واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 17
کد خبر: ۱۷۴۳۵
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۳
پایگاه خبری تحلیلی روزنو نوشت:

تداوم راه احمدی نژاد درتیم رسانه ای روحانی

نحوه گفت‌وگوهای رئیس جمهور با مردم در تلویزیون نیز، دیگر موضوعی است که با انتقادات جدی مواجه شده است.
تدبیر24: منتقدین- گویی همواره رسم بر این است که یاران روزهای سخت در روزهای بهاری و دل‌انگیز پیروزی، کنار زده شوند و کسانی بر سر سفره بنشینند که برای تدارک آن هیچ زحمتی نکشیده‌اند و گویا این قاعده استثنابردار هم نیست.

از روزی که دولت یازدهم، سکان اداره کشور را تحویل گرفت، کم‌کم که همکاران رسانه‌ای رئیس‌جمهور مشخص شدند، این انتقاد به دولت وارد شد که برخی یارانِ پس از پیروزی، تا جمعه 24 خرداد هیچ‌گونه همراهی و همدلی بادولت تدبیر و امید نداشته‌اند.  

و امروز که بیش از 180 روز از عمر دولت دکتر روحانی می‌گذرد، همچنان این نقد به صورت جدی وارد است.

این روزها، دولت یازدهم باز هم ضعف‌های تیم رسانه‌ای خود را به رخ می‌کشد تا نشان دهد از یکسو دولت دکتر روحانی نیز شناخت لازم را از کارکردهای رسانه ندارد و از سوی دیگر، رسانه‌ای‌های دولت یازدهم همخوانی چندانی با اندیشه تدبیر و امید نداشته و اراده‌ای نیز برای رفع نقایص در این بخش موجود نیست.

شواهد در این زمینه بسیار است؛
روز دهم بهمن‌ماه، در حالی استعفای محمدعلی نجفی از ریاست سازمان میراث فرهنگی پذیرفته شد که دولت مرتب زمزمه‌های سه هفته‌ای رسانه‌ها را مبنی بر استعفای او تکذیب می‌کرد و از تکذیبیه رسمی این خبر نیز تازه 24 ساعت گذشته بود.

این شیوه‌ هر شنونده‌ای را به یاد سلسله تکذیبات جعلی دولت احمدی‌نژاد می‌انداخت و نشان می‌داد دولت یازدهم هم نتوانسته ارتباطی اثرگذار با رسانه‌ها برقرار کند و رسانه‌ها را به عنوان بازوی پرقدرت خود نمی‌شناسد.

نشان به این نشان که حتی برخی دولتی‌ها سعی دارند به سبک و سیاق گذشتگان، اشتباهات خود را به گردن رسانه‌ها بیندازند.

"علی‌محمد گودرزی" سرپرست معاونت توسعه فناوری اطلاعات تجاری و صنعتی وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز اخیرا در واکنش به انتقادات از نحوه اطلاع‌رسانی درباره سبد کالای حمایتی در گفت‌وگو با رادیو مدعی شد که این سامانه هنوز تکمیل نشده و یکی از خبرگزاری‌ها زودتر از موعد، خبر آن را رسانه‌ای کرده است.

"علی ربیعی" وزیر رفاه هم در مصاحبه‌ای در پاسخ به انتقادات به نحوه توزیع و اطلاع‌رسانی درباره سبد کالا گفته است: دولت براساس وعده‌اش اقدام می‌کند اما به علت پاره‌ای از محدودیت‌های ذکر شده در فواصل زمانی بسیار کوتاه، سبدهای کالا تحویل می‌شود. متأسفانه بلافاصله فضای رسانه‌ای عجولانه قضاوت کرد و من از رسانه‌ها درخواست می‌کنم در این باره به سرعت قضاوت نکنند.

هرچند ربیعی در پایان اظهارات خود در این مصاحبه اعتراف کرد که "البته ما هم وظیفه داریم به موقع اطلاع‌رسانی کنیم"؛ ولی با این اظهارات نمی‌توان به یاد سخنان احمدی‌نژاد نیفتاد، آنجا که سعی داشت از زیر پاسخ دادن به انتقادات درباره نوسانات قیمت ارز در برود و می‌گفت "فلان خبرگزاری مقصر است".

سؤالی که اینجا مطرح است اینکه آیا خبرزودهنگام و عجولانه یک یا دو رسانه می‌تواند مسبب ماجراهایی باشد که در توزیع سبد کالای حمایتی دولت اتفاق افتاد؟ آیا دولتی که سبدش از نیروهای کارآمد و باتجربه لبریز است، نباید با تکیه بر تجربیات نیروهایش وارد عمل شده و در اقدامات اینچنینی، با کارشناسان فن شور و مشورتی داشته باشد؟ و آیا دیواری کوتاه‌تر از دیوار رسانه‌ها وجود ندارد؟

ردپای "فقدان ارتباط مؤثر دولت با رسانه‌ها" را می‌توان از پیش از اینها گرفت؛ نحوه برگزاری و اداره دو کنفرانس مطبوعاتی دکتر روحانی و همچنین نشست مدیران مسئول مطبوعات با رئیس جمهور که با انتقادات بسیاری از سوی رسانه‌ای‌ها مواجه شد، مؤید وجود این نقیصه در دولت یازدهم است.

به نظر می‌رسد دولت یازدهم بیش از هر چیز نیازمند بازخوانی این جمله است که مک لوهان گفت: رسانه همان پیام است و پیام دولت تدبیر و امید آنجا به خوبی منتقل و فهم خواهد شد که از ابزار رسانه به خوبی بهره بگیرد و زمام بلندگوهای خود را به دست یاران روزهای سخت خود بسپارد.

از این منظر، عدم ارتباط قوی با رسانه‌ها، تنها مشکل تیم رسانه‌ای دولت یازدهم نیست؛ متأسفانه تیم دولت دکتر روحانی نیز در این حوزه در حال ابتلا به برخی بیماری‌هایی است که دولت‌های نهم و دهم به آن دچار بودند.

به گزارش روز نو،اعمال نفوذ برخی افراد - قطعا غیرهمسو با دیدگاه‌ها و وعده‌های رئیس‌جمهور - که از سوی محمدنهاوندیان وارد دولت شده اند می‌تواند آسیبی جدی به این بخش وارد کند. حال آنکه این عرصه نیازمند افرادی است که قلبا باورمند به اندیشه‌های دکتر روحانی هستند و در ایام انتخابات با تلاش‌های خود، مسیر پرسنگلاخ پیش رو را برای شکل‌گیری دولت یازدهم در این شکل و قواره باز کردند.

در انتخابات 92 بسیاری از رسانه‌های مکتوب و مجازی اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرا، دکتر روحانی را همراهی و پشتیبانی کردند؛ اما پس از پیروزی ایشان در انتخابات، آن تیم رسانه‌ای رها شد و انسجام به وجود آمده در رسانه‌های همسو از بین رفت و اکنون می‌توان نتایج این اقدامات غیرکارشناسی در حوزه رسانه را به صورت ملموس احساس کرد.

امروز شاهدیم که افرادی منتسب به علی اکبر ولایتی کاندیدای رقیب روحانی در انتخابات 24خرداد و مشاورین علی لاریجانی ، بر پست‌های حساس و مسئولیت‌های کلیدی در تیم رسانه‌ای دولت یازدهم تکیه زده‌اند که بی‌گمان باوری به منش اصلاح‌طلبی ندارند؛ حال آنکه دولت یازدهم با طرح شعارهای اصلاح‌طلبانه و اعتدالی توانست از مردم رأی اعتماد بگیرد و انتظار نیز این است که بر این مسیر استوار بوده و یک یک اعمال و انتخاب‌های خود را بر این مبنا صورت دهد.

معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و معاونت ارتباطات نهاد ریاست جمهوری، دو جایگاه مهمی هستند که می‌توانست نقطه امید روزنامه‌نگارانی باشد که در ایام وزن کشی‌های انتخاباتی و رقابت سنگین ابتدای سال 92، دست یاری دکتر حسن روحانی را فشردند و با وی همراه شدند.
 
اما امروز با اعمال نفوذ برخی افراد و جریان‌های غیر و بیگانه با اندیشه اعتدال و اصلاحات، زاویه‌ای میان حامیان رسانه‌ای دکتر روحانی در انتخابات 92 و دولت اعتدال ایجاد شده که قابل انکار نیست و ضمنا به نفع جریان تدبیر و امید نیز نیست.

به این موضوعات، می‌توان "ناهماهنگی تیم خبری نهاد ریاست جمهوری" را نیز اضافه کرد.

اول دی ماه بود که روزنامه زوددویچه سایتونگ سرمقاله خود را به قلم آقای روحانی منتشر کرد که در آن نوشته شده بود ایران خواهان بهبود روابط دوجانبه با آمریکا و کشورهای غربی دیگر است.

در این مقاله منتسب به آقای روحانی آمده است: "ما تلاش می‌کنیم تا از ایجاد موانع تازه در روابط ایران و ایالات متحده جلوگیری کنیم و همچنین می‌خواهیم تنش‌های به‌جامانده از گذشته را از میان برداریم."

