ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

مینو خالقی - «صلح پایدار تنها زمانی ممکن است که طرفین به هزینه‌های تنش‌آفرینی بیشتر از منافع آن بیندیشند»، شاید بیش از هر زمان دیگری درباره رابطه ایران و آمریکا، خصوصا در شرایط فعلی، مصداق داشته باشد.
روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

محمدمهدی محمدی - اقتصاد دیجیتال با تعریف سازوکارهای اقتصادی مبتنی بر داده و فناوری، به یکی از مهم‌ترین عناصر ساختار اقتصادی جهانی تبدیل شده است. این مفهوم نه تنها شامل تجارت الکترونیک می‌شود، بلکه به تمامی ابعاد استفاده از فناوری‌های دیجیتال در زندگی روزمره، از مبادلات مالی تا ارتباطات، پرداخته و تأثیر قابل توجهی بر رفتارهای اجتماعی، فرآیندهای مدیریتی و ساختارهای زیرساختی جوامع دارد. با پیشرفت‌های مداوم و ظهور فناوری‌های نوآورانه، به‌ویژه در حوزه‌های هوش مصنوعی، بیگ دیتا، اینترنت اشیاء و بلاک‌چین، تحولات عمیق‌تری در بازارهای جهانی و شکل‌گیری مدل‌های کسب‌وکار جدید مشاهده می‌شود.
سه‌شنبه ۳۱ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 22
کد خبر: ۹۸۴۳۹
تاریخ انتشار: ۰۴ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۹

بحران اجتماعی یا بحران طبیعی مساله این است

وقوع رویدادهایی پیش‌بینی نشده چون زلزله یا امثالهم، به‌رغم همه آثار ناخوشایندی که به همراه دارد، به مثابه آیینه‌ای است که وضعیت فرهنگی و اجتماعی شهر و شهروندان را بازتاب می‌دهد.
تدبیر24»زلزله اخیر تهران را می‌توان بازتابی از ناکارآمدی حوزه فرهنگی و اجتماعی در کمک به حل مسائل غیر قابل پیش‌بینی همچون حوادث طبیعی دانست. فرضیه‌ای که عنصر محوری آن «بی‌اعتمادی» است و 3 مصداق بین از آن در زلزله اخیر پایتخت مشاهده می‌شود. اول، تعامل ناکارآمد میان شهروندان و دستگاه‌های مسئول: بررسی قوانین و مقررات موضوعه در حوزه مدیریت بحران چه در سطح ملی و چه در سطح محلی نشان می‌دهد که کشور با خلأ قانونی در این حوزه مواجه نیست. از این رو نمی‌توان پذیرفت که دستگاه‌های مسئول در حوزه بحران برای اینکه شهروندان پس از وقوع حوادث طبیعی می‌بایست چه اقداماتی را انجام داده و یا از انجام چه کارهایی اجتناب کنند، برنامه‌ای نداشته باشند. مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهرداری تهران در سال 94 گزارشی را منتشر کرده است که درآن با مقایسه رفتار شهروندان در ایران و برخی دیگر از کشورها در حین وقوع زلزله، به صراحت اشاره شده که پناهگیری در هنگام زلزله‌های مورد مطالعه در ایران به ندرت اتفاق افتاده و رفتار غالب در هنگام زلزله، چیزی جز فرار سراسیمه به سمت فضاهای باز نیست. این موضوع در زلزله اخیر تهران نیز تکرار شد و قاطبه شهروندان تهرانی حتی از نام نقاط امن و پناهگاه‌های پایتخت بی‌اطلاع بودند و برای حفاظت از جان خود با هجوم به خیابان‌ها، خودروی شخصی را به عنوان پناهگاه انتخاب کردند. این مساله که ناشی از ناکارآمدی در تعامل مؤثر میان دستگاه‌های اجرایی و شهروندان است و ایجاد شکاف میان تصمیم‌گیران و کاربران تصمیم را نشان می‌دهد، ریشه در ضعیف بودن شاخص اعتماد نهادی در کشور به عنوان یکی از مهم‌ترین عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی دارد. موضوعی که نه فقط بر حوزه مدیریت بحران، بلکه بر دیگر حوزه های حیات جمعی نیز آثار مخربی بر جای می‌گذارد. دوم، فقدان شبکه امداد سیستماتیک: تا کنون به کرات و در حوزه‌های متنوعی از علوم انسانی و اجتماعی  این سخن به میان آمده که در کشور ما سیستم‌ها کار نمی‌کنند، بلکه سلیقه افراد است که امور را اداره می‌کند. نمود بارز این امر را می‌توان در فقدان شبکه امداد سیستماتیک پس از وقوع حوادث طبیعی مشاهده کرد. در مواجهه با این حوادث، سرعت و دقت عمل بسیار حیاتی است و به منظور تضمین سرعت انجام اقدامات لازم و دقت اعمال آن‌ها، شبکه‌سازی اجتماعی سیستماتیک و استفاده مطلوب از آن برای مواجهه با بحران، امری ضروری است. اگرچه نرم افزارهای پیام‌رسان و شبکه‌های اجتماعی مجازی امروزه به بستری برای انجام کُنش‌های سیستمی به منظور مقابله با انواع مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تبدیل شده و در بسیاری از موارد نیز اثر بخشی قابل توجهی را از خود نشان داده‌اند، اما تجربه نشان داده که در مواجهه با حوادث طبیعی در کشور ما از اثربخشی لازم برخوردار نیستند و حتی در برخی موارد به فردگرایی و از هم پاشیدگی سیستم مواجهه با حادثه دامن می‌زنند. دلیل این امر اولا به ماهیت غیر قابل پیش‌بینی حوادثی از این دست و ثانیا به اضطراب و نگرانی حاصل از وقوع آن‌ها باز می‌گردد که فرصت تفکر و اقدام مقتضی را سلب می‌کند، با این حال تجربه کشورهای توسعه یافته دنیا نشان می‌دهد که تفکر سیستماتیک حاکم بر جامعه در مواقع بحران که خود ناشی از شکل‌گیری اعتماد متقابل میان مردم و دستگاه‌های مسئول است، توانسته به تشکیل شبکه‌ای اجتماعی و کارآمد در مواقع بحران، خسارات ناشی از آن را به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش دهد. سوم، آزمون اعتماد در بستر تولید و نشر اخبار: سومین مصداق بارز از این فرضیه را می‌توان در تولید، توزیع، باز تولید و بازتوزیع اخبار زلزله مشاهده کرد. قدرت و سرعت اطلاع رسانی شبکه های پیام‌رسان در فضای مجازی به حدّی است که مردم در نبود شبکه امداد سیستماتیک، داشتن ذهنیت از ناکارآمدی دستگاه‌های مسئول در مدیریت امر و همچنین در شرایطی که مجاری رسمی و ملّی اخبار در کشور نیز گاها پیام‌های منشتر شده از سوی خود را تکذیب می‌کنند، به صورت طبیعی اخبار و موضوعات مربوط به وقایع اینچنینی را در وهله اول از مجرای فضای مجازی دنبال می‌کنند. با این حال به دلیل آزادی بی‌حد و حصر و ذاتی موجود در این فضا، تشخیص گزاره‌های صحیح از ناصحیح موجب شده تا عنصر کلیدی اعتماد بیش از پیش تضعیف شود. همان‌طور که اشاره شد، گرچه نمی‌توان وضعیت فرهنگی و اجتماعی شهر تهران را مانند حوزه‌هایی چون شهرسازی، عمران یا بودجه، با شاخص‌هایی ملموس و روشن سنجید، اما مستند بر مجموعه دلایل فوق می‌توان نتیجه گرفت که در زمان وقوع بحرانی چون زلزله، عناصر فرهنگی و اجتماعی پایتخت نه تنها قادر نیستند گامی در جهت حل بحران بردارند، بلکه در راستای تعمیق و گسترش آن حرکت می‌کنند و واقعیت مذکور ما را با این سوال مواجه می‌کند که بحران اصلی کدام است؟ بحران بی‌اعتمادی یا بحران‌های ناشی از وقوع حوادث طبیعی؟ زلزله اخیر تهران را می‌توان یک مانور و تمرین واقعی زلزله قلمداد کرد و از آن درس‌های زیادی برای مواجهه با حوادث احتمالی شدید‌تر برداشت کرد. در این راستا شهرداری تهران می‌تواند با محوریت شهرداری‌های مناطق و نواحی، واکنش‌های مردمی به این حادثه را جمع‌آوری، بررسی و تحلیل نموده و مبتنی بر آن، راه‌های افزایش آمادگی شهروندان در خصوص مسائل تبعی حوادث طبیعی را تبیین و اجرایی نماید.


محمدجواد حق شناس، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر تهران
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: