واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 20
کد خبر: ۲۲۳۳۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۹
روزنامه اصولگرای وطن امروز به قلم مجتبی اصغری نوشت:

خاله بازي سمبليك هسته اي!

حکایت بعضي از امروزي هاست که عملانقشه خلع سلاح قدرت نرم جمهوري اسلامي را اجرايي مي کنند و لابد انتظار دارند احمدي روشن و عليمحمدي و شهرياري و رضايي نژاد، پاي ميز مذاکره از دستاوردهاي هسته اي کشور دفاع کنند!
تدبیر24: منتقدین - مدتي است فکر بسته شدن توافق نهايي با غرب پيرامون برنامه هسته اي کشورمان، مشابه کلاه گشادي که به اسم توافقنامه ژنو به عنوان چارچوب مذاکرات بعدي بر سر ملت گذاشته شد، خواب از چشم دلسوزان و متخصصان کشورمان ربوده است. اهميت توافق نهايي در اين است که مثل توافقنامه ژنو، قيد زماني 6 ماهه ندارد و امضاي محمدجواد ظريف پاي آن به معناي پذيرش کل جامعه ايراني است. بياييد پيش از وقوع فاجعه بررسي کنيم که «اگر چه بشود» به ضرر ايران و ايرانيان است و اصولابا مداليته ضعيف، مشکل دار، تبيين نشده و سرشار از خلاهاي حقوقي ضد ايران، مي توان به توافق نهايي رسيد يا خير!
   
هدف نهايي آمريکا چيست؟
6 اسفند 1392 مذاکره کننده ارشد آمريکا، «وندي شرمن» اعلام کرد: چنانچه برنامه غني سازي داخلي «ناچيز محدود تاييدشده کوچک مجزايي» وجود داشته باشد، ترتيبي خواهيم داد که به «توافق محکمي» برسيم که بتواند به ما اطمينان دهد ايران به سلاح هسته اي دست نخواهد يافت و برنامه اين کشور منحصرا صلح آميز است. وي ادامه داد: موضوع اين کار در نهايت راستي آزمايي، راستي آزمايي و راستي آزمايي است. ما مي خواهيم ببينيم که آيا ايران آن گام هاي ملموس را برمي دارد، آيا آن گام ها واقعي هستند، آيا قابل راستي آزمايي و نظارت هستند و آيا مي توانند به ما تا حد امکان اطمينان دهند که ايران به سلاح هسته اي دست پيدا نخواهد کرد و برنامه آنها منحصرا صلح آميز است. 7 اسفند 1392 روزنامه کيهان نوشت: البته منظور شرمن از بازرسي هاي سرزده و راستي آزمايي هاي گسترده، پذيرش پروتکل الحاقي و حتي فراتر از پروتکل از سوي ايران است. مقامات آمريکايي در جريان مذاکرات گام نهايي به دنبال آن هستند که در مقابل يک امتياز حداقلي و محدود يعني پذيرش غني سازي سمبليک در داخل ايران، بزرگ ترين امتيازات ممکن که يکي از آنها پروتکل الحاقي است را به دست بياورند.

به عبارت ديگر، آنچه منظور آمريکايي هاست حذف غني سازي صنعتي در ايران و جايگزيني غني سازي تحقيقاتي (در حد پايلوت) است.
    
ايران از مذاکرات چه مي خواهد
در طول ساليان متمادي مذاکره با غرب آنچه مدنظر ايرانيان بوده «پذيرفته شدن در جهان به عنوان يک کشور هسته اي» مثل هند، پاکستان، فرانسه، آلمان، روسيه، کره، ژاپن و عضوي عادي از اعضاي آژانس انرژي اتمي با حق غني سازي صنعتي است. قيد «عادي» از اين جهت به کار رفته که هيچ کدام از کشورهاي عضو آژانس انرژي اتمي به سبب «هسته اي شدن»، با تحريم هاي شديد جهاني مواجهه نشده اند با وجود اينکه بسياري از آنها هيچ تعهدي به «صلح آميز»بودن برنامه هسته اي شان نداشته و حتي ذخاير عظيمي از انواع بمب هاي هسته اي را نيز در کشور خود به صورت آشکار تهيه کرده اند! پس لغو تحريم هاي ناعادلانه با توجه به مسير طولاني اعتمادسازي که از دوره خود حسن روحاني تا مديريت سعيد جليلي در شوراي امنيت ملي پيموده ايم طبيعي ترين حق ما بوده و هست.
    
چگونه بازنده خواهيم شد
پيش از اين گفتيم که ايران به واسطه فتواي مشهور رهبر معظم انقلاب صلح آميزبودن برنامه هسته اي کشورمان را از مسيري بسيار ويژه نيز به جهانيان اعلام کرده است. پس برنامه هسته اي ايران به جاي مظهري از قدرت سخت نظامي از جنگ افزاري بي کاربرد در جهان امروز، تبديل به سمبلي از قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران شده است. همين موضوع موجب شده ايران به عنوان الگويي مقتدر، مستقل و هسته اي، مطالبات ملت هاي خاورميانه و حتي آمريکاي جنوبي و فراتر را از دولتمردان شان افزايش دهد. منطق ايران در تعامل با جامعه ديوانه، غيرمنطقي و نامنظم جهاني با قوانين متغير در برابر کشورهاي مستقل، خود موجي از «بيداري و استقلال طلبي» را در صاحبان انديشه هاي آزاد، فارغ از دين و مليت شان ايجاد کرده است و اين هزار هزار بار براي بانيان «نظم نوين جهاني» خطرناک تر از «بمب هسته اي ايراني» است. پس غرب در واقع به دنبال تنبيه جهاني و خلع سلاح قدرت نرم جمهوري اسلامي در اين بازي بزرگ هسته اي است. بناست ديگر هيچ کشوري جرات نکند روي پاي دانشمندان هسته اي خود بايستد و از راهي نامتعارف و از مسيري ابداعي «نسخه بومي غني سازي» خود را اجرايي سازد. با اين مقدمه اگر در توافق نهايي با غرب چه کنيم بازنده خواهيم شد؟

الف- اگر به جاي «برنامه هسته اي صلح آميز صنعتي ايراني» زير بار هر قيد ديگري برويم يعني اصل معامله را باخته ايم. بي تعارف عرض کنيم... رئيس جمهور محترم در سفر اخير سيستان و بلوچستان از عبارت مجهول و جديد «فناوري علمي هسته اي» در تعريف مسير آينده برنامه هسته اي کشورمان استفاده کردند. اگر منظور همان باشد که ما و وندي شرمن فکر مي کنيم يعني رئيس جمهور خود را براي پذيرش برنامه غني سازي داخلي «ناچيز محدود تاييد شده کوچک مجزايي» يا همان «خاله بازي سمبليک هسته اي» آماده کرده است!

به واسطه پذيرش اين برنامه مضحک، ايران ديگر بليت عضويت در باشگاه قدرت جهاني را دريافت نخواهد کرد چرا که به واسطه تحقيق علمي در زمينه هسته اي، کسي صاحب صنعت هسته اي و رآکتورهاي پيشرفته نمي شود! آمريکا خيلي ساده تصميم گرفته است کل مسيري را که با خون و عرق جبين پيموديم يکجا دور بزند! اگرنه با رنج تعليق و پلمب که هم اکنون هم آغوشيم!

ب- به واسطه پذيرش توافق نهايي با شرايط عنوان شده، به دست خودمان سند «غيرعادي بودن» و عدم رشد و بلوغ فکري و منطقي مان را در جهان به نمايش خواهيم گذاشت حال آنکه عرض شد اصل مذاکره با غرب براي اعلام اين موضوع به ملت هاي جهان بود که «ايران هسته اي کشوري عاقل و منطقي» است. پس همه تلاش هاي سال هاي گذشته پيرامون خنثي سازي عمليات رواني رسانه اي غرب با هدف نمايش يک کشور «نامتعادل ايدئولوژيک» از ايران به دست نمايندگان ايراني به هدر خواهد رفت.

ج- علم در دنيا زمان دار است. به طور مثال اگر از نتايج تحقيقاتي که امروز به ثمر نشسته اند بهره اي صنعتي و کاربردي نبريم، فردا به واسطه پيشرفت علمي سايرين تکيه بر تحقيقات قبلي مضحک خواهد بود. پس هر روزي که با پلمب تاسيسات و مراکز هسته اي مان سپري مي شود «استهلاک علمي» به واسطه عدم استفاده از آنها در حوزه انرژي و صنعت هزينه اي مضاعف ايجاد خواهد کرد. اگر از سانتريفيوژهاي پيشرفته نسل 3، امروز استفاده کرديم برنده ايم اگرنه فردا که جهان به سمت نسل هاي جديدتر رفت پيشرفت هاي ديروزي قابل اتکا نخواهد بود.

د- تا پيش از امضاي توافقنامه اوليه ژنو «زمان» به نفع ايران بود و به ضرر دشمنان مان! چرا که به واسطه اختيار در پيشرفت برنامه هسته اي هر روز مواردي جديد براي مذاکره با غرب به ليست اضافه مي شد. از درصد غني سازي گرفته تا اماکن آن! از تعداد رآکتورهاي هسته اي تا تعداد مراکز و نيروگاه هاي مرتبط و حتي حق بازرسي از اينجا و آنجا! با تن دادن به نسخه قديمي حسن روحاني برخلاف وعده هاي انتخاباتي و «پلمب مجدد»، به واسطه واگذاري همه شرايط مذاکره در همان دور اول تهيه پيش نويس دست جمهوري اسلامي «خالي شد». از اين به بعد زمان به نفع غربي ها پيش مي رود تا وقتي که دوباره پلمب ها گشوده شود.

اين ليست ادامه دارد اما در پايان مثلي بگوييم و تمام... زمان جنگ عده اي خودفروخته و بي رگ که نه بهره اي از اسلام برده بودند و نه از عرق ملي گرايي برخوردار بودند دعوت خانواده و دوستان و اقوام خود به دفاع از ميهن را اين گونه پاسخ مي دادند: «شهيدان زنده اند ما چرا بجنگيم؟!» حالاحکايت بعضي از امروزي هاست که عملانقشه خلع سلاح قدرت نرم جمهوري اسلامي را اجرايي مي کنند و لابد انتظار دارند احمدي روشن و عليمحمدي و شهرياري و رضايي نژاد، پاي ميز مذاکره از دستاوردهاي هسته اي کشور دفاع کنند!
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۳۱
0
1
...حضرات مخالفین دولت تمومی نداره.آخ بوی.......میاد.خدا رحمت کنه یه بنده خدایی رو که می گفت.......اونجاتون بسوزه!!!!!!!
نظر شما: