رویکرد روحانی در انتخاب کابینه و وزرا خیلی محافظهکارانه بود و این باعث میشود که نتیجه کار مثبت نبوده و هماهنگی لازم میان کسانی که انتخاب میشوند، برقرار نگردد.
تدبیر24»رویکرد آقای روحانی در انتخاب کابینه و وزرا خیلی محافظهکارانه بود و معمولا این محافظهکاری باعث میشود که نتیجه کار مثبت نبوده و هماهنگی و انسجام لازم میان کسانی که انتخاب میشوند، برقرار نگردد. در حالی که اگر رئیسجمهور قاطعانه کابینه خود را بر مبنای پاسخگویی به مطالبات مردم، عقبه رای و جریان حامی و شعارهای داده شده در انتخابات تشکیل میداد، دولت قطعا میتوانست منسجم، متحد و با اهدف مشخص و معین جلو برود. گرچه با این رویه ممکن بود مشکلاتی برای مجموعه دولت و وزرا رخ دهد و سنگاندازیهایی در کارهای آنها صورت پذیرد، اما مردم از دولت راضی میشدند و دولت نیز میتوانست با اهداف و آرمان مشخص با دلگرمی حرکت کرده و مشکلات را حل کند. این در حالی است که رویکرد محافظهکارانه در جریان تعیین کابینه، بیشتر پشت پا زدن به وعدههای انتخاباتی تعبیر میشد و نشان داد که رئیسجمهور درصدد است مسائل شخصی و آینده خود را مدنظر قرار دهد. لذا از همان اول مشخص بود که در کابینه تشکیل شده انسجامی وجود ندارد و تصمیمات اتخاذ شده بیشتر بر مبنای برخی ملاحظات شخصی و حزبی بوده است. رئیسجمهور دولتی را بهوجود آورد که نه تنها آرمان و برنامه روشنی ندارد، بلکه در مجموعه خود و میان وزرا هم هدف مشترک دیده نمیشود. از این رو به جای اینکه در دولت شاهد شکلگیری نوعی سرمایه اجتماعی باشیم، نظارهگر شکل گرفتن فضایی هستیم که هر بخش از کابینه دنبال کار و برنامههای خودش بوده است. با این رویکرد اگر هم فشاری به افراد میآمده، دلیلی برای ایستادگی وجود نداشته است. این رویکرد دولت روحانی را تبدیل به دولتی شکننده کرد که در آن یا به دلیل بیانگیزه بودن مشکل پیدا میکرد یا اینکه وزرا به دلیل نرسیدن به اهداف و برنامههای خود با دولت به مشکل میخورند. در نتیجه یا رئیسجمهور از وزیر مورد نظر میخواهد که دیگر به فعالیت خود ادامه ندهد یا اینکه خود وزیر به این نتیجه میرسد که دیگر ادامه کار ندهد. این روالی است که از ماههای اخیر جریان دارد. البته اینکه مطرح میشود برخی استعفاها به دلیل کمبود امکانات و عدم تخصیص اعتبار لازم برای پیشبرد برنامههای وزارتخانهها بوده نیز سخن درستی است. چرا که این مساله نه تنها در این دولت که در دولتهای گذشته نیز اتفاق افتاده و وزرا به دلیل اینکه نتوانستهاند به وعدهها و برنامههای خود در قبال دولت عمل کنند، به سمت استعفا رفتهاند. البته نباید از بحث فشارهای بیرونی وارده بر وزرا نیز به سادگی گذشت. چرا که نمایندگان مجلس، جریانات مخالف و توده جامعه همه انتظار دارند که وزیر طبق میل آنها رفتار کند و اینگونه نگرشها و فشارها موجب میشود که برخی وزرا تحت فشار قرار گیرند و بعضا رفتن را به ماندن ترجیح دهند. لذا در این شرایط وزرایی میتوانند بمانند و مقاومت کنند که با سایر وزرا هویت مشترک داشته باشند و این هویت مشترک آنها را به یکدیگر وصل کند، اما زمانی که هویت مشترک وجود نداشته باشد، در اولین مشکل حادی که پیش آید، خیلی زود به فکر استعفا میافتند.
علی صوفی، وزیر تعاون دولت اصلاحات