اصلاح طلبان باید از هم اکنون فعالیت جدی و تشکیلاتی خود را از سر بگیرند. در شهرستانها این مسئله از اولویت بسیاری برخوردار است. اگر اصلاح طلبان بایک لیست مشترک وارد انتخابات شوند، میتوانند صندوقهای مجلس را فتح کنند هر چند که اصول گرایان هم اجماع کرده باشند.
تدبیر24: «جریان احمدینژاد توانست علاوه بر حذف بدنه بوروکراتیک و حتی اصلاح طلب و مدیران و کارشناسان دولتی در شهرستانها، صندلیها را برای مدیران نزدیک به جریان اصولگرا و تشکیلات مورد نظرش خالی کند. اکنون در دولت یازدهم ۵۰ درصد فرمانداران و حتی میتوانم بگویم بیشتر از این آمار، از دولت قبلی به بدنه دولت یازدهم تزریق شدهاند و تا حدودی سرنوشت انتخابات هم به آنان گره خورده است» این را احمد خرم، فعال سیاسی شناخته شده اصلاح طلب، عضو فعلی بنیاد باران و شورای مشاورین خاتمی و وزیر راه دوران اصلاحات میگوید. اصلاحات در دوره روحانی، الزاماتی دارد که اصلاح طلبان باید در سراسر کشور بدان پایبند باشند؛ اتحاد و فعالیت جدی. اکنون زمان آن فرا رسیده است تا اصلاح طلبان از فضای موجود بهره برده و تشکلهای خود را بازیابی کنند. شهرستانها هم لزوما باید بیش از گذشته مورد توجه فعالین و گروههای اصلاح طلب باشند. در ادامه گفتگوی خبرنگار ندای ایرانیان با احمد خرم را میخوانید:
بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم، شرایط احزاب و گروههای سیاسی تا حدی متفاوت از گذشته شد. به نظر میآید اصول گرایان فعالتر از گذشته شدهاند. این طور نیست؟ اصلاح طلبان چه برنامهای برای حضور فعال در عرصه سیاسی ایران دارند؟
معتقدم اصلاح طلبان فعال هستند. جریان اصلاحات به اعتقاد من یک جریان فعال، زنده و پویا است. حتی در شرایط سخت سالهای ۸۸ و پس از آنکه برخی به اشتباه یا به غرض صحبت از عدم فعالیت اصلاحات و خاموش بودن فعالین سیاسی اصلاح طلب میکردند. آنها با برگزاری پرشور و هماهنگ انتخابات سال ۹۲ ثابت کردند که از ماهها قبل آماده برگزاری انتخابات بودند و جریانی پویا و زنده هستند. امروز هم با وجود آنکه جریان شناخته شده اصلاحات چندان فضای بازی برای فعالیت قانونی ندارد و نمیتواند مانند جریانهای شناخته شده و گروهی اصول گرا همایش و گردهمایی برگزار کند، اما به عقیده بسیاری از ناظران بیطرف جریان اصلاحات در شرایط فعلی با پشتوانهترین و فعالترین جریان کشور است. همین امروز هم در شهرستانها چندان فعالیتهای اصلاح طلبان را بر نمیتابند. هر چند امروز مشکلات کمتر از گذشته شده است، اما فضای مناسبی برای فعالیت در شهرستانها آنگونه که من میبینم وجود ندارد.
چرا در شهرستانها محدودیت وجود دارد؟ مگر دولت روحانی مانند دولت گذشته در برخی از موارد با فعالین سیاسی برخورد جناحی میکند؟
همه میدانند که پایه و اساس انتخابات در شهرستانها است. فعالین انتخاباتی و افراد با تجربه به درستی میدانند که جریانی و به تعبیری بهتر جناحی که در انتخابات، صندوق شهرستان را از دست بدهد بیتردید شکست خورده و بازنده است. این واقعیت در انتخابات مجلس و شورای شهر بیشتر احساس میشود. احمدینژاد و اطرافیانش در طول ۸ سال فعالیت خود، تنها کاری که انجام دادند این بود که افراد نزدیک به جریان اصلاحات را به کلی حذف کنند و حتی افرادی که به لحاظ فکری به اصلاح طلبان نزدیک را کنار بزنند. این کاری بود که صورت گرفت. وقتی در شهرستانها یک جناح در هر امری با فضای باز روبرو شود و هر کاری که بخواهد انجام دهد قطعا انتخابات به نفع او رقم خواهد خورد.
دولت احمدینژاد چگونه این کار مدیریت کرد؟ حذف نیروهای رقیب راهی بود که این دولت برگزید؟
جریان احمدینژاد توانست علاوه بر حذف بدنه بروکراتیک و حتی اصلاح طلب مدیران و کارشناسان دولتی شهرستانی، صندلیها را برای مدیران نزدیک به جریان اصول گرا و تشکیلات مورد نظرش خالی کند. اکنون در دولت یازدهم ۵۰ درصد فرمانداران و حتی میتوانم بگویم بیشتر از این آمار، از دولت قبلی به بدنه دولت یازدهم تزریق شدهاند.
با این همه اصولگرایان برنده انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ نشدند؟
اصول گرایان در سال ۹۲ مهمترین فاکتور پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری را فراموش کردند. تعدد کاندیداها، اصول گرایان را به شکست کشاند. بنابراین این روزها اجماع و وحدت مورد توجه فعالین اصول گرا قرار گرفته است از یک سال قبل از انتخابات ۹۲ فعالیت انتخاباتی اصول گرایان کلید خورد. برخی از کاندیداهای اصول گرا در انتخابات ریاست جمهوری گذشته ۴۰۰ میلیارد تومان هزینه کردند، اما همگان میدانند که با پول و اتحاد نمایشی نمیتوان به نتیجه رسید. به عقیده من هنوز هم اصول گرایان دارای تضادهای عمیق هستند.
چرا میگویید تضاد عمیق؟ اصول گرایان معتقدند که در حال اتحاد هستند همین چند روز پیش همایشی در همین رابطه در تهران برگزار کردند؟
من معتقدم با وحدت نمایشی نمیتوان به نتیجه رسید. در جلسه اصول گرایان آقایان لاریجانی، ناطق نوری، محسن رضایی و قالیباف حضور نداشتند. بنابراین وحدت میان بزرگان اصول گرا رخ نداده است. آنچه ما از وحدت در یان اصول گرایان دیدیم به عقیده من تا کنون نمایشی بوده است.
این مساله را در جریان اصلاحات چطور ارزیابی میکنید؟ آیا اصلاحطلبان هم دچار این تضادهای عمیق هستند؟
خیر. اگر از اشتباهات بزرگ برخی از جریانات و افراد در انتخابات ۸۴ گذر کنیم تا کنون رفتاری از جریان اصلاح طلب ندیدهام که ناشی از اختلاف باشد. هنوز هم معتقدم اصلاح طلبان، هیچ اختلافی ندارند.
با این شرایط انتخابات مجلس آینده را چگونه به تصویر میکشید؟
در شرایط فعلی اصلاح طلبان پیروز انتخابات مجلس دهم هستند.
چرا؟ بر چه اساسی این ادعا را مطرح میکنید؟
طبقه متوسط اجتماعی ایران رویکردشان به سمت جریان اصلاحات و کاندیداهای اصلاح طلب است. اصول گرایان درانتخابات گذشته بسیار تلاش کردند به این طبقه نزدیک شوند و رای این گروه را با خود همراه کنند. همه دیدند کاندیداهای اصول گرا تلاش بسیاری کردند که رای این طبقه را به نفع خود وارد صندوق کنند، اما شکست خوردند. اصلاح طلبان توان جذب رای طبقه متوسط و رای خاموش را دارند. در جریان انتخاب روحانی این امر اثبات شد. اگر آقای روحانی نتواند طبقه متوسط را از خود راضی کند، به پای صندوق کشاندن مردم در انتخابات آتی برای اصلاح طلبان سخت خواهد شد. البته ناممکن نیست. اصلاح طلبان باید از هم اکنون فعالیت جدی و تشکیلاتی خود را از سر بگیرند. در شهرستانها این مسئله از اولویت بسیاری برخوردار است. اما نباید عجله کرد. من معتقدم اگر اصلاح طلبان بایک لیست مشترک وارد انتخابات شوند، میتوانند صندوقهای مجلس را فتح کنند هر چند که اصول گرایان هم اجماع کرده باشند. تنها در صورتی جناح اصول گرا برنده نسبی انتخابات خواهد بود که اصلاح طلبان توان اجماع و تکیه بر خرد جمعی را از دست داده باشند. اصلاح طلبان اگر به شهرستانها توجه نکنند در مجلس آینده وزنی نخواهند داشت. در حال حاضر ضعف و عدم توجه به شهرستانها پاشنه آشیل اصلاح طلبان در انتخابات میباشد.