سعودیها که سالها است، با کشورهای منطقه چالشهای فراوانی داشتهاند و سوابق کهنه تنشهای دیپلماتیک با اروپاییان و امریکا بخصوص در امر اصلاحات داخلی دارند، در یک هفته اخیر با کشاندن سعد حریری به ریاض و استعفای او، با چالش تازهای در روابط خود با کشورهای منطقه و فرامنطقه روبه رو شدهاند.
تدبیر24»اما سعودیها در چنین شرایطی راهکار ویژه خود را دارند. آنها طی سالهای متمادی نشان دادهاند در چنین شرایطی باید با استفاده از ابزارهای سیاست داخلی و خارجی دست به بزرگنمایی بزنند تا از این طریق برون رفتی برای مواجهه با فشارهای داخلی و خارجی خود بیابند. اما تحولات پس از روی کار آمدن ملک سلمان پادشاه عربستان و جانشین وی (محمد بن سلمان) متفاوت از همه رویدادهایی است که عربستان در تاریخ خود با آنها مواجه بوده است.
رهبران جدید عربستان سعودی در این مدت تلاش کردند خود را همراه با تحولات پیش ببرند. اما با توجه به اینکه هر تحولی هزینه بردار است، ناچار شدند، تحولات داخلی خود را با تحولات بینالمللی پیوند بزنند. در چنین فضایی لبنان که به شکلی تاریخی به تفاهمی داخلی و بینالمللی دست یافته بود و توازن قوای تازهای را تجربه میکرد و با آرامش سیاست خود را در منطقه پیش میبرد، در سبد تحولات سیاسی عربستان قرار گرفت. ملک سلمان و پسرش برای رهایی از فشارهای داخلی، دست به ایجاد بحرانی دیگر زده و با انتخاب لبنان بهعنوان گزینهای برتر تلاش کردند تا بحران حذف رقبا در داخل کشورشان را در وضعیت بهتری به پیش ببرند.
این نخستین بار نیست که سلمان و پسرش از این شیوه بهره میگیرند. آنها بیش از دو سال و نیم پیشتر با ایجاد بحران یمن تلاش کرده بودند تا تحولات داخلی خود را با تحولات منطقهای پیوند بزنند. اما با گذشت چندین سال از آغاز این جنگ و افزایش انتقادات و شکست نسبی ائتلاف در یمن، راه چاره را در ایجاد بحران خارجی دیگری جستو جو کردند. در همین راستا به همراه متحدان خود وارد چالشی جدید با قطر شدند. ریاض پس از اینکه این موضوع تازگی خود را از دست داد، در ابتدا تلاش کرد تا پای ایران را به بحران لبنان باز کند اما با توجه به مدیریت صحیح و عدم علاقهمندی مقامات جمهوری اسلامی و متحدین منطقهای اش، طرح اولیه عربستان در نطفه خفه شد، اکنون نیز راه فرار از مشکلات را در به آشوب کشاندن صحنه داخلی لبنان میجوید. اما واقعیت این است که سعودیها در محاسبات خود در شرایط خاص منطقه اشتباه بزرگی را مرتکب شدند و در نتیجه آن فشارهای بینالمللی علیه خود را افزایش دادند. بر این اساس در حال حاضر سمت و سوی بحران به سمتی پیش میرود که فشارها از سوی نیروهای داخلی لبنان و کشورهای منطقه و نظام بینالملل در حال بازگشت به سوی مقامات سعودی است.
پیشبینی میشود مقامات سعودی در برون رفت از چنین چالشی دو گزینه را پیش روی خود ببینند. اول اینکه موافقت کنند سعد حریری از ریاض به بیروت بازگردد تا شاید به این ترتیب بحران لبنان از تحولات عربستان به گونهای تفکیک شود. این گزینه علی رغم اینکه بسیار کم هزینه است، به لحاظ حیثیتی اهمیتی ویژه برای آنان دارد و بار سنگینی را بر دوش ریاض تحمیل خواهد کرد. گزینه دیگر با توجه به همان سابقه گذشته ایجاد بحرانی دیگر در منطقه است تا ضمن رهایی خود از بحران لبنان، توجه اذهان عمومی را از بحران حاضر به سمت و سویی دیگر هدایت کنند.
قاسم محبعلی،کارشناس خاورمیانه