طی روزهای ماه مبارک رمضان، مساله اطعام نیازمندان و رسیدگی به نیازهای آنان بیش از دیگر ماه های سال برجستگی می یابد. این در حالی است که این سنت پسندیده باید به همه مسوولان و شهروندان تسری و در همه طول سال تداوم یابد.
تدبیر24 :از کودکی به ما گفته اند که یکی از مزیت ها و حکمت های روزه داری درک حال و روز فرودستان است. در این ماه چه اندازه تلاش کرده ایم که لحظه ای خود را جای آنان بگذاریم؟ جای کسانی که تمام سال را با نیازمندی و حتی گرسنگی به سر می برند. حتی به این اندیشیده ایم که حال آنان را با ژرفای وجودمان درک کنیم؟
بر مبنای آموزه های دینی، اصول عقلانی و ضرورت های حیات مدنی، چندان مهم نیست چه کسی هستیم و کجا ایستاده ایم، مهم این است که بی تفاوت نباشیم و در این میان، آنان که در جامعه ای بالاتر ایستاده اند به یقین مسوولیتی سنگین تر دارند. توجه به معیشت مردم و رسیدگی به حال و روز تهیدستان یکی از بایسته هایی است که به طور ویژه در این ماه بسیار در مورد آن سخن می گویند.
ارایه و توزیع بسته های غذایی یا همان سبد کالا، برگزاری مراسم افطاری برای فقرا، تولید و پخش برنامه های ویژه از رادیو و تلویزیون برای تشویق مردم به دستگیری از نیازمندان و ... نمونه هایی از اقدام هایی است که طی این سال ها در ماه رمضان بسیار دیده و شنیده ایم، اما آیا این برنامه های گذری و کوتاه مدت می تواند در معیشت طبقه فرودست و نیازمندان زیر خط فقرِ جامعه گشایشی ایجاد کند؟
نکته دیگری که این روزها بیشتر به چشم می آید و پرسشی که مکرر به ذهن خطور می کند این که آیا سزاوار است در حالی که شمار قابل توجهی از مردم با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم می کنند، مدیرانی سال ها، میلیاردها تومان از سرمایه ملی و بیت المال مردم را به عنوان حقوقِ ماهیانه خود دریافت کنند؟ زمانی که عده ای از مردم، قوت غالبشان را به دشواری فراچنگ می آورند، شماری دیگر با وجود مسوولیت سنگین و تعهدشان در برابر مردم، اشرافی گری را حتی در سفره های افطارشان به نمایش بگذارند؟
توجه به رفاه و معیشت مردم حکایت یک ماه نیست بلکه ضرورت یک عمر است . همان گونه که برای توسعه و بهبود صنعت، کشاورزی، ارتباطات و ... تلاش و برنامه ریزی می شود، معیشت و رفاه مردم به عنوان سرمایه انسانی کشور نیز باید هدف برنامه ریزی و سیاست گذاری ها باشد؛ مساله ای که متاسفانه یه جای قرار گرفتن در متن طی سال های گذشته به حاشیه رفته و در عوض، شعار برخی سیاستمداران عوامگرا برای جلب رای مردم و تصدی مناصب بوده است.
رفاه اجتماعی، موضوعی است که نه تنها وضع معیشت که ارتقای توانمندی ها و همچنین وضعیت اجتماعی- اقتصادی مردم به ویژه قشرهای آسیب پذیر را متاثر می سازد. در جامعه ما اگر چه نهادها و دستگاه های خاصی اعم از دولتی یا نهادهای خیریه غیردولتی برای افزایش ضریب رفاه اجتماعی و رسیدگی به وضع معیشت مردم فعالیت می کنند، اما بسیارند کسانی که با وجود نیازمندی فراوان، زیر پوشش هیچ نهاد حمایتی نیستند. از طرفی حمایت هایی که از نیازمندان زیر پوشش صورت می گیرد، به گونه ای نیست که کفاف هزینه های جاری زندگیشان را بدهد. البته کمبودهای معیشتی را در لایه های متوسط رو به پایین جامعه نیز می بینیم؛ کارمندان، معلمان، بازنشستگان و کارگرانی که به رغم اشتغال و داشتن درآمد ماهانه دشواری های را تحمل می کنند و حقوق دریافتی آنان پاسخگوی بهای گزاف کالاها و اقلام و نیازهای اولیه و روزمره آنان نیست چه رسد به نیازهای دیگر.
در این شرایط، دولت وظیفه می یابد تا ضمن مبارزه با هدر رفتن منابع ملی، از مصادره 2میلیارد دلاری اموال ایران در آمریکا گرفته تا جلوگیری از پرداخت های چندده میلیونی به شماری از مدیران، مسوولیت خود را در پاسبانی از دارایی های ملی به انجام رساند و از دیگر سو تمام تلاش خود را برای رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم به کار بندد، هرچند طی سه سال گذشته نیز به رغم تنگناهای شدید اقتصادی و کاهش چشمگیر درآمدهای کشور، این اراده در عرصه هایی چون کنترل تورم افسارگسیخته و کمرشکن برای اقشار ضعیف، رفع بیکاری و ... تا حد زیادی مشهود بوده است.
دولت اما تنها مسوول رسیدگی به مشکلات معیشتی نیست بلکه برای رفع نابسامانی ها و دشواری های معاش فرودستان، قاطبه شهروندان نیز می توانند بر مدار همدلی و همزبانی باری از دوش هموطنان خود بردارند و سنت رمضانی اطعام و کمک به نیازمندان را در طول سال همگانی کنند.