همگان می دانیم برغم کشاکش ها و انشقاق های چند سال گذشته که در سطوح مختلف ریشه دوانده و فضای دانشگاهی را هم متاثر از خود کرده و نگاه امنیتی متولیان پیشین
تدبیر24: «ملت ایران بدنبال آرامش است به دنبال اعتدال است به دنبال پیشرفت است به دنبال اخلاق است.... امسال سال فرهنگ است نه سال تخریب است نه سال دروغ است نه سال مشغول کردن مردم به حوادث غیرواقعی و رویدادهای تخیلی...»
این سخنان صریح رئیس جمهوری در هفته گذشته و در مراسم افتتاحیه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، انذار و اخطاری اخلاق مدارانه و در لفافه بود.
به گزارش خبرنگار سیاسی تدبیر24 : فضای سیاسی و سپهرهای عمومی و تخصصی کشور پس از روی کارآمدن دولت اعتدال با آرامش و استقراری موزون روبرو شده و امور بتدریج در مسیر اصلاح و ثبات رهنمون می شود، فرآیندی که بدیهی است برخی که حیات سیاسی خود را در گرو کشاکش و جنجال می دانند آن را خوش نداشته و در پی خدشه بر این روند ها باشند و از طرف دیگر رقبای طیفی و جناحی نیز پر واضح است که در راستای رقابت سیاسی مایل نباشند که با ثبات ایجاد شده امور کشور بر مدار قوام و استحکام طی طریق کرده و از این حیث دولت موفقیت های پی در پی را رقم زده و آنان در انزوای بیشتر سیاسی قرار بگیرند.
در حالیکه رئیس جمهوری در سخنان زنده تلویزیونی خود به تمجید از فضای جاری و ساری در دانشگاه های کشور پرداخته و آن را بسیار مطلوب ارزیابی کرد، آیت الله مصباح یزدی زعیم معنوی جبهه پایداری و لیدر تندترین تشکل منتقد دولت که کاندیدای مورد حمایت وی تنها یازده درصد آرای انتخابات را از آن خود کرد در سخنانی به مناسبت روز معلم گفته است: «امروز دانشگاه ما جوانان را کافر میکند و رسما فلسفههای الحادی را آموزش میدهند و در آن زمان نیز مباحث مارکسیستی آموزش داده میشد! »
این سخنان در سالگرد شهید مطهری بیان می شود که معتقد به تضارب آرا و طرح نظریه های مختلف در سطوح دانشگاهی بود و عنوان می داشت که در دانشگاه های ما مارکسیست ها هم می توانند حرف بزنند. چرا که وی معتقد بود طرح شبهات در ساختار فکری منسجم و قاعده مند اسلامی نه تنها به ضعف و سستی آن نخواهد گرایید که با ارائه ادله و پاسخ به شبهات، رکن رکین نهال تفکر اسلامی جلوت و قوت دوچندانی می یابد.
نکته دیگر پیرامون سخنان آیت الله مصباح البته زمان و نوع اشاره و سبک گفتاری وی است چرا که در طول هشت سال گذشته و در دولت مورد حمایت ایشان همین دروس و سر فصل های موجود در دانشگاه های کشور تدریس می شده و اگر ایرادی متوجه سبک آموزشی فعلی است به طرق اولی این ایراد به هشت سال گذشته نیز باز می گردد اما اکنون است که ایشان با این شدت به اعتراض پرداخته و دانشگاه های کشور را دارالکفر می خوانند!!
پیرامون اصلاح روند تدریس علوم انسانی و منابع آن و اهتمام به بومی سازی دروس مقامات عالیه کشور در برهه های مختلف تذکرات لازم را داده و اصلاح روندها بر عهده اهل نظر و مجامع علمی متخصص و متعهد است اما سخنان آیت الله مصباح و تعمیم کفر پردازی به تمامی دانشگاه ها آنهم با این لحن تند در فضای امروز است که جالب توجه بوده و شایسته تامل است.
همگان می دانیم برغم کشاکش ها و انشقاق های چند سال گذشته که در سطوح مختلف ریشه دوانده و فضای دانشگاهی را هم متاثر از خود کرده و نگاه امنیتی متولیان پیشین دانشگاه بر عمق و بسط این روند نیز افزوده بود، اکنون بتدریج در دانشگاه ها فضای گفتگوی بدون تنش و التهاب در راستای عادی سازی تعاملات دانشگاهی بین سطوح مختلف برقرار شده و گویا عده ای مایل نیستند این آرامش و تعاطی اندیشه و تضارب آرا مجالی برای بسط و تعمیق بیابد و به طرق مختلف در راستای وارونه نمایی فضا و التهاب بخشی گام بر می دارند نکته ای که بی گمان منطبق بر ارتقای سرمایه های اجتماعی و اعتماد سازی میان نخبگان و دولت نخواهد بود.
این سخنان و واکنش های تند و سونامی وار به جابجایی ها در سطوح مدیریتی دانشگاه که از ابتدای آغاز به کار دولت توسط جبهه پایداری نمود دوچندانی داشته حاکی از آنست که تغییرات ملهم از خواست عموم اعضای جامعه دانشگاهی کشور به مزاق برخی خوش نمی آید و آنان طرح نظرات مختلف و متکثر در جامعه دانشگاهی و در پیامد آن آرامش و اعتماد سازی میان کنش گران جوان دانشگاهی و دولت را سم مهلکی برای اندیشه های انعطاف ناپذیر و تک بعدی خود می دانند و به هر نحوی از انحاء در پی شانتاژ و برهم زنی این روند هستند.
بدون شک سالم سازی فضای فکری دانشگاه برآمده از تعامل و تفاهم دوجانبه میان متولیان دولتی و عموم نخبگان دانشگاهی نضج می یابد و اینگونه صدور احکام کلی و سلبی جز به رواج بد اخلاقی و تنازع کمک نمی کند از طرف دیگر رهبر معظم انقلاب بارها بر بومی سازی دانش و پژوهش و همچنین ارایه نظرات و دیدگاه های متقن و قوام یافته در چارچوب نگرش های ایرانی- اسلامی به موضوع علوم انسانی تاکید کرده اند و خوب است منتقدین کنونی توضیح بدهند که در طول هشت سال دولت پیشین و پس از آن در این مسیر چه گام ملموس و قابل ذکری را برداشته و در راستای غنای دانش اسلامی و تطبیق آن با مبنای دانشگاهی چه روندی را طی کرده اند که اکنون بی محابا چنین نقد می کنند!