فردای آن روز، این بخش از مقاله بدون اشاره به منبع خاصی در توییترِ انگلیسی‌زبان منتسب به دکتر روحانی بازنشر شد؛ اما سوم دی دفتر رئیس‌جمهوری با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: انتشار برخی اخبار، مطالب و اقوال نادرست و انتساب آن به رئیس‌جمهوری ایران را در روزهای اخیر غیرمستند و فاقد اعتبار دانست.

همان ایام، خبری روی خروجی برخی سایت‌ها رفت با عنوان حضور غیررسمی دکتر روحانی همراه با همسرش در منزل محمدرضا شجریان؛ آن هم در ایامی که شجریان اصلا ایران نبود و مشخص نشد این دیدار کی برگزار شده یا اصلا برگزار شده یا نه؟!

نحوه گفت‌وگوهای رئیس جمهور با مردم در تلویزیون نیز، دیگر موضوعی است که با انتقادات جدی مواجه شده است.

دکتر روحانی که در صحنه مناظره‌های انتخاباتی و همچنین حضور در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری در ایام تبلیغات انتخاباتی، توانست به خوبی پیام خود را به ملت برساند و با اقبال گسترده مردمی مواجه شود، پس از نشست بر کرسی ریاست جمهوری، در هر بار حضور خود در تلویزیون نتوانسته گزارشی دقیق و موشکافانه به مردم ارائه دهد و در دام کلی گویی‌های مرسوم رسانه ملی و همچنین شیوه گفت‌وگوهای تلویزیونی احمدی‌نژاد گرفتار آمده است.

این انتقاد بیش از همه به گزارش عملکرد 100 روزه دولت یازدهم در پنجم آذرماه وارد می‌شد که در وهله اول مشاوران و ترتیب‌دهندگان چنین برنامه‌ای را برای رئیس جمهور خطاب قرار می‌داد و اشتباه فاحش غیرحرفه‌ای برای تیم رسانه‌ای و مشاوران رئیس جمهور تلقی ‌شد.  

عموم مردم در گزارش 100 روزه دولت، به دنبال پاسخی درخور برای مطالبات خود بودند که کلی‌گویی‌ها، انتظار مردم را بی‌جواب گذاشت و تکیه بر نقد گذشته، مجالی برای پرداختن به گام‌های دولت برای بهبود شرایط آینده و جامه عمل پوشاندن به وعده‌ها باقی نگذاشت.

ارائه گزارش عملکرد و گفت‌وگوی مستقیم و رو در رو با مردم، هرچند که طرح و ایده خوبی برای برقراری ارتباط صمیمانه با مردم و ایجاد حس اعتماد میان دولت و ملت است، اما باید دقت داشت که گزارش‌های سرد و بی روح در یک فضای غیرانتقادی و خشک، با خطوط قرمز بسیار پررنگ، نمی‌تواند اثرگذاری مطلوبی داشته باشد و از اتفاق، کارکردهای منفی آن بالا می‌رود.

در آخرین حضور رئیس جمهور در تلویزیون نیز، که چهارشنبه گذشته صورت گرفت، هرچند دولت تلاش کرد شرایط را با انتخاب مصاحبه‌کنندگان تغییر دهد ولی این نیز بازی در زمین حریف بود و نتیجه‌ای جز برخی انتقادات جدید به دولت در پی نداشت.

ماجرایی که باعث شد اصرار دولت برای تعیین مجری و مصاحبه کننده، به وسیله‌ای برای هجوم انتقادها به رئیس جمهور تبدیل شود.

به گزارش روز نو،صاحب‌نظران پیش از این پیشنهاد کرده بودند دکتر روحانی گفت‌وگوی مستقیم خود با مردم را از طریق رسانه‌های دیگر غیر از صداوسیما پیگیری کند و صداوسیما نیز تنها یکی از مدعوین این جلسه باشد؛ در این صورت، پرسش و پاسخی جدی، دقیق و کارشناسی به مردم ارائه خواهد شد که مطالبات، دغدغه‌ها و نیازهای واقعی مردم در آن بیان می‌شود؛ ضمن آنکه زمام امور در چنین جلسه‌ای، در دست تلویزیون نخواهد بود.

با این اوصاف به نظر می‌رسد شیوه‌ای که دولت در عرصه رسانه‌ای در پیش گرفته چندان هم با شیوه‌های مرسوم گذشته تفاوت ندارد و از این منظر، دولت یازدهم نیازمند بازنگری تعاملات خود با رسانه‌هاست.

منبع: روزنو
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: