"صادق داوری فر" اعتقاد دارد هدفش از تولید این فیلم و فیلم های مشابهی مانند "شیخ شوخ کاشی"، فیلمسازی درباره سبک زندگی روحانیون متفاوت با نگاهی غیر کلیشه ای است.
او در اظهار نظری بیان داشته که 20 پرتره درباره مبلغان
دین ساخته و اکنون به این نتیجه رسیده است که نمی شود درباره روحانیون فیلم ساخت!
از نظر او، 5 سال فیلمسازی درباره روحانیون، ادای دین او
به این عرصه است و اکنون با فیه ما فیه، به پایان فیلمسازی خود درباره این قشر
جامعه رسیده و آن را کنار می گذارد!
داوری فر در سخنانی دیگر به این نکته اشاره کرده که وقتی
فردی به خط قرمز ورود پیدا کند، ممکن است هر تعبیری از آن بشود و البته زمانی که
یک هنرمند تصمیم به ساخت اثر در موضوع روحانیون می گیرد، مساله اصلی در حقیقت
اطرافیان شخص مورد نظر خواهد بود و نه خود آن فرد.
همه این عبارات نشان می دهد که داوری فر با اینکه خود از
خانواده ای روحانی است، اما به نظر می رسد به شناخت دقیقی از این مقوله نرسیده و
خیلی زود، عرصه را بر خود تنگ دیده است.
بیاییم یک بار دیگر هدف داوری فر را از پرداختن به این
موضوع با هم مرور کنیم: توجه به سبک زندگی روحانیون متفاوت با نگاهی غیر کلیشه ای .
در ابتدا مشخص است که فیلمساز قصد ورود به زندگی شخصی و
حتی خصوصی روحانیون را دارد. همین جا اولین و شاید جدی ترین مشکل بروز می کند و
آن، این که اصولا همه و یا اکثر افراد و از جمله روحانیون، نسبت به زندگی شخصی و
خصوصی خود ، تعصب و یا حداقل، حساسیت دارند و بدیهی است که نسبت به ورود دوربین به
آن، جبهه گیری کنند.
این مشکل به دو شیوه قابل حل است؛
نخست آن که سوژه ها نسبت به این مساله توجیه شوند و بدانند
که سرک کشیدن دوربین، لزوما به معنای نقض حریم خصوصی آنان نیست.
نکته دوم این است که این پروژه با حضور افرادی آغاز شود که
درباره این مساله، حساسیت کمتری دارند و به عبارت دیگر، مدیوم سینما را بیشتر می
شناسند.
بدیهی است که تصور کنیم شیوه نخست توسط داوری فر و تیم او،
تجربه شده است؛ اما مراجعه به لیست روحانیونی که برای این پروژه انتخاب شده اند،
نشان می دهد که فیلمساز عزیز ما در انتخاب گزینه های خود برای شروع و البته تسهیل
پروژه، اشتباه کرده است. در این زمینه، قطعا شروع کار با روحانیونی مثل حضرات
آقایان امجد، نقویان، دهنوی و مرادی می توانست کار صادق داوری فر را تسهیل نماید؛
همچنانکه خود فیلمساز اذعان دارد که در ساخت مستند حضرت آقای امجد، مشکل حادی
نداشته اما به دلیل خستگی ناشی از تولیدات پیش از آن، شخصا از انجام آن منصرف شده
است.
نکته دیگر، مبحث انتخاب روحانیون متفاوت است. به نظر می
رسد با "نگاه متفاوت" به واژه "متفاوت"، لیست اولیه داوری فر
می توانست شامل اسامی دیگر و حتی کمتر چهره باشد تا کار را آسان تر و سهل تر نماید.
و اما نکته آخر، نگاه غیر کلیشه ای به فیلمسازی در این
زمینه است که آشکارا به عنوان نقطه قوت داوری فر در این پروژه تلقی می شود.
طبیعی است قشر روحانیون به دلیل حساسیت نگاه به خود و
همچنین به دلیل دوری نسبی از دنیا و ما فیها، از چنین پروژه هایی استقبال نکنند و
آن را به عنوان اولویت کاری خود نشمرند؛ اما اگر داوری فر با آرامش بیشتری در صدد
تهیه لیست مناسب و اولویت دار برای شروع پروژه، بر می آمد؛ قطعا اکنون به جایی
رسیده بود که با فیه ما فیه، خود را در این عرصه تمام شده نمی دانست و حتی با
ارائه محصولات تولید شده به سایر گزینه ها، آنان را نیز به وسط گود می آورد.
البته در شرایط فعلی هم، ارسال"فیه ما فیه" برای
روحانیون متفاوت و البته سخت گیر، می تواند آنان را نرم تر از گذشته نماید؛ به
ویژه آنکه در فیلم صحنه های تاثیرگذاری مثل فیلمبرداری عروس حضرت امام راحل از
ایشان یا دیالوگ های تاثیرگذار مانند بحث های پدر صادق داوری فر درباره آرزوی
انسان امروزی برای وجود فیلم مستند از بزرگان درگذشته اخلاق و عرفان و فقه و فلسفه
حوزه، دیده و شنیده می شود.
اکنون، صادق داوری فر خود را در پایان مسیر تولید فیلم های
مستند غیر کلیشه ای درباره سبک زندگی روحانیون متفاوت می داند.
به نظر می رسد راهی که او برای نگارش یک کتاب در زمینه
دشواری های بی حد و حصر فیلمسازی در این عرصه، برگزیده؛ در کنار"مرور
کارگاهی" آنچه در این 5 سال اتفاق افتاده است، می تواند وی را در بازگشت به
این صراط مستقیم و البته مبارک، یاری رساند.
حسن شیخ حائری
انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران