واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 19
کد خبر: ۱۲۵۱۵
تاریخ انتشار: ۰۸ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۲

بیدی نیستیم که از این بادها بلرزیم

«ما بیدی نیستیم که از این بادها بلرزیم » این ضرب المثل در زبان فارسی در بیان وجه حماسی ایرانیان به کار برده می شود. یعنی این که ما در برابر حملات، ناملایمات، خطرات و چیزهای دیگر از این دست، هراسی به دل راه نمی دهیم و کوتاه نمی آئیم.
به گزارش تدبیر24 در ادامه سر مقاله روز یکشنبه روزنامه « ابتکار» آمده است: این ضرب المثل که کم کم به شعار بدل شد،گاه برای قوت قلب و افزایش اعتماد به نفس ملتی به کار برده می شد و زمانی رجزخوانی برای حریفان و رقیبان و دشمنان.

برای هر چه که بود تکرار بیش از حد آن در ذهن و زبان ما، سبب ایجاد اعتماد به نفسی کاذب گردید که گویی خم شدن، انعطاف، نرمش و چرخش تنها مختص ضعیفان است و ما قدرتمندتر از آنیم که از این روش استفاده کنیم.

بر اثر کثرت استعمال این ضرب المثل بوده که همه لرزیدن ها و انعطاف ها در برابر دشمنان و رقیبان و حتی ناملایمات روزگار معنای متفاوتی پیدا کرده است؛ مانند: شکست، لغزش و سازش.

از همین منظر می توان به تحولات ما و دیگران نگریست و احتمالاً به نتیجه ای نیز دست یافت:

1- در هفته گذشته زلزله ای سیاسی در کشور همسایه ما ترکیه به وقوع پیوست که تا کنون تلفات سیاسی زیادی به بار آورده است.

دستگیری جوانی به دلیل مفاسد اقتصادی گسترده سبب آشکار شدن برخی ارتباطات و زد و بندهای این فرد با تعدادی از مقامات حزب حاکم، وزرای دولت و آقا زاده های آنان گردید.

اگر چه نخست وزیر در برابر دوربین ها، موضوع را به خارجی ها و توطئه رقبا نسبت می دهد، اما همزمان دست به تغییراتی در کابینه خود می زند.

برخی از نمایندگان مجلس این کشور از عضویت در حزب حاکم ( که برخی از اعضای آن به فساد متهم شده اند) استعفا می کنند تا دامن خود را از این آلودگی پاک نگه دارند.

2- با کمی جستجو در اطراف و اکناف جهان موارد بسیاری می توان یافت که گاه یک زلزله چند ریشتری و ترک خوردن ساختمانی در یک کشور، انگیزه ای می شود برای کناره گیری مسئولان مربوط به مسکن و زیرساخت های عمرانی آن کشور.

یا تصادفات جاده ای، ریلی و هوایی در یک کشور دیگر نیز به استعفا، برکناری و حتی محاکمه وزرا و مسئولان مربوط به جاده و راه آهن و هواپیمایی، منجر می شود.

3- برگردیم به کشورخودمان. ما بیدی نیستیم که از این بادها بلرزیم. هنوز دخترکان مدرسه شین آباد؛که بینایی و زیبایی خود را در آتش بی مسئولیتی بخشی از مسئولان از دست داده اند، بازی و تحصیل را رها کرده و در راهرو های بیمارستان ها، دربه در به دنبال درمان دردهای خود هستند و مسئولان هیچ مسئولیتی از این بابت در خود احساس نکرده اند.

از نگاه این مسئولان، مدیریت اجرایی کشور نباید به خاطر دردهای چند دختر روستایی خدشه دار شود(!) دیگران درباره ما چه فکر می کنند؟

اگر اشباهات مان را بپذیریم، با بلندگوهای تبلیغاتی استکبار جهانی،چه کار کنیم؟

اگر آمار تصادفات جاده ای حاصل از خرابی راه ها و استاندارد نبودن خودروهای ساخت وطن، بالاست چه باک؟

به دستاوردهای دولت(!) در این حوزه ها نباید خدشه وارد شود! اگر بنزین ساخت داخل فضای برخی از شهرها را مسموم کرده و نفس های کودکان و پیران را به شماره انداخته، نباید بهانه به دست دشمنان داد ومسئولان را تخطئه کرد!

4- باز هم برگردیم به کشور. دولت و مجلس و برخی دیگر از بخش های نظارتی و اجرایی کشور ما از بادهایی مانند فساد سه هزارمیلیاردی، اختلاس در بیمه ایران و بذل وبخشش پول های مستمری بگیران تامین اجتماعی و مواردی از این دست، نمی لرزند( اگرچه نامه روز گذشته دکتر حسن روحانی برای شناسایی و مجازات رانت خواران، آغاز اراده ای دیگر درنحوه مدیریت را نشان می دهد).

گفته می شد فساد بزرگ مالی، نباید موجبات تضعیف سیستم بانکی کشور را را فراهم کند. اگر مسئولی از دولت در آن دست دارد که نباید مسئولیت آن به گردن دولت باشد! اگر نمایندگانی از مجلس، خود و فرزندان شان درگیر این موضوع باشند که نباید پای مجلس وسط کشیده شود! اگر در پرونده اختلاس در بیمه ایران نام برخی از مسئولان رده بالا مطرح می شود، به ملاحظه جایگاه آنان، اندکی باید سکوت کرد!

مگر نمی بینید همه وسایل ارتباطی جهان استکبار روی ما متمرکز شده اند؟ پس باید با تمام توان تکذیب کرد.

حتی اگر دم خروس واقعیت از جاهای دیگر خود را نشان دهد، باید انکار کرد.

بیدهای ما از فولاد روییده اند، نباید با این بادها بلرزند!.

***

می توان بر این سیاهه باز هم افزود. اما واقعیت امروز جهان به گونه ای دیگر است. جهان فهمیده است که بیدهایش به هربادی بلرزند بهتر است، که هر لرزشی خود زنگ خطری است که می تواند به چاره ای منجر شود.

ما هم باید در حوزه سیاست، مدیریت و مسئولیت، دست از دامن این ضرب المثل برداریم. بگذار بیدی باشیم که با هر نسیمی می لرزد.

بیدی که در برابر باد خم نشود لاجرم دربرابر توفان خواهد شکست. بادها همیشه تهدید نیستند، گاه هشدارند و گاه فرصت، تا ما انعطاف بیاموزیم و مشق نرمش کنیم.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: