تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۸۱۹۰۰
تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۹

جلیلی، دردسر جدید اصولگراها؟

سعید جلیلی دغدغه این روزهای راستگرایانی شده است که نمی‌دانند با او چه کنند. او با ایده تشکیل دولت در سایه خود را تبدیل به معضلی در بین اصولگرایان کرده است.
تدبیر24»خبرآنلاین نوشت:‌ «در حالی که حسن روحانی هنوز تصمیمی برای ترکیب دولت دومش نگرفته است، چند صد متر آن‌طرف‌تر از ساختمان ریاست جمهوری و محل کار او، این سعید جلیلی است که در دفترش واقع در خیابان پاستور جلسات دولت سایه را تشکیل می‌دهد، عزمش را جزم کرده که ایده‌اش را به سرانجام برساند؛ گر چه او می‌گوید حتی اگر رئیسی هم رای می‌آورد دولت سایه باید برپا می‌شد. او این روزها سر خودش را بسیار شلوغ کرده است. حال و هوای انتخابات ریاست‌جمهوری باز در دلش زنده شده و پر انرژی دقیقا مانند روزهای زمستان و بهاری که گذشت به فعالیت‌های سیاسی می‌پردازد اما او واقعا چه در سر دارد و هدف اصلی او از ایجاد دولت سایه چیست؟

دور افتاده از قبیله اصولگرایان

سعید جلیلی اگر چه یک چهره اصولگرا به شمار می‌رود اما زمان زیادی است که حساب خود را از آن چه «قبیله» می‌خواند، جدا کرده است. او در زمره راست‌گرایانی است که تلاش می‌کند چندان درگیرودار تصمیم‌سازی‌های برادران اصولگرای خود نباشد. پر بیراه نیست اگر بگوییم با همین نگاه هم از سعید جلیلی دیپلمات و دبیر شورای عالی امنیت ملی به یک بازیگر سیاسی و شخصیتی سیاست‌ورز در قالب یک نامزد انتخابات شیفت کرد.

وقتی که او در سال ۹۲ با همان پراید معروفش در آخرین روز ثبت نام تنها وارد حیاط وزارت کشور شد و با اعلام کاندیداتوری همه را شگفت زده کرد دقیقا در همین موضع قرار داشت؛ «با برند اصولگرایی، جدا از قبیله اصولگرایان». او در آن انتخابات محور بر هم خوردن ائتلاف و بهانه کنار نکشیدن‌ها شد؛ خودش را مساله انتخابات کرد و یک ضلع دو قطبی سرنوشت ساز ۹۲ شد. همین هم باعث شد راستگرایانی که جلیلی آنها را روسای قبیله می‌داند، در تحلیل شرایط آن روزها می‌گویند: «ظهور جلیلی از دلایل باخت اصولگریان بوده است.»

آن باخت اما سعید جلیلی را از نقش‌آفرینی در کاراکتری که برای خود انتخاب کرده بود، باز نداشت. او فردای همان انتخابات کار خود را آغاز کرد. کمیته‌های متعدد در حوزه‌های مختلف تشکیل داد و چهره‌هایی از جریان راست را به دفترش در خیابان پاستور آورد. این کمیته‌ها کارگروه‌هایی را سامان دادند و در مسایل مختلف با تکیه بر ضعف‌ها و نقاط چالش‌برانگیز دولت مستقر به نگارش متون خود مشغول شدند. هر چند جلیلی تلاش کرد تا فعالیت‌هایش چندان رسانه‌ای نشود اما برخی رسانه‌های نزدیک به جلیلی گوشه‌هایی از برنامه‌ریزی مفصل او را برای رسیدن به پاستور را هرازگاهی رونمایی می‌کردند.

چنان که در یکی از کانا‌ل‌های تلگرامی نزدیک به سعید جلیلی آمده بود: «خیلی از این حضرات در چهار سال گذشته مشغول خدمت در فلان معاون فلان جا و فلان سازمان و بنیاد بودند و گاهی به فراخور تلفنی که زنگ خورده یا دعوت به برنامه‌ای، موضع گرفته‌اند. یک نفر بود که در این چهار سال در خط مقدم بود و مواضعش موسمی و فصلی نبود. در این چند سال جلسات مختلف و مستمر کارشناسی و تخصصی با کارگروه‌های مختلف درباره اقتصاد و فرهنگ و محیط زیست داشته، ولی بدون سر و صدا و قیل و قال. خروجی‌اش هم شد انتقادهای دقیق و تخصصی‌اش در سخنرانی‌هایی که مو لای درزشان نرفت.»

دست رد به سینه جمنا

جلیلی که خود را برای انتخابات اردیبهشت ماه آماده کرده بود، به فرستادگان جمنا پاسخ منفی داد و گفت آمده است که بماند. او تلاش‌های کارگروه‌های تخصصی‌اش در ۴ سال گذشته را برای ورود به انتخابات همچون گنجینه‌ای می‌دانست که دیگر مصادیق اصولگرا از آن برخوردار نبودند. تصورش این بود که با ورود به انتخابات و قرار گرفتن در میدان مبارزات انتخاباتی می‌تواند حرف‌هایی زیادی مقابل حسن روحانی برای دیده شدن داشته باشد. همه چیز اما در لحظه آخر خراب شد؛ تلاش‌ها از سوی همان کسانی که جلیلی آنها را صاحبان قبیله می‌نامید، جواب داد و آقای دیپلمات مجبور به کناره‌گیری از انتخابات شد. یک شوک بزرگ هم برای او و هم برای کسانی که تا لحظه آخر به حساب آمدنش در صحنه انتخابات مشغول به کار در قرارگاه انتخاباتی‌اش بودند.

برای کنار گذاشتن جلیلی کارهای مختلفی در چند فاز صورت گرفت. یکی از مهم‌ترین فازهای عملیاتی برای انصراف سعید جلیلی جداسازی و تنهاسازی او بود. اقدامات متعددی صورت گرفت تا اعضای کارگروه‌ها و کمیته‌های تخصصی جلیلی ستاد او را ترک کرده و او دیگر پشتش به این افراد گرم نباشد. کار به آنجا رسید که حتی علی باقری که از نزدیک‌ترین افراد به سعید جلیلی در سال‌های اخیر بود، دیگر در کنار او دیده نمی‌شد.

تمام شد. او دیگر راهی برای نامزدی نداشت. حالا باید تصمیم می‌گرفت؛ زاویه‌نشینی یا تلاش برای تاثیرگذاری بر انتخابات. او راه دوم را انتخاب کرد. آنچنان که یکی از نزدیکان به سعید جلیلی همان زمان گفته بود: «این روزها در قرارگاه گفتمانی-انتخاباتی دکتر سعید جلیلی نه تنها کار تعطیل نشده، بلکه بیشتر هم شده است. حالا که خودش کاندید نیست، تلاش و دغدغه‌هایش چند برابر است. کارهایی که تا پیش از این اجازه نمی‌داد برای خودش انجام دهیم، حالا توصیه می‌کند برای آقای رئیسی انجام بشود. خودش بالای سر کار ایستاده و دائم مدیریت می‌کند. اگر کسی هم رفته، بارش را خود آقاسعید به دوش می‌کشد.»

دقیقا در همان زمان یک کانال نزدیک به ابراهیم رییسی هم نوشت: «یکی از نگرانی‌های بزرگ انقلابیون نداشتن برنامه‌ای متقن برای حل مشکلات کشور از جانب رئیسی بوده که به حمدالله دکتر جلیلی برنامه ۴ ساله خود را تمام و کمال در اختیار رئیسی قرار داده و از این بابت نیز مشکلی وجود ندارد.»

دلخوشی جدید سعید جلیلی

تلاش‌ها نتیجه نداد؛ رییسی انتخابات را باخت. حالا سعید جلیلی که نه خودش به پاستور رسیده بود و نه کسی که حامی‌اش شده بود، باید برای آینده تصمیم می‌گرفت. او باز دلخوش به نتیجه تلاش‌های ۴ ساله‌اش شده است. جلیلی اما این بار نسخه‌ای تازه برای ماندنش در عرصه سیاست‌ورزی پیچیده است؛ می‌خواهد خیمه دولت سایه را برپاکند اما جلیلی از طرح دولت سایه چه انتظاراتی دارد و اصلا چرا به فکر اجرای چنین ایده است؟

شاید اولین کارکرد دولت سایه برای جلیلی ایجاد یک حاشیه امن مقابل سران راستگرایان است. جلیلی می‌خواهد با ایجاد سازوکارهایی اطمینان‌بخش موانعی بزرگ را ایجاد کند که به تعبیر او «قبیله‌گرایان» نتوانند در وقت مقرر او را از میدان به‌درکنند.

از سوی دیگر او تلاش می‌کند تا شخصیت افرادی را که برایش کار می‌کنند، در قالب دولت در سایه از شخصیتی حقیقی به شخصیتی حقوقی تغییر دهد تا افراد دیگر نتوانند با فشارها و لابی‌ها در زمانی که قرار است ایفای نقش موثری صورت گیرد از او جدا شوند. او این گونه از امروز خود را مدعی اصلی انتخابات ریاست‌جمهوری دور بعد کرده است.

سعید جلیلی با دولت در سایه برای خود زمینه و بهانه ورود به حوزه ابراز نظر در مقابل دولت را پدید می‌آورد. او به این می‌اندیشد که در فقدان حزب و تشکیلات موثر در میان اصولگرایان می‌تواند اصولگرایان را وابسته به خود کند. از همین رو تلاش می‌کند سازمان تصمیم‌گیری در جناح را تغییر دهد. او تلاش می‌کند لایه‌هایی مردد جناح راست را که در زمان انتخابات نگاهشان به کادر رهبری جناح است را به سمت خود جذب کند.

این موارد می‌تواند دلایل خوبی برای سعید جلیلی باشد که بدون فوت وقت دولت سایه‌اش را تشکیل دهد. خبرها حکایت از آن دارد که بر تعداد جلسات در این مورد افزوده شده و شخصیت‌های جدیدی هم این روزها به دفتر جلیلی رفت و آمد می‌کنند. سعید جلیلی دغدغه این روزهای راستگرایانی شده است که نمی‌دانند با او چه کنند. دیگر نه انتخاباتی به این نزدیکی در پیش است که او را به بهانه وحدت ساکت و ساکن کنند و نه سنگینی بار شکست اردیبهشت ماه به آنها این اجازه را می‌دهد که به این زودی‌ها برای سامان دادن به بدنه خود اقدامی انجام دهند.

خبرهای دیگری هم حاکی از آن است که بحث‌های بسیاری جدی برای چگونگی مواجهه با این طرح سعید جلیلی در محافل و گعده‌های خصوصی سران راست‌گرایان صورت گرفته است. جلیلی «میراث راستگرایان را نشانه گرفته است.» بعید است که اصولگرایان قبل از این که جلیلی به نتیجه برسد و اختیار جناح از دست آنها خارج شود، کاری نکنند. باید منتظر ماند تا نسخه تصمیم‌سازان راست‌گرا برای مواجهه با آقای دیپلمات را دید.»

برچسب ها: اصولگراها جلیلی
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: