در شرايطي که روابط روسيه با آمريکا و اروپا در سال هاي اخير در پرتو سياست مصمم پوتين براي بازسازي قدرت روسيه در عرصه اوراسيا و زدودن مسايل گوناگون ديگري که موجب اختلافات بوده، رو به بهبود رفته است اما . . .
تدبیر24: حوادث جاري اوکراين را بايد در امتداد رويکرد روسيه نسبت به جمهوري هاي استقلال يافته پيرامون خود در سال هاي پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي مورد توجه قرار داد. همان طور که در سال هاي گذشته به تدريج ابعاد اين رويکرد مشخص تر شده روسيه بازسازي حضور و نفوذ خود در جمهوري هاي پيشين شوروي سابق را به طور جدي دنبال کرده و در اين مسير استفاده از روس زبان ها از اهميت ويژه اي برخوردار بوده است.
در چارچوب اين سياست، روسيه با درنظرگرفتن اين واقعيت که جمعيت روس تبار در اوکراين در بخش مهمي مستقر هستند که به لحاظ منابع و موقعيت جغرافيايي و ظرفيت هاي اقتصادي براي روسيه اهميت بسيار دارد، تلاش براي تحکيم سيطره بر اين کشور از طريق روس تبارها را شدت بخشيده است. به هر حال فعاليت جنبش جدايي طلب در اوکراين –همان طور که اسناد و مدارک آن در روزهاي اخير از سوي مسوولان اوکراين و غرب و ناتو انتشار يافته است- بدون حمايت موثر و مستقيم روسيه ميسر نبود.
تجربه جديد روس ها در مورد جمهوري هاي ديگر نيز مدنظر سران کرملين قرار دارد. آنچه در سال هاي نخست پس از فروپاشي شوروي در گرجستان و به ويژه «آبخازيا» پيگيري شده بود در کنار تجربه هاي دو دهه گذشته، سبب شده تا سران روسيه با عزم جدي تر، استفاده از روس تباران و تاکيد بر «وظيفه» مسکو در دفاع از حقوق روس تباران را مورد بهره برداري قرار دهند.
در شرايطي که روابط روسيه با آمريکا و اروپا در سال هاي اخير در پرتو سياست مصمم پوتين براي بازسازي قدرت روسيه در عرصه اوراسيا و زدودن مسايل گوناگون ديگري که موجب اختلافات بوده، رو به بهبود رفته است اما همچنان استفاده از ابزار نظامي در سياست روسيه به عنوان ابزاري سنتي، جايگاه ويژه اي دارد.
با اين حال طرفين موضوع با توجه به همبستگي هاي مختلف و نيازهاي اقتصادي روسيه به غرب و وابستگي اروپا به ويژه آلمان به انرژي روسيه در عين بحراني شدن، زمينه مناسب را براي کنترل بحران و تمرکز بر منافع مشترک را فراهم کرده اند. روس ها در پيشروي خود در جمهوري هاي پيشين شوروي ترديد ندارند و با توجه به نگراني از سياست غرب گرايي در اين کشورها، از اين الگو بهره خواهند گرفت. ايده پوتين مبني بر شکل گيري «اتحاديه اوراسيا» به گونه اي، ايده احياي اتحاد شوروي در معيارها و چارچوب هاي جديد متناسب با تحولات کنوني در منطقه و جهان را نشان مي دهد.
در نهايت مي توان انتظار داشت «تصاعد بحران» - که اين روزها به شکل بارزتري خود را نشان داده است- با فرض رفتار عقلاني و واقع گرايي در رويکردهاي طرفين به ويژه آسيب پذيري هر دو سوي مخاصمه در تشديد اين تقابل، تحت کنترل درآيد.