآوري هامون وزيري مقدم برگزار كرده است.
در اين بزرگداشت مجموعهاي از آثار انتزاعي، نقاشي و طراحي، مونوتايپها، نقاشيهاي شني، اسكيسها و اتودها، نقاشي خط و غيره به نمايش در آمده است.
دو اثر به نمايش درآمده از اين هنرمند در گالري بستان، براي اولينبار است كه در معرض ديد عموم قرار داده شده و جزو آخرين آثار هنرمند هستند. در توضيح آن آمده كه «ايده استفاده توأمان از آلومينيوم و ماسه در ماههايي به ذهن هنرمند رسيد كه همزمان مشغول توليد آثار شني جديد روي بوم و نيز نقش برجستههاي هندسي بود. علاوه بر اين او با ديدن بازيهاي ايجاد شده بر اثر انعكاس شن روي ورق آلومينيوم، آثاري خلق كرد كه در آنها زمينه كار نه رنگي بلكه آينه وار بود.»
وزيري مقدم به ساخت مجسمههاي چوبي متحرك و مفصلي مشهور بود كه مخاطب براي اولينبار در دنياي هنر ميتوانست در تغيير فرم اثر حجمي هنري دخالت داشته باشد.
محسن وزيري مقدم 5 خرداد 1303 خورشيدي در تهران به دنيا آمد. از اولين فارغالتحصيلان دانشكده هنرهاي زيبا بود. تحصيلاتش را در ايتاليا ادامه داد. او دورههاي مختلف هنري داشته و آثار متنوعي خلق ميكرده است. از طراحي تا نقاشي خط و نقاشي روي شن. كارشناسان آثار وزيري مقدم معتقدند كه او تقريبا در سراسر دوران كارياش از موتيفهاي دكوراتيو و عناصر تزييني بومي پرهيز ميكرد و به جهانشمولي هنر مدرن پايبند بود. او در ايتاليا به سوي نقاشي ناب مدرنيستي سوق پيدا كرد و ذهنيت انتزاع از اينجا تا آخر عمر، در نقاشيهايش تثبيت شد.
در توضيح نمايشگاه آثار او در گالري طراحان آزاد نوشته شده: «از ديد وزيري مقدم، نقاشي انتزاعي كه انقلابي بيسابقه در نقاشي قرن بيستم ايجاد كرد، تحولي بود كه دريچهاي را براي آزاد كردن بشر از قيد سنت و ارايه واقعيت دروني از طريق تخيل بصري گشود. او هنر را از زندگي انسان جدا نميداند و بر اين باور است كه فعاليت هنري مستقيما برگرفته از تجربههاي زيسته است: من (وزيري مقدم) به دنبال عمق و احساسات بشري و تفكرات ژرف ميگردم. نقاشي عبارت است از فلسفه و دانش و بينش يك انسان در زماني معين كه به بيننده انتقال داده ميشود.»
در كتاب تحولات تصويري هنر ايران از سيامك دل زنده آمده است كه در نقاشيهاي سالهاي 1335 و 1336 وزيري مقدم نيز چهرههاي تمثيلي از مردمان روستايي ايران يا حتي چهرههاي مردمان دورههاي گذشته تاريخي مثل زن و مرد ساساني ديده ميشود كه همگي محصول نوعي شرق انگاري دروني شدهاند. و با فاصله گرفتن از واقعگرايي، حركت از شبيهسازي به بوميسازي را نشان ميدهد.
وزيري مقدم در دهه چهل خورشيدي نقش آموزشي بسيار مهمي در دانشكده هنرهاي زيبا و هنرستانها ايفا ميكند و آموزههاي ايتاليايي را كه بهطور خاص نقاشي آبستره را برترين نوع بيان هنري معرفي ميكرد، به نسل ديگري از هنرمندان ايراني منتقل ميكند.
وزيري مقدم پس از تحصيل در ايتاليا (در سال 1336 خورشيدي از آكادمي هنرهاي زيباي رُم، فارغالتحصيل شد) بلافاصله شروع به پژوهش و آزمودن شيوههاي مختلف براي يافتن راهي در زمينه هنر غير فيگوراتيو و انتزاعي كرد. از اواخر سال 1338 خورشيدي با استفاده از مصالح شن، دورهاي از نقاشي آبستره را آغاز كرد كه بسيار مورد توجه هنرشناسان اروپايي قرار گرفت و مُهر خود را بر زندگي حرفهاي سالهاي بعدي خود زد .
وزيري مقدم با كشيدن انگشتان روي شن بر سطح بوم، خطوطي در جهات مختلف ايجاد ميكرد و فضاي خالي ميان آنها را با رنگهاي گرم، تك فام و نسبتا غليظي ميپوشاند. اين آثار آبستره هيچ ارجاع فيگوراتيو يا فرمي را در دل خود ندارند.
او از سال 1343 تا 1345 خورشيدي، نقش برجستههاي مقوايي و آلومينيومي را تجربه كرده و بعدتر به سوي ساخت مجسمههاي انتزاعي چوبي و سپس مجموعهاي از مجسمههاي مفصلي با نام «پرديس » را خلق كرده است.
اولين نمايشگاه انفرادي او در سال 1331 خورشيدي در انجمن ايران و امريكا برگزار شد. اولين حضور وزيريمقدم در حراجها، در خانه حراج كريستيز به سال 1385 خورشيدي (2006 ميلادي) باز ميگردد. او تنها نقاش ايراني است كه موزه هنرهاي مدرن نيويورك (MOMA) اثرش را بدون واسطه خريداري كرده است.
وزيري مقدم به تحصيلات آكادميك در رشته هنر باور داشت و گفته بود: «در دانشكدههاي هنر به شاگردان چيزي ياد نميدهند. بايد هنر را ياد داد، نه اينكه براي دانشجوي نقاشي چند دقيقه حرف به اصطلاح عرفاني زد و يك موسيقي گذاشت و بعد گفت كه برويد و احساساتتان را نقاشي كنيد، بايد از ريشه به دانشجو درس داد. جريانهاي هنري را بايد به او آموخت و او را به دنبال پژوهش كردن فرستاد. بايد محيط براي آموختن فراهم باشد. محيط و فضاي خوب براي آموختن لازم است .»
وزيري مقدم به داشتن نثري زيبا معروف بود. در جايي گفته كه در مدرسه بوستان و گلستان ميخواندند و ادبيات كلاسيك ايران بر ذهن او تاثير عميق گذاشته و بيش از هزار بيت از بر دارد و شايد به اين دليل است كه نثر او را زيبا ميدانند. او طراحي را ستون زيرين هنر نقاشي ميدانست. در يكي از سخنرانيهايش گفته بود كه «اگر كسي بخواهد باري به هر جهت نقاشي كند به جايي نميرسد. كسي كه ميخواهد نقاش شود بايد سمج باشد ».
جالب است كه وزيري مقدم به موسيقي نيز علاقهمند بود و ياد كرده بود: «من عاشق موسيقي بودم. بايد موسيقيدان ميشدم نه نقاش و اين حسرتي است كه بر دل من مانده است. »
آيدين آغداشلو، نقاش، در مراسم بزرگذاشت محسن وزيري مقدم كه سالها پيش در خانه هنرمندان برگزار شد، در مورد اين نقاش گفته بود: «وزيري مقدم هميشه پرواي ماندگاري آثارش را داشت و از موسساتي كه آثارش را خريدند و پس دادند، همواره گله ميكرد. متاسفانه بسياري از موسسات آثارش را در حالي كه آسيب جدي ديده بودند به او پس دادند. سرنوشت برخي آثارش نيز هرگز مشخص نشد. چشم او همواره دنبال اين بود كه آثارش كجا ميروند و براي آثاري كه گم شده بودند همواره غصه ميخورد. » آغداشلو معتقد است كه حتي اگر از تمام دورههاي كاري وزيري مقدم يك اثر به جا ميماند، او كار خودش را كرده است. وزيري مقدم بسيار بيمهري ديد، حتي از سوي برخي شاگردانش. او به معناي واقعي هنرمند بود، اما در دوره حياتش آنگونه كه بايد درك نشد. او هنرمند چالشگري بود كه با گفتار و رفتارش سعي داشت جهان اطرافش را تصحيح كند.
وزيري مقدم به مناسبت تولد 90 سالگياش در مصاحبهاي گفته بود: «معتقدم هنرمند بايد همواره در پي تجربهگرايي باشد و اجازه ندهد كه آثارش در دورههاي متوالي تكرار يك ايده باشد.
بي ادعا ميگويم تمام سر و صداهايي كه امروزه در هنر ايران است، پايهاش را من گذاشتهام. من بولدوزري بودهام كه زمين پُر كلوخ را صاف كردهام و فضايي را براي باروري و رشد هنرهاي تجسمي ايران به وجود آوردهام. »
او در 16 شهريور 1397 خورشيدي در شهر رم ايتاليا به دليل بيماري و كهولت سن در گذشت.
از وزيري مقدم آثار چاپي چون شيوه طراحي جلد يك و دو، چهارده گفتار درباره نقاشي، گرافيك و مجسمهسازي و يادماندهها كه خاطرات نقاش به قلم خود او است، منتشر شده است.
جاي تاسف است كه هنرمندي به اين مهمي در تاريخ هنر مدرن ايران تا زنده بود، كمتر مورد پژوهش و نقد قرار گرفت و از او مصاحبه حرفهاي انجام نشده است.