قانون انتخابات باید به نحوی باشد که شرایط برابر برای ورود احزاب و گروهها به انتخابات فراهم شود. به همین دلیل قانون انتخابات باید به گونهای تنظیم شود که به نفع هیچ جریانی نباشد. البته . . .
تدبیر24: قانون انتخابات باید به نحوی باشد که شرایط برابر برای ورود احزاب و گروهها به انتخابات فراهم شود. به همین دلیل قانون انتخابات باید به گونهای تنظیم شود که به نفع هیچ جریانی نباشد. البته رقابت احزاب و تشکلهای سیاسی یک رقابت مشروع و درچهارچوب قانون است و در تمام دنیا و حتی درقانون اساسی ایران نیزاینگونه فعالیت برای کسب آرا به منظور پیروزی در انتخابات به رسمیت شناخته شده است. متاسفانه برخی جریانهای سیاسی از گذشته یک حق ویژه برای خود قائل بودند و تصورشان این بود حق زعامت بر سایرجریانهای سیاسی دارند.
این جریان به نوعی خودشان را منتسب به چهارچوبهای پذیرفته شده دانسته و دیگران را دور از آن معرفی میکنند. این نوع نگرش همواره مخل انتخاباتی است که گروهها و جریانهای شناخته شده با آرامش در آن رقابت کنند. موضوع دیگر این است که برخی در هشت سال گذشته به نوعی خود را قیم میدانستند و با اظهاراتشان فضا را به سمتی سوق میدادند که طرف مقابل (رقیب) آنها، تا دو هفته مانده به انتخابات تکلیف خود را برای ارائه لیست انتخاباتی نمیدانست چون میزان هجمهها به آنها هر روز بیش از گذشته میشد. اینگونه بداخلاقیهای سیاسی از جانب رقیب باعث شده بود که قدرت تصمیم گیری از جریان اصلاحطلب سلب شود و تا روزهای آخر احزاب و گروهها ندانند لیست انتخاباتی خود را به چه نحوی تنظیم کنند. این بلاتکلیفی که از جانب رقیب اصلاحات ایجاد میشد، مخل حضور قدرتمند اصلاحطلبان در انتخابات میشد. چنانچه وقتی آیتا... هاشمی میگویند انتخابات به گونهای باشد که گرایشهای سیاسی و حزبی در آن دخالت نداشته باشد، به این دلیل است که این بلاتکلیفی عموما به نفع جریان اصولگرا تمام شده است و جریانهای دیگر تا آخرین روزها بلاتکلیف هستند. حتی در انتخابات ریاست جمهوری این دوره هم همین گونه بود، جریان اصلاحطلب بر آقای خاتمی برنامهریزی کرده بود و تلاش داشت ایشان را معرفی کند. بعد هم قرار شد آقای هاشمی نامزد شوند که توپخانه رقیب سیاسی به نوعی بلاتکلیفی را در جریان اصلاحات حاکم کرد و در کنار آن و در نهایت عدم احراز صلاحیت آقای هاشمی که از اختیارات قانونی شورای نگهبان است سبب شد تا او نتواند به عنوان کاندیدا حضور داشته باشد. گ
اهی امکان دارد در یک لحظه، تصمیمی گرفته شود و شخصیتی مانند دکتر روحانی نتیجه این تصمیم شود ولی اگر از زاویه دیگری به این موضوع نگاه شود، این نتیجه حاصل خواهد شد که عملکرد رقیب سبب ایجاد نوعی نابرابری در جریان انتخابات شده بود.
شایسته است که در بررسی قانون انتخابات در مجمع تشخیص به نحوی عمل شود که مشکلات فوق برای جریانهای سیاسی به وجود نیاید تا افرادی بتوانند در مجلس آینده بر کرسی نمایندگی تکیه بزنند که فارغ از منافع حزبی و جناحی و در راستای خواست حداکثری ملت حرکت کنند.