از نظر قانون، بیمارستانها وظیفه دارند زبالههای خود را بیخطر کنند. برای بیخطرسازی زبالهها باید از مبدا شروع کرد؛ یعنی در اتاق بیمار باید سطل زبالههای عفونی و غیرعفونی از هم جدا شوند.
بهعبارتدیگر باید وسایلعفونی از بیمارستانها جمع شده و با برنامه بیخطر شوند؛ یعنی دستگاههایی در بیمارستانها وجود دارند که زبالهها را بیخطر میکنند. وقتی زبالههای عفونی بیخطر شدند، مثل زبالههای معمولی به حساب میآیند و برای حمل به شهرداری تحویل داده میشوند. غیراز بحث مواد بازیافتی که جزو مواد فسادناپذیر به حساب میآیند و باید بیخطرسازی و جداسازی شوند و روش دفنشان با بقیه زبالهها متفاوت است، موارد گفتهشده اصول کلی برای دفن پسماندهای بیمارستانی است. بر این اساس به این فرایند، از زمانی که زبالهها تولید میشوند تا زمانی که به مرکز بیخطرسازی انتقال پیدا میکنند، مدیریت پسماند میگویند. مدیریت پسماند در بیمارستانها باید رعایت شود. در اتاق عمل هم وضعیت به همین شکل است. باید نکات ایمنی مورد توجه قرار بگیرد تا وسایل عفونی با بدن کسی برخورد نداشته باشد؛ همچنین سرسوزنها جدا شوند و اجسام تیز و برنده در یک ظرف و وسایل پلاستیکی و لولهها در ظرف دیگری قرار گیرند که هر کدام روش و قاعده خاص خود را دارند. پس از طی روش علمی بستهبندی و بیخطرسازی، زبالهها توسط شهرداری دفن میشوند.
درگیری نهادها برای حمل زباله
شهرداریها برای حمل زباله در برخی شهرها متفاوت عمل میکنند. برایمثال در بعضی شهرها سالانه، در برخی شهرها ماهانه و در برخی شهرهای دیگر بهصورت وزنی، یعنی کیلویی، مبلغی را در ازای حمل زبالهها میگیرند و چون این فرایند برای بیمارستانها پرهزینه است، دائما بین بیمارستانها و شهرداریها درگیری وجود دارد، اما آنچه مسلم است، این است که اداره بهداشت محیط هر شهر و استانی نظارت دقیقی بر فرایند خنثیسازی و بیخطرسازی زبالههای عفونی بیمارستانها دارد؛ یعنی اگر بیمارستانی فرایند بیخطرسازی زبالهها را انجام میدهد، اینگونه نیست که هرچه بگوید بقیه قبول کنند، بلکه باید ناظر بهداشتمحیط آن را تایید کند. معمولا ناظران بهداشتمحیط در بیمارستانها حضور مییابند و بر این فرایندها نظارت دارند.
بیخطرکردن زبالههای عفونی ساده نیست
اگر پسماند عفونی در فضایعمومی رها میشود، ممکن است مربوط به زبالههایی باشد که خارج از بیمارستان تولید شدهاند. بهعبارتدیگر فقط بیمارستانها نیستند که زبالههای عفونی و پزشکی دارند، بلکه مطبها، دندانپزشکیها، مراکز تشخیصدرمانی و آزمایشگاهها هم زبالههای عفونی دارند که مسلما تبدیل آنها به زبالههای بیخطر کار سادهای نیست، مگر اینکه هر کدام از این مراکز وابسته به بیمارستانی باشند و زبالههای خود را برای بیخطرسازی به آن بیمارستان تحویل دهند. حال اگر فرایند حمل این زبالهها هزینهبردار باشد، ممکن است کلینیکها و مراکز کوچکتر درمانی که توانایی مالی برای بیخطرسازی و دفع زبالههای خود ندارند، بهصورت غیرقانونی زبالههای خود را در فضایعمومی رها کنند. البته بنده بهطور دقیق در اینباره اطلاعاتی ندارم.
مقرون بهصرفه نبودن بیخطرسازی زبالهها
مراکز کوچکتر درمانی باید سرمایهگذاری کنند و با هم اتحادیهای را تشکیل دهند و با ایجاد مرکزی مجزا زبالههای خود را به آنجا ببرند و آن مرکز هم فرایند بیخطرسازی زبالهها را انجام دهد تا برای تحویل به شهرداری قابلحمل باشد. شورایشهر هر شهری میتواند هدایت این مساله را بهعهده بگیرد. همه کارها را نمیتوان بهعهده وزارت بهداشت و درمان گذاشت. وزارتبهداشت فقط میتواند از بهداشتمحیط بخواهد سرکشی دقیقی به این مساله داشته باشد. اگر بیمارستانها بیخطرسازی زبالهها را انجام ندهند، بالاخره با آنها برخورد قانونی خواهد شد، اما راهحل نهایی همان است که پیشتر گفتم، چراکه معمولا برای مراکز کوچکتر درمانی بیخطرسازی زبالهها مقرونبهصرفه نیست که هر کدام مرکز خنثیسازی زباله داشته باشند. بنابراین باید چندین مرکز با همدیگر نهادی را ایجاد کنند تا زبالههای خود را به آنجا انتقال دهند. البته من جزئیات این فرایند را نمیدانم که به چه صورتی عملیاتی خواهد شد، اما به هر حال باید کلینیکها و مراکز کوچکتر درمانی هم زبالههای خود را بیخطر کنند. نهایتا امری که بهعهده بیمارستانهاست، بیخطرسازی زبالههاست و وزارت بهداشتودرمان هم وظیفه نظارت بر بیخطرسازی زبالهها را دارد. ازسویدیگر، حمل زبالههای بیمارستانیها به خارج از شهر و دفنبهداشتی آنها نیز برعهده شهرداری است.
تعیین نقاط دفع پسماندهای بیمارستانی
مناطق دفع پسماندهای بیمارستانی توسط شهرداری انتخاب میشوند، چون از نظر قانونی مسئولیت حمل و دفن زبالههای بیمارستانی بهعهده شهرداری است و وزارت بهداشت و درمان صرفا زبالهها را به شهرداری تحویل میدهد. از سوی دیگر، اعتبارسنجی بیمارستانها مولفههای مختلفی دارد و هر مولفه امتیاز خاصی را به بیمارستان اختصاص میدهد که یکی از این مولفهها حمل بهداشتی و رفعخطر از زبالههای عفونی است. از این رو هر بیمارستانی با رعایت نکات بهداشتی در مورد زبالههای خود صاحب اعتبار میشود. در گذشته آیتمهایی برای اعتبارسنجی وجود داشت که بیشتر بر نحوه ارائه خدمت متمرکز بود، اما اکنون مسائل مهم دیگری مانند مسائل زیستمحیطی نیز لحاظ شده است. براساس لحاظکردن موضوعات زیستمحیطی در اعتبارسنجیها، این موضوع موردتوجه قرار میگیرد که تا چه اندازه مراکز درمانی توانستهاند در دستهبندی زبالهها موفق عمل کنند. برایمثال فاضلابهای بیمارستانی ترکیبی از مواد رادیولوژیهاست که نباید به فاضلاب شهری سرازیر شود. موارد مذکور از جمله مسائل مهم در اعتبارسنجی بیمارستانهاست که امیدواریم با اقدام وزارت بهداشت بتوان شاهد افزایش کیفیت خدمات بیمارستانها بود.
چگونگی تصفیه فاضلاب بیمارستان
در رابطه با انتقال فاضلاب بیمارستانی به رودخانهها هم باید گفت اینگونه نیست که فاضلاب بیمارستانها مانند فاضلاب منزل مستقیم به فاضلاب شهری وصل باشند، بلکه هر بیمارستانی منبع زیرزمینی دارد که فاصلابش به آن منبع ریخته میشود. از سوی دیگر، دو سه منبع دیگر نیز کنار منبع اصلی قرار دارند که بهمرور زمان فاضلاب بیمارستان به آنها نشت پیدا میکنند که به این فرایند سپتیک میگویند؛ یعنی مواد عفونی بهمرور زمان غیرعفونی میشوند و وقتی به مرحله آخر رسیدند، در فاضلاب شهری یا رودخانهها رها میشوند. اگر بیمارستانی سیستم سپتیک نداشته باشد و فاضلاب خود را بدون خنثیسازی در رودخانهها رها کند، جریمه میشود. بنابراین باید نظارت جدی در اینباره به عمل آید.
حیدرعلی عابدی، عضو کمیسیون بهداشت مجلس