تدبیر24 : علی اکبر ناطق نوری و عبدا... نوری؛ دو مرد از دو طیف سیاسی؛ دو وزیر کشور؛ دو مصلح سیاسی و.... شاید در نگاه اول برخی تصور کنند که این دو شخصیت چه اشتراکاتی با یکدیگر دارند که اینگونه نامشان در کنار هم قرار گرفته است. دو شخصیتی که یکی رقیب دیگری برای ریاست مجلس بود و ۱۱رای بیشتر ناطقنوری را بر این کرسی نشاند. بی تردید باید اذعان داشت که ژنی مشترک در آنها وجود دارد که سبب نزدیکی شان میشود و آن هم ژن اعتدال و میانهروی است. هر چند این سوال هنوز در ذهن برخی وجود دارد که چگونه باید گذشته اینان را فراموش کرد و درباره زمان حال آنان به تحلیل شخصیتشان پرداخت.
آنچه ناطق در بحران وزارت کشور آموخت
علی اکبر ناطق نوری در خرداد ۱۳۶۰ در مجلس به طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر برای ادامه ریاست جمهوری رأی موافق داد و پس از تشکیل دولت در سال ۱۳۶۰ به عنوان وزیر کشور به مجلس معرفی و رأی اعتماد گرفت. ماجرا از این قرار بود که در زمان نخست وزیری شهید رجایی این پست به او پیشنهاد شده بود اما با ممانعت ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور سابق روبه رو شده بود. ناطق نوری تا آبان ۱۳۶۴ در سمت وزارت کشور بود. در سال ۱۳۶۵ از سوی جامعه روحانیت مبارز به عنوان نامزد نمایندگی مجلس معرفی شد که مورد حمایت قشرهای مختلف جامعه واقع شد و به مجلس راه یافت. وزارت کشور ناطق نوری از دوران پر التهاب کشور بود. پس از ورود آیتا... ناطق نوری به عنوان وزیر کشور، در طول ۴سال مشکلات مرتفع شد. او در این دوران در مدیریت بحران آب دیده و استاد شد و آموخت که چگونه باید با آنانی که هدفی جز تخریب کشور ندارند برخورد کند. کمتر کسی است که از دوران مدیریت ناطق نوری بر وزارت کشور خاطره تلخی داشته باشد که اگر چنین بود او با رای بالا به مجلس راه نمییافت. این تبحر ناطق نوری در همان دهه ۶۰ محصور نشد و به شکلی دیگر به دهههای بعد کشیده شد. ناطق نوری کمتر تمایل داشت که در نقش یک فعال سیاسی در عرصه حضور داشته باشد بلکه ترجیح او چنین بود که تجربیات خود که بیشتر آنها را در دوران وزارت کشور کسب کرده بود را در مسیر وحدت کشور به کار گیرد. از سوی دیگر او عضو جامعه روحانیت مبارز به عنوان یک نهاد مرجع بود و در کنار بزرگانی از جمله آیتا... هاشمی و مهدویکنی و... به خوبی دانست که مسیر پیشرفت کشور جز اتحاد دو جناح سیاسی امکان پذیر نیست. برای ناطقنوری آنچه بیش از همه دارای اهمیت بود اداره کشور با افکار و ایدههای جدید و متناسب روز بود و هست، چنان که هنوز که هنوز است جلساتش با استاندارانش در زمان وزیر کشور بودن ادامه دارد و برخی از آنها مثل آخوندی که اکنون وزیر راه است با جمع شدن در منزل ناطق نوری به تحلیل شرایط پرداخته و راهکارهایی برای عبور از مشکلات ارائه میدهند. پس از انتخابات ۸۸ بود که ناطق نوری سکوت را ترجیح داد و در این ایام تنها آنهایی به خلوت او راه داشتند که میتوانستند گامی در جهت رفع مشکلات بردارند. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ هم این ناطق نوری بود که بار دیگر تجاربش را به کار گرفت و همگان را دعوت به حمایت از روحانی کرد. از نقش او در انتخابات ۷ اسفند هم بیشک نمیتوان عبور کرد که گروههای مرجع معتمد را اینگونه سازماندهی کرد که از حامیان خود بخواهند با رای به اعتدال سایه تندروی را از سر پارلمان بردارند.
دلواپسیهای مرد اتحاد
عبدا... نوری هم کمابیش همین مسیر را طی کرد و شاید بخش متفاوت آن استیضاح نوری باشد. این ماجرای وزارت عبدا... نوری در دولت اصلاحات نشان از تدبیر ناطق نوری دارد چنان که شیخ نور در خاطراتش عنوان کرده که «در دوره چهارم، نمایندگان مجلس، در زمان آقای هاشمی، طی نامهای از ایشان خواستند تا آقای عبدا... نوری را به عنوان وزیر کشور معرفی نکند اما در دولت اصلاحات او وزیر کشور شد که در نهایت با استیضاح برکنار گردید». شاید ناطق نوری در آن برهه از روحیات نمایندگان و نگاه آنان به عبدا... نوری آشنا بوده که خواسته لطمه کمتری به شخصیت عبدا... نوری وارد شود اما با توجه به این که مجلس ششم تحت تاثیر ۲ خرداد ۷۶ شکل گرفت این دلسوزیها اثری نداشت و درنهایت آنچه رخ داد که ناطق نوری از آن هراس داشت. شاید سازماندهی نیروها از دو جریان سیاسی مرز مشترک دو وزیر کشور باشد چنان که عبدا... نوری هم مانند ناطق نوری از دیدگاههای استاندارانش در پیشبرد اهداف کشور بهره میبرد و علاوه بر آن جلسات هم اندیشی سیاسی بهطور منظم در منزل او برگزار میشود.
تلاش برای تفرقه بین دو نوری
تندروها میدانستند در آیندهای نه چندان دور وحدت نوریها سبب حذف آنها از عرصه سیاست و قدرت خواهد شد. او به عنوان وزیر کشور در دولت اول هاشمی منصوب شد. ادغام شهربانی، ژاندارمری و کمیتههای انقلاب اسلامی و ایجاد نیروی انتظامی از اقدامات دوران وزارت وی بود. او در کنار وزیر فرهنگ و ارشاد آن دولت با فشار جناح راست ناچار به کنارهگیری از پست وزارت کشور شد که همین موضوع سبب شد برخی تصور کنند رابطه او با رئیس مجلس وقت که ناطق نوری بود دچار مشکل میشود که چنین نشد، البته همان زمان سنگ بنای اختلافافکنی را گذاشتند چنان که ناطق نوری نوشته است: « روز استیضاح ایشان (عبدا... نوری) وقتی صحبتش تمام شد، من را نگاه کرد و گفت: «حالا امروز باید بنشینم یا بروم»، من گفتم: «نه اتفاقا امروز، روز رفتن است». بعد روزنامهها تحلیل کردند که رئیس مجلس از اول میدانست که آقای نوری رأی نمیآورد، لذا گفت: « امروز، روز رفتن است». من در صحبتی گفتم: «این که من گفتم امروز، روز رفتن است»، نه به این معنا که وزیر نشوی، منظور این بود که امروز دیگر بعد از صحبت نباید بنشینی، چون رأیگیری است و در رأیگیری خود وزیر نباید بنشیند». مطبوعات طیف تندرو در آن زمان برنامه خود را چنین تنظیم کرده بودند که القا کنند ناطق نوری از اول میدانسته عبدا... نوری رای نمیآورد و برکنار میشود حتی این گمانه را تقویت کردند که او خود این مسیر را برنامهریزی کرده و از نمایندگان خواسته رای به برکناری عبدا... نوری بدهند.
اعتدال نقشه پیوند مردان نوری
اما چرخ روزگار چنین چرخید که در دهه ۸۰ دو نوری در یک مسیر قرار گرفتند و آنچه را حاصل کردند که تندروها سالها پیش از تحقق آن هراس داشتند یعنی حذف تندروها و استقرار اعتدال ومیانهروی! برای درک این میانهروی لازم است به زمانی بازگشت که ناطق نوری رئیس مجلس شد و همفراکسیونیهایش به او گفته بودند: «ما تو را نشناختیم، پایین که هستی با مایی و بالا که مینشینی، با آنهایی یعنی اصلاحطلبان!» پاسخ شیخ نور هم برای مجاب کردنشان این بود که «ابزار ریاست بر اساس احادیث و روایات، شرح صدر است. شما اگر تذکر آییننامهای بخواهید بدهید و من جلویتان را بگیرم، منجر به تحلیل سیاسی نمیشود اما اگر نگذارم فلان عضو از اقلیت، تذکر دهد، منجر به تحلیل سیاسی و تنش میشود. چرا این کار را بکنم؟» و عبدا... نوری هم اعتدال خود را آنجا نمایان کرد که نام اصولگرایان در لیست امید اصلاحطلبان جای گرفت.
منبع: آرمان