پسر 16 ساله قربانی چاقو شد

با حضور مأموران در محل و انجام بررسی‌های اولیه مشخص شد نزاع و درگیری میان دو گروه از جوانان انجام شده که طی آن نوجوانی به نام پوریا (۱۶ ساله) بر اثر اصابت ضربات چاقو مجروح و به بیمارستان منتقل شده است.

همزمان با دستگیری تعدادی از افراد حاضر در درگیری توسط مأموران کلانتری، پوریا به بیمارستان منتقل و اقدامات درمانی آغاز می‌شود؛ با وجود انجام اقدامات درمانی تیم پزشکی، پوریا به علت ضربه چاقوی وارد شده به ناحیه چپ سینه، خونریزی شدید و افت شدید فشار خون، دچار مرگ مغزی شده و تیم پزشکی بیمارستان نیز پس از تشکیل شورای پزشکی مرگ مغزی وی را اعلام می‌نماید اما خانواده پوریا همچنان اصرار بر ادامه اقدامات درمانی بر روی وی داشت.

با اعلام نظریه تیم پزشکی مبنی بر مرگ مغزی به علت عوارض ناشی از اصابت جسم تیز، پرونده اولیه با موضوع قتل عمد تشکیل و به دستور شعبه دهم بازپرسی دادسرای امور جنایی، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

با آغاز رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اداره دهم در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که سه جوان به نام‌های صادق، اشکان و علیرضا در زمان مراجعه به مجتمع تجاری گلستان با گروهی دیگر از جوانان درگیر شدند که طی آن دو نفر به نام های پوریا و مهرداد بر اثر اصابت ضربه چاقو مجروح شده که پوریا دچار مرگ مغزی می‌شود.

در شرایطی که صادق، اشکان و علیرضا منکر هرگونه داشتن و استفاده از سلاح سرد بودند، اما با انجام تحقیقات پلیسی و مواجهه حضوری میان آنها و دیگر افراد شرکت کننده در درگیری، صادق.ح (۱۹ ساله) به عنوان ضارب مورد شناسایی قرار گرفت.

صادق که در اظهارات اولیه منکر حمل و استفاده از سلاح سرد بود، در ادامه تحقیقات لب به اعتراف گشوده و به استفاده نمودن از سلاح سرد و مجروح کردن پوریا و مهرداد اعتراف کرد.

صادق در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در روز حادثه به همراه دو نفر از دوستانم به نام‌های اشکان و علیرضا، در داخل مجتمع تجاری گلستان، روی سکوی حوض داخل پاساژ نشسته بودیم که چند جوان از مقابل ما عبور کردند.

وی ادامه داد: یکی از آنها برگشت و به ما گفت «چرا نگاه می‌کنید؟» که از آنها خواستیم که بروند و آنها نیز رفتند اما پس از مدت کوتاهی با تعداد بیشتری برگشتند و عنوان کردند که اینجا محله آنهاست و ...؛ در حالیکه برای صحبت از پاساژ بیرون رفته و اشکان در حال صحبت کردن با یکی از آنها بود، ناگهان یک نفر که کت طوسی رنگ به تن داشت شروع به فحاشی کرد که همین موضوع زمینه آغاز درگیری شد.

متهم گفت: تعداد آنها بسیار بیشتر از ما بود و به همین علت چاقو را بیرون کشیده و ابتدا ضربه‌ای به سمت یک نفر از آنها مهرداد پرتاب کردم؛ در حالیکه بسیار ترسیده و قصد داشتم تا از محل درگیری فرار کنم، ضربه‌ای دیگر را به سمت نفر دوم (پوریا) که روبروی من قرار داشت پرتاب کردم؛ در همین زمان مأموران کلانتری هر سه نفر ما را بهمراه تعدادی دیگر از افراد شرکت کننده در درگیری دستگیر کردند.

صادق که تک فرزند خانواده و دانشجوی ترم اول دانشگاه است، در خصوص علت تهیه و حمل چاقو به کارآگاهان گفت: چاقو، هدیه یکی از دوستانم است که چند سال پیش به من داده بود و طی این مدت آنرا در خانه نگهداری می‌کردم. شب حادثه، تازه از باشگاه به خانه آمده و ساک ورزشی را در داخل اتاق گذاشته بودم که متوجه چاقو شدم که از پشت پشتی مشخص بود؛ از آنجائیکه پدر و مادرم مخالف نگه داشتن چنین وسایلی از سوی من هستند، تصمیم گرفتم تا محل چاقو را تغییر داده و به همین علت چاقو را برداشتم.

وی افزود: در همین زمان اشکان و علیرضا زنگ زدند و پیشنهاد دادند تا به مجتمع تجاری گلستان برویم و من نیز چاقو را در زیر لباس (داخل کمر) گذاشتم تا پس از مراجعه به خانه محل جدیدی را برای آن انتخاب کنم که ... .

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام خبر مرگ مقتول در روز نوزدهم بهمن: با توجه به اعترافات صریح متهم به ارتکاب جنایت و صدور قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده، متهم اصلی پرونده جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.