شمشير دولبه توافق سوئيس
اصل ضرورت تشنج زدايي در مناسبات بينالمللي براي رفتن به سوي توسعه امري محرز است.
تدبیر24:اصل ضرورت تشنج زدايي در مناسبات بينالمللي براي رفتن به سوي توسعه امري محرز است. به اين معنا كه در شرايطي كه در آن فشار و تشنج وجود دارد نميتوان تصميمگيري بلندمدت و برنامهريزي راهبردي كرد. تمام نگراني به اين دليل است كه هنگامي كه ما اين شرايط را فراهم كنيم، تصور نكنيم كه به غايت خواسته و هدفمان دست پيدا كرديم و بايستههاي پس از آن را فراموش نكنيم. به لحاظ تاريخي، ايران بيشتر در زمينه از دست دادن فرصتها از خود تبحر نشان داده است اما هم به اعتبار هزينههايي كه در دوره گذشته پرداخته شده و هم به اعتبار بلوغي كه در اثر پرداخت هزينه حاصل شده است در كنار ظرفيتهاي قابل اعتناي سرمايه انساني كه در كشور وجود دارند، اين اميد ايجاد ميشود كه اگر به نظام تصميمگيري و تخصيص منابع كمك كنيم تا از تجربههاي تاريخي درس بگيرد و بايستههاي استفاده از اين فرصت جديد را به نحو شايسته مورد توجه قرار دهد، بتوانيم خرق عادت کرده و از اين فرصتها به نحو شايسته استفاده كنيم. حال در توافق حاصله چنين فرصتي ايجاد شده است، اگر از فرصت ايجاد شده در سايه مذاكرات هستهاي و لغو تحريمها به خوبي استفاده نشود، به وضعيت كنوني، دامن زده ميشود. نگاه به تاريخ اقتصاد ايران و عبرتگيري از گذشته، براي دولت بسيار ضروري است و هشدار خوبي به نظام سياستگذاري ميدهد. بهترين شاهد در اين زمينه تجربه سالهاي 52 تا 56 است. اين ارجاع از زاويه طرز عمل ايران در آن زمان در زمينه جذب سرمايههاي خارجي قابل بررسي است. به اين دليل كه اكنون هم كساني چنين گمان ميكنند كه اگرتوافق صورت بگيرد خارجيها ميآيند و مشكلات ما را حل ميكنند. اين ذهنيت خام، سطحي و دور از واقعيات است. همه ما و رسانهها بايد تلاش كنيم تا اين ذهنيت به ويژه نزد نظام تصميمگيري و تخصيص منابع كشور، چه قوه مقننه و چه مجريه، اصلاح شود. همه تجربههاي دنيا حكايت از اين دارد كشورهايي كه قادر به استفاده ثمربخش و اصولي از سرمايههاي انساني و مادي خود نيستند، به طريق اولي قادر به استفاده موثر و ثمربخش از سرمايههاي خارجي هم نخواهند بود. مطالعهاي كه بر اساس سالهاي 52 تا 56 به آن استناد ميكنم، از سه نظر حائز اهميت است. در اين دوره از نظر دسترسي به منابع ارزي كشور در قله موقعيت تاريخي خود تا آن زمان قرار داشته. با وفور درآمدهاي نفتي، تصميمگيران آن روز كشور در قدرت چانهزني بالا براي دعوت از خارجيها و جذب سرمايهگذاري قرار داشتند. سخن ديگر اينكه ميزان ادغام دولت پهلوي در نظام بينالمللي در اين دوره در بالاترين سطح بود. در سطح نظري گفته ميشود كه او دراين دوره با اتخاذ راهبرد موازنه مثبت به همه قدرتهاي بزرگ آن روز دنيا امتياز متناسب ميداد. بنابراين همه دوست داشتند كه رژيم پهلوي موفق باشد. ولي چون در ساختار نهادي آن رژيم مولدها مقهور غيرمولدها بودند، واسطهگري اوج گرفت. در تجربه جذب سرمايه خارجي در اين دوره، در مجموع 972 شركت خارجي در ايران به ثبت رسيده كه از اين ميزان 371 شركت در زمينه واسطهگريهاي مالي فعاليت ميكردند. 251 شركت در زمينه بازرگاني، رستوران و هتلداري و 206 شركت خارجي در زمينه ساختمان. به اين شرح بيش از 90 درصد شركتهاي خارجي كه تحت شرايط آن دوره به ثبت رسيدند، فعاليتشان را در حوزههاي واسطهگري متمركز كردند. فعاليتهايي كه ناظر بر پر بازدهترين، كم ريسكترين و سادهترين مسيرها در دسترسي به درآمدهاي سرشار بوده. دولت بايد توجه داشته باشد سرمايهگذارهاي خارجي تيزهوش هستند. بنابر اين وقتي با مطالعه وارد ايران ميشوند، بررسي ميكنند كه در اين كشور توليد بيشتر مورد توجه است يا دلالي. اگر ديدند دلالي پاداش ميگيرد، آنها هم تمام استعداد خود را در همان زمينه صرف ميكنند. همگان بايد توجه داشته باشند كه انگيزه سودجويي براي شركتهاي خارجي به مراتب بيشتر از تلاشگران اقتصادي داخلي است. چرا كه آنها احتمال دارد انگيزههاي ديني و اخلاقي هم داشته باشند اما خارجيها هيچ احساس تعهدي به مردم و توسعه ايران ندارند. آنها فقط جستوجو ميكنند كه با كمترين زحمت بيشترين عايدي را به دست آورند. لذا اگر به شكلی خردورزانه با اين فرصتها روبهرو نشويم، ميتواند دقيقا به نقطه مقابل خودش تبديل شود. به اين معنا كه اگر در اثر رويكرد تنشزدا در مناسبات بينالمللي آبي براي مردم گرم نشود و كيفيت زندگي و رفاه ايرانيها بهبود پيدا نكند، زبان تندروها و تنش آفرينان را ميتواند درازتر كند.