اوباما در ادامه حرفهایی زد که خلاصهاش میشود این: «اگر قرار باشد اطلاعات ما همان چیزهایی باشد که شما در مجله اشپیگل یا نیویورک تایمز میخوانید پس دستگاههای اطلاعاتی برای چیست؟» به نظر میرسد در این بخش از صحبتهای اوباما «مجله اشپیگل» نقش یکی از روزنامههای خاص ما را بازی میکند. ولی اوباما باید بداند اشپیگلِ ایران نه تنها از رئیسجمهور و دستگاههای اطلاعاتی کشور بیشتر اطلاعات دارد، بلکه در مورد زندگی جاسوسان، از خود آنها هم بیشتر میداند. میگویید نه؟ زنگ بزنید به مسئولینش. وقتی اطلاعاتی در خصوص جوش سر سیاه فرزند سوم جورج سوروس بهتان داد متوجه میشوید ما چه گفتهایم. وقتی از جاساز شکلات همسر سوم دستیار رئیس اطلاعات آمریکا پرده برداشت متوجه میشوید اینجا کجاست. خلاصه اینجا نشریاتی داریم که برای خودشان بروبیایی دارند. البته اگر برای یکسال روزنامه قانون هم بیش از یک میلیارد یارانه در نظر میگرفتند، ما هم چنین نیروهایی پرورش میدادیم و مثل بلبل اطلاعات فوق سری دنباله های داخلی آمریکا را فاش میکردیم. همین احسان ابراهیمی. حاضر است در قبال دوهزارودویست تومان معادل چهار بلیت دوسفره مترو، بزند دبیر تحریریه را دراز کند. ببینید اگر یک صدم یارانه آن روزنامه را بگیرد چه کارها که نمیکند. در یک زمان درب تمام خانهها میایستد و حرفها را گوش میکند. همزمان هم در کانال کولر دفتر علی مطهری شنود میکند و هم حرف میان دو گوساله عاشق که از هوای دو نفره گاوداری چندهزار رأسی در شمال کشور لذت میبرند را میشنود.
ایمان پیربرناش