نیمی از جامعه میل به مشارکت در حوزه سیاسی ایران را ندارند

نیمی از جامعه میل به مشارکت در حوزه سیاسی ایران را ندارند

تقی آزاد ارمکی - انتخاباتی که در پیش داشتیم در سایه یک مجموعه از محدودیت‌ها بود. محدودیت اول این بود که قرار نیست دوره آقای رییسی نقد شود و از یک طرف باید آن را دوره طلایی قلمداد کنید.
چرا پیروز شدیم و خوشحال نیستیم؟

چرا پیروز شدیم و خوشحال نیستیم؟

محمد حیدری» نگاهی گذرا به رسانه‌های اصول‌گرا، عمق ناکارآمدی و معیوب بودن این گفتمان را نشان می‌دهد. در واقع اصلا نمی‌توان آنها را «رسانه» خواند، آنها نه رسانه! بلکه تعدادی بنگاه خبرسازی و تبلیغاتی هستند
شنبه ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - 2024 July 27
کد خبر: ۵۶۱۴۱
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۲

قتل زن به خاطر ارتباط نامشروع

مرد افغان که پیش از این به قتل یک زن به دلیل اختلاف سر قیمت برای برقراری ارتباط نامشروع اعتراف کرده بود در دادگاه حرف های قبلی خود را انکار کرد.
 تدبیر24: سرنخ دستگیری متهم، کشفیک نام درگوشی همراهش بود. مرد افغان شماره مقتول را با عنوان اختصاری «brrr» ذخیرهکرده بود کهپلیس با بررسی آن متوجه تماس هایمکرر قاتل در روز حادثه با مقتول شد که از او خواسته بود سر قرار حاضر شود تا درازایدریافت٣٠٠هزار تومان پول باهم ارتباط نامشروع برقرار کنند اما این قرار با قتل خاتمه یافت. آنها که سر قیمت با یکدیگر به توافق نرسیده بودند پس از درگیریلفظیباهمگلاویز شدند و متهم با روسری مقتول را خفه کرد.
صبح دیروز قضات شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران مسئولرسیدگی به پرونده بودند. قاضیعزیزمحمدی، رییس دادگاه در ابتدای جلسه از نماینده دادستان خواست تا کیفرخواست را قرائت کند. در آن آمده بود که متهم پس از قتل زن جوان، جنازه او را به باغی در شمشک برد و دفن کرد اما پس از چند روز با شکایت خانواده مقتول و ردیابی تماس ها توسط پلیسشناسایی و دستگیر شد. او حتیپیش از آنکه در حضور بازپرس پرونده، جسد از دل خاکبیرون آورده شود، به خفه کردن مقتول با روسری اش اعتراف کرده بود اما در دادگاه، هیچکدام از امضاهایپای برگه اعترافاتش را گردن نگرفت و دیگر به جرم خود اعتراف نکرد.
پدر مقتول پیشازاینتقاضای قصاص متهم را از دادگاه خواسته بود. او درباره روز حادثه گفت: «چهار روز بود که از دخترم خبرینداشتیم. او آرایشگاه داشت. چند سال قبل از همسرش جداشده بود و تنها زندگیمی کرد. روز حادثه از دوستانش شنیدیمکه به شمشک رفته. برادرش در پلیسشکایتکرده بود وقتی به شمشکرفتیمخودرویپژوی دخترم را جلوی باغ همین آقا – اشاره به متهم – پیداکردیم. او همان جادستگیر شد و خیلی زود اعتراف کرد.»
مرد افغان کهپای چپش را رویزمینمی کشید و دست چپش را در بغل گرفته بود با دستور رییس دادگاه، پشت جایگاهایستاد، آستینش را بالا زد و گفت: «در بازجویی ها من را کتک زده اند. دستم را شکسته اند. من همه اعترافاتم را تحت فشار نوشته ام. من اصلاً مقتول را ندیده ام.
سه نفر افغانیدیگر با گوشی من با او تماس گرفته و قرار ملاقات گذاشته بودند. آنها باهم سر پول اختلاف پیداکردند و او را به قتل رساندن و در باغیکه من نگهبانش بودم انداختند. من وقتی به باغ رسیدمدیدم جنازه برهنه است. برایاینکه گناه نکنم آن
را دفن کردم.»
انکار قتل از سوی متهم در حالی بود که او پیشازاین به بازسازی صحنه جرم نیز اقدام کرده بود. بازجویی از سهافغانیدیگرنیز نشان می دادکه آنها هیچنقشی در قتل نداشته اند و متهم برای فرار از اتهام خود، نام آنها را آورده است. او تا پایان جلسه دادگاه بر بی گناهی خود اصرار کرد. پدر مقتول تقاضای قصاص او را داشت و قضات در حال مرور اعترافات متهم از روی پرونده اش بودند.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: