تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 09
کد خبر: ۱۲۴۳۵۲
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۴
گفت‌وگو با مترجم کتاب «درآمدی بر علم سیاست»؛

رسانه به عنوان یک نهاد سیاسی از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است

حبیب عشایری مترجم کتاب دو جلدی «درآمدی بر علم سیاست» می‌گوید: افشاگری فسادها و اطلاع‌رسانی رفتارهای مشکوک سیاست‌مداران از دیگر تکالیف رسانه‌ها قلمداد می‌شود. رسانه ضربه‌گیر نظام‌های سیاسی است. امروزه نیز با گسترش بیش از پیش شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی این امکان برای همه مردم فراهم شده است تا منفردا صدا و خواسته نه تنها مردم خود و حتی مردمان سرزمین‌های دیگر باشند.

کتاب «درآمدی بر علم سیاست» نوشته مشترک «مارک کارل رام»، «ماساکی هیداکا» و «راشل بزوستک واکر» با ترجمه حبیب عشایری از سوی نشر پیله منتشر شد. عشایری تا کنون کتاب‌های «خوانش حکومت اسلامی در ساحت نظریه سیاسی» (نشر جهاددانشگاهی تهران)، «نظریه سیاسی افلاطون ورالز» (نشر قصیده سرا) و «جستاری در اندیشه و عمل سیاسی اسلام و ایران» (نشرزرین اندیشمند) را تالیف کرده و دو عنوان کتاب را پیرامون اندیشه سیاسی و اخلاق دینی در دست ترجمه و ویرایش دارد.

رسانه به عنوان یک نهاد سیاسی از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است

کتاب «درآمدی بر علم سیاست» دامنه وسیعی از رشته علوم سیاسی را به شیوه‌ای جامع از طریق اجزای سازنده مفهومی و مرتبط و منطقی معرفی می‌کند. درآمدی بر علم سیاست به جای بحث در مورد نظریه سیاست تطبیقی و روابط بین‌الملل به روشی کاملاً بی حاشیه موضوعات اصلی را از زیرشاخه‌های مختلف این رشته در قالبی فراگیرتر ترکیب می‌کند متن بر بازیگران تمرکز دارد و با بررسی تک تک بازیگران سیاسی شروع می‌شود و سپس به بحث در مورد کنش‌ها و تعاملات گروه‌های سیاسی نهادها دولت‌ها و روابط بین‌الملل می‌پردازد. درآمدی بر علم سیاست بر چگونگی و چرایی آشکار شدن واقعیت‌های سیاسی از باورها و رفتارهای افراد گرفته تا سیاست‌ها و عملکرد دولت‌ها تمرکز دارد. ضمن آنکه این متن به گونه‌ای طراحی و تدوین شده است که مخاطبان خود را بخشی از دنیای سیاست و علم سیاست بدانند و بر نقشی که سیاست و دولت در زندگی آنها ایفا می‌کند و اینکه چگونه می‌توانند بیشتر به جامعه مدنی کمک کنند تأکید می‌کند.

این کتاب به جای تمرکز انحصاری بر روی فصول متنی مختص ایالات متحده و سیاست و دولت در آمریکا؛ به عنوان بخشی از بحث در مورد مفاهیم وسیع‌تری که در سراسر جهان کاربرد دارند مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. متن طیف متنوعی از تمثیل‌های بین‌المللی را برای نشان دادن این مفاهیم استفاده می‌کند و به دنبال آن است که دیدگاه‌ها و پژوهش‌های متنوعی را که هم ایده‌های بنیادی پذیرفته شده و گسترده دارد و هم دیدگاه‌های برجسته‌ای از صداهای کم‌بازنمایی و سرکوب‌شده و مخالف را شامل می‌شود، در برگیرد. ویژگی‌های تغییر چشم انداز سیاسی و موضوعاتی مانند: افزایش تعداد زنان در مجالس قانون‌گذاری و دادگاه‌های عالی در سراسر جهان، تغییر ساختار خانواده و تلاش‌های سازمان ملل برای مشارکت جوانان در مبارزه با نژادپرستی را مورد بحث قرار می‌دهد.

علاوه بر ارائه کاوش‌های کاملی از دیدگاه‌های سنتی غربی، درآمدی بر علم سیاست مخاطبان را با فمینیسم، بومی‌گرایی پوپولیسم محافظه‌کار، سیاست ترکیب‌گرایی و نظریه انتقادی نژاد و جنسیت آشنا می‌کند. دغدغه‌های مربوط به تنوع در بسیاری از بحث‌ها ذاتی است، زیرا شیوه‌های تعامل اکثریت و اقلیت‌ها در تصمیم‌گیری سیاسی و تعیین خط‌مشی عمومی؛ مرکزیت دارد. از آنجایی که همه دانش‌پژوهانی که درآمدی بر درس علم سیاست را در دانشگاه می‌گذرانند ممکن است در رشته علوم سیاسی ادامه تحصیل ندهند، این متن با مفاهیم گسترده‌ای ارتباط برقرار می‌کند که از مرزهای درسی فراتر می‌رود و بر این نکته تأکید می‌کند که چگونه مهارت‌هایی که دانش پژوهان هنگام یادگیری در مورد علم سیاست به‌دست می‌آورند در زمینه‌های دیگر مانند: نیروی کار و نیز در طول زندگی روزمره اعمال شود.

آقای عشایری لطفاً برای پرسش نخست، یک نگاه کلی به مطالب درآمدی برعلم سیاست داشته باشید.

واقعیت برخلاف کلیه آثار مشابهی که تاکنون به رشته تحریر درآمده است، مباحث این کتاب تمامی گرایش‌ها و زیرگرایش‌های تخصصی علم سیاست را پوشش می‌دهد. درواقع کتاب فوق ماحصل اهتمام علمی و پژوهشی و ویرایش بیش از ۴۰ نفر از پژوهشگران و اساتید دانشگاه‌ها و موسسات عالی فعال در سطح ایالات متحده آمریکا و اروپا است که مطالعات و تخصص هریک از این پژوهشگران بریکی از گرایش‌های میان رشته‌ای نظیر: علوم سیاسی، فلسفه سیاسی، جامعه‌شناسی سیاسی، حقوق عمومی، اقتصادسیاسی، روابط بین الملل و سیاست خارجی، سیاست‌گذاری عمومی، روانشناسی سیاسی، تحلیل گفتمان، ارتباطات سیاسی و بین‌الملل، حقوق بین‌الملل، سازمان‌های بین‌المللی و رسانه متمرکز است. البته به طور مشخص سه نفر از اساتید به نام‌های «مارک کارل رام» دانشیار دانشکده مک کورت وابسته به دانشگاه جرج تاون؛ «ماساکی هیداکا» استاد دانشکده آمریکایی در واشنگتن دی سی؛ «راشل بزوستک واکر» استاد دانشگاه تگزاس مسئولیت اصلی نگارش، نظارت، تدوین و تنظیم کتاب مذکور را برعهده داشته‌اند. بنابراین همان‌طور که گفته شد جمعی از اساتید صاحب نظر در زمینه‌های تخصصی؛ نقش مهمی را درنگارش محتوا و تحلیل مباحث متن پیش رو ایفا کردند. ویژگی برجسته متن، جنبه ترویجی و آموزشی آن است. به گونه‌ای که علاوه بردانشجویان و دانشوران مقاطع مختلف تحصیلی، پژوهشگران و اساتید حوزه‌های گوناگون میان رشته‌ای علم سیاست و سایر گرایش‌های مرتبط و عموم علاقه‌مندان به مطالعه کتاب نیز در زمره مخاطبان اصلی آن به شمار می‌آیند.

لذا اصولاً مطالعه این کتاب به دانشجویان سطوح تحصیلی مختلف یادشده در بالا و کلیه سیاست‌مداران، سیاست‌گذاران؛ نمایندگان مجلس؛ اعضای کابینه دولت؛ قوه قضاییه؛ استانداران و فرمانداران و همچنین تمامی فرهیختگان حوزه‌های فرهنگی، هنر و رسانه و حتی سایر علاقه‌مندان به کتاب توصیه می‌شود. از این رو اگرچنانچه بخواهم به پرسش شما پاسخ دقیق‌تری بدهم باید بگویم کتاب حاضر در ابتدا ضمن تبیین ماهیت علم سیاست و مقایسه سیاست عمومی با منافع عمومی و قدرت سپس چند و چون سازش سیاسی را تشریح کرده و علاوه برتمرکز بر علم سیاست برپایه دو وجه هنجاری و تجربی بر نقش افراد، گروه‌ها و موسسات در عرصه روابط بین‌الملل تاکید کرده و رابطه میان مهارت‌های ارتباطی و نقش آن را در عرصه‌های سیاسی نسبت سنجی می‌کند. در این میان با ذکر مصادیق و شاهد مثال‌های متعدد در سطح جهان برموارد گوناگونی مانند: رفتارسیاسی، عدالت اجتماعی، فایده‌گرایی، مارکسیسم، ایدئولوژی سیاسی، دسته‌بندی رژیم‌های سیاسی، لیبرالیسم، ناسیونالیسم، فاشیسم و اقتدارگرایی می‌پردازد. البته تمرکز بر مفاهیم مهمی نظیر: گفتمان‌های چپ و راست سیاسی، چندفرهنگ‌گرایی، فمنیسم، جهانی‌گرایی، سوسیالیسم علمی و پوپولیسم نیز از اولویت‌های کتاب است. ضمن آنکه توجه ویژه به مباحثی از قبیل: حق حفظ حریم خصوصی، آزادی‌های مدنی، حقوق متهم، مشارکت سیاسی و افکار عمومی، جامعه‌پذیری سیاسی، فرهنگ سیاسی، چالش‌های کنش جمعی، حقوق مدنی، احزاب و تشکل‌های سیاسی، گروه‌های ذینفع و انتخابات از دیگر مواردی است که این متن در تحلیل و تبیین هرچه بهتر ماهیت علم سیاست ازآن بهره می‌گیرد. مضافاً براینکه تاکید برمقایسه ماموریت‌ها و نقش قوای مقننه، مجریه و قضاییه در رژیم‌های ریاستی، پارلمانی و نیمه ریاستی و نیز نقش دادگاه‌ها، محاکم قضایی در انواع نظام‌های حقوقی، دولت و روابط بین‌الملل و نظایر آن از اهم نکاتی است که بخش قابل توجهی از جلد دوم کتاب را به خودش اختصاص داده است.

انگیزه شما از ترجمه این مجموعه دوجلدی چه بوده است و چقدر مطالب این متن می‌تواند برمسائل سیاسی ایران تاثیر داشته باشد؟

پاسخ به این پرسش را می‌توان اینگونه بیان کرد اگر محتوای هر کتابی که برپایه رویکرد علمی تالیف یا ترجمه شده باشد و هم اکنون در بازار کتاب برای عموم مخاطبان و علاقه‌مندان در دسترس باشد برهمین اساس چنانچه آن کتاب یا کتب از این قابلیت برخوردار باشد که سهم هرچند ناچیزی را در اقناع افکار عمومی از جهت پاسخگویی به برخی ابهامات و سوالات جاری آنان داشته باشد و علاوه برآن برای اثبات مدعای محوری خود ضمن پایبندی به متدلوژی و بهره گیری از مبنای تئوریک و علمی از شواهد و مثال‌های عینی و تاریخی درجهت تبیین هرچه بهتر مطالب خود استفاده کند طبعاً کتابی آموزنده و متن قابل اعتنایی است. براین باورم کتاب دو جلدی درآمدی برعلم سیاست از یک چنین پتانسیل و قابلیتی بهره‌مند است. در ضمن جهت‌گیری مطالب آن مبتنی بر نگرش آموزشی و ترویجی است. بنابراین برخورداری کتاب فوق از چنین نقطه قوتی، مرا به برگردان آن ترغیب کرد. البته همان گونه که کم و بیش همگان اطلاع دارند مشکلات و چالش‌های کنونی کشور متاسفانه ریشه وابعاد چندلایه و بعضاً پیچیده دارد که ورود به چندوچون آن نیازمند یک وقت مستوفا و مستقلی است که شاید از حوصله مخاطب این مصاحبه خارج باشد. اما به نظرم قالب فکری و تحلیلی- توصیفی کلیت کتاب به دلیل بهره‌مندی از نقاط قوتی نظیر: تکیه بر رویکرد میان رشته‌ای و آموزشی تا حدود قابل توجهی پاسخگوی برخی از پرسش‌های بنیادین مخاطبان و خوانندگان گرامی در ارتباط با عرصه‌های عمومی جامعه و سیاست است و حتی قادر به گشودن بسیاری از گره‌های ذهنی مخاطبان پیرامون مسائل مرتبط با علم سیاست خواهد بود. در این باره متن حاضر با برشماری نه تنها ویژگی‌های مثبت نظام‌های لیبرالی و دموکراتیک و نیز تاکید بر نقش حائز اهمیت رژیم‌های حاکم براین گونه نظام‌ها در ایجاد گشایش‌های مدنی برپایه نگرش تحول‌خواهانه؛ طبیعتاً کاستی‌ها و نقاط ضعف آنها را نیز برمی‌کاود. ضمن آنکه با اتکاء به شاهد مثال‌های گوناگون در سطح نظام بین‌الملل، ریشه‌ها و بنیان‌های داخلی رژیم‌های اقتدارگرا و تمامیت‌خواه را نیز در مناطق مختلف جهان آسیب‌شناسی می‌کند. شاید هم اکنون سیاست‌زدگی حاد و روزمره‌گی در عرصه‌های عمومی از مهم‌ترین چالش‌های کشور قلمداد شود. این متن با اشاره به نظریه‌ها و مکاتب سیاسی گوناگون تلاش بایسته و شایسته‌ای را برای ارائه پاسخ متقن به این سوال را از طریق تشریح رفتارسیاسی حاکمان دررژیم‌های مختلف و مبتنی بر ایدئولوژی‌های خاص به کار می‌گیرد.

رسانه به عنوان یک نهاد سیاسی از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است/ تمرکز بر بازیگران سیاسی

 

تمرکز بیشتر کتاب در حوزه سیاست کدام کشورها را دربرمی‌گیرد و چشم‌اندازهای سیاسی را چگونه تحلیل کرده است؟

این کتاب با هدف ارائه تحلیل و نقد بهتر از زوایای پیدا و پنهان سیاست در عرصه عمومی جامعه و نیز استفاده از مصادیق عینی و تاریخی برای درک و فهم سهل‌تر خوانندگان، ضمن بهره‌گیری از شیوه نگارش روان و ساده در اغلب سرفصل‌ها و البته به استثنای برخی موارد خاص و به‌ویژه درحوزه فلسفه سیاسی و مکاتب فکری؛ عمدتاً برای تفهیم دلالت‌های نظری خود و عامدا با به‌کارگیری تمثیل‌های عینی-مصداقی و بعضاً تاریخی دراقصا نقاط جهان مانند: آمریکای شمالی، مرکزی و جنوبی و غرب و شرق اروپا و حتی آفریقا، اقیانوسیه و منطقه خاورمیانه، خاور دور و نیز آسیای جنوب‌شرقی و آسیای میانه در تلاش معناداری است تا با اتکاء به تجربه مشترک بشری و حس واکاوی فراز و فرود رژیم‌های سیاسی؛ علل و عوامل ناکامی، شکست و بعضاً اضمحلال ایدئولوژی‌های سیاسی را در چارچوب نظریه پردازی علمی تبیین و تشریح کند. فی‌الواقع کتاب پیش رو با اشاره به خاستگاه کلاسیک ایدئولوژی‌های سیاسی غرب و مرور سیر تاریخی و پیشینه درازدامن آن برپایه واکاوی اندیشه فلاسفه یونان باستان از ابتدا تا زمان چرخش نظری آن به سمت بانیان نظریه قرداد اجتماعی دراعصار بعد و سپس با تمرکز بر چندوچون ظهور مکاتب سیاسی مختلف نظیر: لیبرالیسم و گسترش آزادی‌های فردی؛ ناسیونالیسم؛ کمونیسم؛ فاشیسم و اقتدارگرایی تمامیت‌خواهانه و… درصدد است برآمدن نظام‌های فکری پیشرو و ورای گفتمان‌های چپ و راست سیاسی از قبیل: چند فرهنگ گرایی، فمنیسم، طرفداران محیط زیست، هواداران نظریه انتقادی نژاد و جنسیت، سوسیالیسم، جهانی‌گرایی و پوپولیسم محافظه کار و البته تفکر انتقادی را از یک منظر به عنوان عناصر مقوم چشم‌انداز سیاسی در جهان معاصر تلقی کند و علاوه بر آن اهتمام فعالان و شخصیت‌های سیاسی و نیز نهضت‌های نوظهور درحوزه فردگرایی را مسبب نهادینه شدن پارامترهای سیاسی مهم مانند: آزادی‌های مدنی؛ تحرک سیاسی؛ مطالبه حق حفظ حریم خصوصی؛ محیط زیست سالم؛ پویایی در زمینه مشارکت سیاسی و توجه به کم و کیف سنجش افکار عمومی؛ برقراری حاکمیت قانون و همچنین تقویت هرچه بیشتر فرهنگ تحزب و… می‌داند. البته علیرغم تلاش‌های صورت گرفته با هدف داشتن یک جامعه سالم، همچنان ابناع نوع بشر شاهد نوسانات جدی در حوزه‌های گوناگون است و چه بسا در بسیاری از نقاط جهان همه ما نظاره‌گر رژیم‌های سیاسی قانون گریز و حتی مستبد باشیم که این نکته در کتاب مورد توجه بوده است. ترسیم تصویری جامع برپایه نکته سنجی‌های حائز اهمیت از یک جامعه جهانی آرمانی، به هیچ وجه رویه اصلی کتاب به شمار نمی‌آید. بلکه هدف و غایت متن حاضر صرفاً آگاهی بخشی به مخاطبان برای شناخت و فهم مناسب‌تر اجزاء و عناصر درگیر سیاست است تا براین اساس مخاطب قادر باشد داوری مطلوبی نسبت به برخی از پارامترهای سیاسی داشته باشد.

آیا اطلاعات کتاب به شکلی تدوین شده که بتواند به نقش سیاست و دولت در زندگی مردم جامعه کمک کند؟

با توجه به اینکه افکار عمومی در بسیاری مواقع همزمان با بروز رویدادها و اتفاقات مهم و چه بسا نادر درسطح جامعه جهانی به دلیل فقدان شناخت کافی و وافی از روند شکل‌گیری معادلات پیدا و پنهان عرصه عمومی سیاست چه دربعد داخلی و چه دربعد خارجی قادر به ریشه‌یابی و اقناع ذهن برای مواجهه عالمانه با چالش‌ها و مشکلات پیچیده و چند لایه نیست؛ لذا مطالعه این کتاب و اساساً تلاش نویسندگان آن معطوف به ارائه شناخت اجمالی از قواعد حاکم بر بازی‌های سیاسی است. به نظر می‌رسد برهمین اساس پاسخ به پرسش شما مثبت است. زیرا این متن با بیانی شیوا و آسان هرگونه فعل و انفعالات درون جامعه و کنش و واکنش شهروندان درعرصه عمومی را مرتبط با چرخه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در سطح دولت، حاکمیت، سیاست‌مداران و نمایندگان مردم می‌داند. طبیعتاً چنانچه عموم شهروندان شناخت صحیحی از یک چنین چرخه‌ای داشته باشند در صورت بهره‌مندی از یک نظام سیاسی مبتنی برعدالت، قانون و نیز حافظ آزادی‌های مدنی به خوبی قادر به تاثیرگذاری بر فرایند مسالمت‌آمیز چرخش قدرت سیاسی بوده و از این طریق توان انطباق چرخه تصمیم گیری‌ها را با نیازها و خواسته‌ها و مطالبات خود خواهند داشت. در چنین شرایطی نه تنها کنش‌گری در عرصه سیاست عمومی یک فرهنگ و عمل بایسته‌ای درجمع عموم جامعه تلقی می‌شود و بلکه شرط بهره‌مندی از یک زندگی نسبتاً ایده‌آل منوط به باور و اعتماد به یک چنین اکسیونی است. بنابراین کتاب پیش رو تا حدود قابل تاملی، راهنمای عملی و فکری مناسبی هم برای دانشوران علم سیاست به شمار آمده و هم تا حدی نقشه راهی است برای دست‌اندرکاران و مسئولین عالی رتبه نظام‌های سیاسی حاکم و فعالین و کنشگران و همچنین عموم مردم برای آگاهی بهتر از چگونگی بروز تحولات در عرصه سیاست عمومی.

بخشی از کتاب به کوتاهی به چشم‌انداز سیاسی زنان در کنگره آمریکا پرداخته است. چرا نویسندگان کتاب به همین اندازه بسنده کرده و آن را واکاوی نکرده‌اند؟

البته تمرکز بر بخش‌های معتنابهی از حوزه‌های درگیر در عرصه عمومی سیاست و تبیین نقش آن در جامعه و زندگی جاری مردم همراه با برشماری مصادیق و مثال‌های متعدد در متن، عملاً حجم وسیعی از کتاب را به خودش اختصاص داده است. لذا دغدغه سرکار عالی قابل درک است و چه بسا از نگرانی‌های بالقوه نویسندگان کتاب نیز به حساب می‌آید. ضمن آنکه تمرکز بر حجم گسترده‌ای از مباحث و تبیین، تحلیل و توصیف اجزاء و عناصرآن برای آگاهی‌بخشی به خوانندگان شاید مهم‌ترین دلیل نپرداختن به نقش و چشم‌انداز سیاسی زنان در کنگره بوده است. البته به طورکلی دربسیاری از صفحات و بخش‌های کتاب و به‌ویژه در ارتباط با مفهوم فمنیسم و سایر موارد مشابه ما به خوبی با نقش و اهمیت بانوان درعرصه کنشگری و سیاست‌ورزی در حوزه عمومی آشنا می‌شویم و اینکه حتی زنان در بسیاری از جوامع و نظام سیاسی مختلف نقش پیشران نهضت‌های تحول‌خواهی در جامعه را برعهده دارند. و چه بسا نقش‌آفرینی آنها سبب تغییر نگرش‌ها و به تبع آن بروز تحولات جدید در حوزه‌های تصمیم‌گیری شده است. مضافاً بر اینکه تمرکز جدی بر نقش زنان در کنگره خود نیازمند تحقیق و پژوهش مستقلی است و نمی‌توان یک چنین موضوع مهمی را صرفاً با اختصاص صفحاتی موجز تحلیل کرد.

کابینه‌ها در رژیم‌های ریاست جمهوری و پارلمانی چگونه فعالیت می‌کنند؟

کابینه‌ها که متشکل از اعضای هیئت وزیران است در رژیم‌های مبتنی بر نظام ریاست جمهوری مستقیماً توسط شخص رییس جمهور که نماد اراده ملی و جمهوریت رژیم است انتخاب و چینش می‌شوند. بسیاری از نظام‌های سیاسی حاکم بر کشورهای مختلف جهان هم اکنون مبتنی برنظام ریاست جمهوری هستند و در اینگونه نظام‌ها با وجود احزاب و تشکل‌های فعال که اساساً مشخصه بارز سیستم‌های مردم سالار و برپایه اراده عمومی مردم است؛ پس از معرفی نمایندگان برجسته احزاب به افکار عمومی و انجام رقابت‌های فشرده و سپس برگزاری کمپین‌های تبلیغاتی در قالب انتخاباتی شفاف، فرد اصلح با رای اکثریت مردم برگزیده شده و شخصاً نسبت به انتخاب همکاران خود و اعضای هیئت وزیران اقدام می‌کند. البته نظام ریاست جمهوری دربسیاری از رژیم‌های شبه دموکراتیک و حتی دیکتاتور به صورت نمایشی حاکم است اما روند برگزیده شدن شخص رییس جمهور در اینگونه رژیم‌ها چندان شفاف و مبتنی بر سازو کارهای مردم‌سالارانه نیست و چه بسا حاکمیت نظام ریاست جمهوری سرپوشی است به ظاهر بر رفتار غیردموکراتیک این قبیل رژیم‌ها. ضمن آنکه وظایف و تکالیف مجالس و پارلمان‌ها نیز در نظام ریاست جمهوری مستقل بوده و ماموریت محوری نمایندگان این مجالس بررسی و تصویب لوایح و نظارت بر عملکرد اعضای کابینه با برنامه‌های اعلامی در حوزه‌های گوناگون است. اما در مقابل در نظام‌های پارلمانی نمایندگان مجالس قانونگذاری پس از انتخاب رییس هیئت وزیران یا نخست وزیر، اختیارات لازم را به شخص نخست وزیر برای برگزیدن اعضای کابینه تفویض می‌کنند. به باور برخی همسویی پارلمان با رییس هیات وزیران در فرایند تصویب و اجرای لوایح و قوانین، تحقق برنامه‌ها و اهداف را تسریع و تسهیل می‌کند و آنها وجود یک چنین زمینه‌ای را موجب تامین به هنگام مطالبات مردمی می‌دانند. در مقابل برخی دیگر بر این باورند که صرفاً از طریق نظام ریاست جمهوری می‌توان آمال و اهداف مردم‌سالارانه را پیگیری و سپس تامین کرد. طبعاً هرکدام از این نظام‌ها دارای نقاط قوت وضعف خاص خود است و البته روند عملکردی آنها دررژیم‌های سیاسی گوناگون متفاوت و بعضاً در تعارض با یکدیگر است.

فصلی از کتاب به رسانه پرداخته شده است. چرا رسانه به عنوان یک نهاد سیاسی اهمیت دارد و چگونه رسانه‌ها و انتخابات متقابلاً بر یکدیگر اثر می‌گذارند؟

رسانه‌های مختلف ارتباط جمعی علی‌القاعده به عنوان یکی از ارکان مهم نظام‌های مردم سالار تلقی می‌شوند. شفاف‌سازی و تنویر افکارعمومی در حلقه ارتباطی میان مسئولان عالی با مردم از محوری‌ترین وظایف رسانه‌ها به شمار می‌آید. به طور معمول در وجود یک چنین زمینه‌ای رسانه‌ها به‌ویژه در نظام‌های دموکراتیک و مبتنی بر مشی لیبرالیسم از جایگاه رفیع و شان و منزلت والایی برخوردار هستند. زیرا هدف غایی رسانه‌های مستقل علاوه بر اطلاع‌رسانی صحیح درجهت آگاهی‌بخشی به آحاد مردم؛ تقویت روحیه مطالبه‌گری عموم از مسئولین عالی است. طبعاً افشاگری فسادها و اطلاع رسانی رفتارهای مشکوک سیاست‌مداران از دیگر تکالیف رسانه‌ها قلمداد می‌شود. لذا نقش بی‌بدیل رسانه‌ها در امر شفاف‌سازی نه تنها زمینه‌ساز امکان چرخش مسالمت‌آمیز قدرت است و بلکه بستر لازم را برای کنشگری فعالان حوزه‌های مدنی و نمایندگان افکار عمومی فراهم می‌کند. براین اساس رسانه به عنوان یک نهاد سیاسی از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. ضمن آنکه رسانه ضربه‌گیر نظام‌های سیاسی است. امروزه نیز با گسترش بیش از پیش شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی این امکان برای همه مردم فراهم شده است تا منفردا صدا و خواسته نه تنها مردم خود و حتی مردمان سرزمین‌های دیگر باشند.

منبع: ایبنا

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: