واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 17
کد خبر: ۲۴۱۷۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۷
تجمیع دانشگاههای موازی با کارکردهای همسان ، ( ادغام دانشگاه فنی و حرفه ای با دانشگاه جامع علمی کاربردی) ، به سوی آموزشهای مهارتی

به سوی آموزشهای مهارتی

محمد رضا عبداله پور
 تدبیر24:    هنگامی که شرکتها ، صنایع ، دانشگاهها و موسسات بنا به دلیلی مانند عدول از اصول ، ورشکستگی اقتصادی و عدم توفیق در  ماموریت و رسالت خود مواجه می شوند ، سیاست ادغام و مالکیت (Merge & Acquisition) که دوجنبه از مدیریت استراتژیک است برای هم افزائی منابع مالی و انسانی صورت می گیرد .  در این راستا ، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در همایش معاونان آموزشی دانشگاه‌ها که با شعار" مشارکت و ارتقای کیفیت" در دانشگاه خوارزمی برگزار شد، سیاست‌های وزارت علوم را برای ارتقای کیفیت آموزش عالی تشریح و عنوان نمود در راستای سیاست مهارت‌آموزی برای دانشجویان، دانشگاه ملی مهارت ایجاد می‌شود و مهارت‌آموزی با محوریت این دانشگاه‌ها در سایر دانشگاه‌های کشور پیاده خواهد شد.وزیر علوم با اعلام عدم تقاضامحور و ماموریت‌گرا بودن برای دانشگاه‌های کشور ، پاسخ به نیازهای جامعه ، کارآفرینی و مهارت‌آموزی دانشگاهها ، ایجاد شرکت‌های دانش‌بنیان و تکمیل زنجیره علم تا محصول به تولید ثروت در جامعه را از رسالتهای اصلی دانشگاهها دانست که بذل توجه به آنها باید در دستور کار نظام آموزش عالی قرار گیرد  ریاست محترم جمهور ، دکتر روحانی نیز در جلسات خود با دانشگاهیان بارها  به این نکته اشاره داشته که حلقه علم و فناوری از ایده شروع می‌شود و به تحقیق منتهی می‌شود، تحقیقات به نمونه فناوری منتهی می‌شود و آن نمونه هم به توسعه فناوری منتهی می‌شود و توسعه فناوری هم به سمت صنعتی شدن حرکت می‌کند. و بالاخره تبدیل به ثروت یا قدرت ملی می‌شود. در این راستا با ذکر این نکته که مقاله علمی یک حلقه کوچک از علم و فناوری است و ما باید همه حلقه‌های علم و فناوری را تکمیل کنیم دست به الگو سازی در فضای علمی کشور زدند . در اینجا سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور و دانشگاه جامع علمی کاربردی به عنوان بالهای آموزشهای مهارتی با تعریفی مهارتی از نوآوری یعنی تبدیل یک ایده به محصول که قابل فروش باشد ، با رویکردی بالنده آموزشهای تولیدمحور  ، بازاریابی و فروش را در دستور کار نهادی خود قرار داده است که می تواند الگوئی مناسب جهت فراز راهبردی رئیس جمهور و ایجاد دانشگاه مهارت باشد . بنابراین  مدیریت دانش به عنوان حلقه مفقوده توسعه اقتصادی برجسته می گردد. هدف مدیریت دانش عبارت است از کمک به سازمانها و شرکت ها برای خلق ، تسهیم و کاربردموثرتر دانش،  به بیان ساده تر مدیریت دانش عبارت است از مدیریت فعالیتهای مرتبط با دانش در یک بنگاه از طریق شناسائی و کسب دانش جمعی برای کسب سود در رقابت است . بنابراین باید به دانش در مناسبات بازار نگریست ، چرا که بر پایه این مفهوم ، دانش صرفاً در قالب یک مفهوم معرفت شناختی و به مثابه دستاوردی ذهنی دیده نمی شود . بلکه با منطق اقتصادی مانند ایجاد ارزش افزوده و نقش آن در تولید ملی و بهره وری و در چارچوب عرضه و تقاضا دیده می شود . کارکرد دانش به مفهوم صنعت دانش در الگوی مبادله بازار بررسی می شود. در این راستا سهامدارانی در بازار دانش عمل می نمایند به صورتی که بعضی در طرف تولیدند ، عده ی انتقال دهندگان دانشند ، بعضی تبدیل کنندگان دانش اند و عده ای مصرف کنندگان دانش . بدین ترتیب دانش دیگر صرفاً با ملاک های اپیستمولوژیک و معرفت شناختی مورد ارزیابی قرار نمی گیرد ، بلکه با منطق بازار و مارکت نیز مورد سنجه قرار می گیرد. باید عنوان نمود که در وضعیت کنونی آموزش در کشور سه امر در موفقیت یا عدم موفقیت آن دخیل هستند . دولت ، جامعه ( دانشجویان ) و دانشگاه . چرا که خروجی کنش متقابل این سه عنصر با اقتصاد پیوند دارد . .اما راهکار اجرائی جهت بهبود ایجاد دانشگاه مهارت و فضای کسب و کار ، توجه به زیر ساختهای آموزشی و نصب العین قرار دادن آموزشهای مهارتی به عنوان رکنی عملیاتی در کنار سایر ارکان آموزشی کشور مانند آموزش عالی در راستای تغییر گفتمانهای عینی و ذهنی فضاهای کسب و کار به جهت بهبود معیشت عمومی  می باشد  .  باید عنوان نمود که مطالب فوق را می توان با عنوان چرخش های پست مدرن در آموزش عالی تحلیل نمود در این راستا چرخش از امتیاز به حق ، از کالای خصوصی به عمومی ، از نخبه گرائی به فراگیری ،از هزینه به سرمایه  و از همه مهمتر چرخش مخاطب ، صورت گرفته به طوری که چرخش مفهوم university  به مفهوم andraversity  بودکه با گشودن درهای دانشگاه به روی بزرگسالان آن را با نظریه توسعه اجتماعی پیوند داد .  بنابراین آموزشهای مهارتی را باید  به سمت خوشه صنعتی تعریف شده سوق داد و مهارت ها را از فرایند میانی تولید به بخش بازاریابی و در طراحی توسعه داد. .در حال حاضر و در سطح کشور ، 70/ آموزش ها را آموزشهای تئوریک و 30/ آموزش ها را آموزش های مهارتی تشکیل می دهند که آموزش های مهارتی ، شامل آموزش های کوتاه مدت و بلند مدت می شود .. سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور ، دانشگاه فنی و حرفه ای و دانشگاه جامع علمی کاربردی در سطوح مختلفی بیرقدار و متولی  آموزش های مهارتی می باشند . با توجه به درصد محدودی که به آموزشهای مهارتی اختصاص یافته ، وارونه سازی و تغییر هرم آموزشهای دانشگاهی از تئوریک به مهارتی و تغییر پارادایمی در این زمینه ، رکنی مهم است . بنابراین ارتقاء یک لینک قوی بین آموزشهای مهارتی و سیستمهائی که با بازار کار مرتبطند یک نیاز اساسی است که می تواند به این پرسش اصلی پاسخ دهد که آیا هر شغلی بهتر از بی شغلی است ؟ و تنها با پاسخ به این پرسش ، نهادینه سازی فرهنگ کار ، ترمیم و اصلاح  وارونه سازی هرم تحصیلی و بذل توجه به مدارک مهارتی است که می توان امیدوار به اشتغالی کارآمد و پویا در کشور شد.  آموزش های مهارتی در قالب دانشگاه مهارت ،   ركن اصلي توسعه ملي در هر كشوري، از جمله ايران است. نيروي انساني ماهر كه محصول مستقيم آموزش مهارتی  است، علاوه بر رسالت فرهنگي، بردار اصلي توسعه به شمار مي آيد. از اينرو، توجه به بخش آموزشهای مهارتی ، و شیفت هرمی دیدن آن از صدر به ذیل و ارزيابي مستمر روند تحول آن، از جمله اولويت هاي اصلي در مديريت آموزش عالی  كشور است و نمي توان آنرا بدون يك سياست و تدبير حساب شده رها كرد. با خلق و الگوی آموزشهای مهارتی  در کشور درسالیان  اخیر با آموزشهای فنی و حرفه ای به عنوان نهاد تصمیم ساز و تصمیم گیریک شیفت پارادیمی از آموزشهای نظری به مهارتی و بالطبع وارونه سازی هرم شغلی از مدارک دانشگاهی به مدارک مهارتی در بازار کار بوجود آمده است .  
آموزشهای فنی و حرفه ای به مثابه یک واژه جامع به جنبه های فرایند آموزشی درگیر با تکنولوژی و علوم مرتبط با آن ، مهارت های عملی ، نگرش ، فهم و دانش وابسته به حرفه و شغل در بخش های متفاوت اقتصادی و زندگی اجتماعی اشاره دارد . در نگاه دیگر ، آموزشهای فنی و حرفه ای ، مهارتهائی را که مستقیماً با شغل و یا یک حرفه خاص مرتبطند را به گروههای هدف خود ، یاد می دهد .اهمیت این آموزشها را باید اولا در ارتباط مستقیم  آموزش و اشتغال دانست ، ثانیاً ، کمک به سیاستهای اقتصادی دولت جهت مولد نمودن دهک های پائین جامعه از لحاظ مهارتی می باشد .  بنابراین راهکار عقلانی و به جای پرداخت ناعادلانه یارانه  باید ،  ابزار توليدی در اختيار افراد قرار داد ؛ ( به طور مثال با آموزشهای مهارتی که سازمان آموزش فنی و حرفه ای متولی آن می باشد ، می توان مردم را در فرآیند تولید ، مولد ساخت ) .
آموزشهای مادام العمر ، آموزشهای ستاد – شاگردی و مهارتی و بسیاری از مقوله های آموزشی دیگر در حوزه های مختلف ، از حلقه های مفقوده آموزشی می باشند که با تغییر الگوهای آموزشی ، نیاز به خوانشی جدید از آنها ضروری و امری محتوم می باشد . سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور ، با رصد این تغییرات در جهان به شدت متغیر امروزین ، تغییرات مبنائی را در حوزه های آموزشی در دستور کار قرار و جهت عملیا تی نمودن آن دست به اقدام میزند .نوشتار ذیل مفاهیم پایه ائی این نحله و کیفیت این آموزشها را به عنوان نقشه راه مشخص می سازد .  در آغاز تمدن بشر ، آموزش تا حد زیادی غیر رسمی و فاقد هر گونه زمینه رسمی بود . پس از ارائه دوره های تحصیلی رسمی در مدارس ، حدود شیوه ها و روش های آموزش رسمی و غیر رسمی تبیین گردیدند . در نتیجه آموزش رسمی از نظر مکانی و زمانی از جمله سن دانش آموزان ، فضا و وسعت مدارس به مفهوم رسمی اش دارای محدودیتهائی گردید . به این دلیل آموزش رسمی در سالهای اول زندگی و در مدرسه شروع می شود . در یک فراز زیبا می توان عنوان کرد که جوان مطالعه می کند ، اما قادر به عمل نیست ولی بزرگترها باید عمل کنند ، اما فرصت یادگیری ندارند . با این حال کارشناسان صاحب نام در امر آموزش از مدتها پیش تاکید داشتند که تحصیلات باید در تمامی عمر انسان ادامه یابد . افلاطون معتقد است : کسب دانش کاری است که هر انسان باید تا آنجائی که توان دارد بدون هیچ وقفه و کوتاهی انجام دهد . از سوئی همانطور که جهان از آغاز تا انجام مانند مدرسه ای برای بشر است ، طول زندگی یک انسان نیز از گهواره تا گور بمانند مدرسه ای برای بشر می باشد . در هر سنی انسان ملازم با یادگیری است و تنها هدف یادگیری زندگی و حیات خود انسان است . کندرسه ، فیلسوف معروف فرانسوی می گوید : ما به این عقیده ایم که افرادبه محض اینکه مدرسه را ترک می کنند نباید از تعلیم و تربیت و یادگیری دور شوند . بلکه یادگیری باید تمامی سنین را در بر گیرد ، زیرا آموزش ثانوی واجب تر از آموزش دوران کودکی است ، زیرا آموزش دوران کودکی از محدودیتهای بسیاری رنج می برد . این مفهوم که مردم تحصیلات و یادگیری را درطول زندگی با توجه به فراهم بودن امکانات ادامه می دهند ، توسط این نظریات تقویت می شود . گرچه این امر موجب تمایز بیشتر میان آموزشهای رسمی و غیر رسمی می شود عقیده بر این است که آموزش رسمی قدیمی متعلق به کودکان و نوجوانان است . همچنین اعتقاد بر این است که این نحوه آموزش نخبه پروری ، انتخابی و و ابسته به روشهای تدریس ، آمادگی و هوشیاری معلم است . در مقایسه آموزشهای غیر رسمی محدود به مکان و زمان نیست ، همیشگی و آزاد است ، رسمیت ندارد و مختص به مدرسه و دانشگاه نیست . همگانی ، دموکراتیک و عمومی است ، در آموزش غیر رسمی از امکانات ارتباطات جمعی مانند رادیو و تلویزیون ، مطبوعات و آموزش از راه دور استفاده می شود . بنابراین بدون حضور معلم و خودآموز است. این نظریات در تایید این واقعیت است که افراد به شرط فراهم بودن امکانات سیر آموزش و یادگیری را تا آخر عمر ادامه می دهند گرچه در این مسیر افتراق بین آموزش رسمی و غیر رسمی مشهود است . آموزش رسمی سنتی ، مدرسه محور و معلم محور است ، آموزش رسمی نخبه گرا ، انتخابگر ، روش مدار و همیشه محتاج مراقبت و نظارت دائم معلم است . در مقابل، آموزش غیر رسمی ، محدودیت مکانی و زمانی ندارد و همیشگی است . این نوع آموزش آزاد است به این معنی که معلم محور و مدرسه محور نیست . این تغییرات را می توان چرخش های پست مدرن در آموزش دانست .  
رویکرد انتقادی به آموزش عالی در اینجا و در این بازه زمانی می تواند رهگشا باشد . با شاخصهائی که در ذیل برای آموزش عالی بر می شماریم ، نظام آموزشی فنی و حرفه ای می تواند حتی نابرابری های سرمایه آموزشی – اقتصادی را از میان بردارد  . کارکرد روائی در آموزش عالی ، گم شدن استقلال فکری و خلاقیتهای واقعی و از طرف دیگر ،  نظام های رسمی آموزشی با ایجاد سلسله مراتب های دیوان سالار ، معرفت را به انحصار خود درآورده اند . و از این رو است که این آموزشها با نگاهی هژمون و فرادست ،  آموزشهای فنی و حرفه ای را حاشیه ای می نمایند . پیشنهاد عملیاتی در این مورد این است که  به جای موسسات معطوف به آموزش عالی منتج به مدارک رسمی  ، در آموزش سازمان فنی و حرفه ای ( انتظار آن بود که پدیده کارگری شدن آموزش عالی صورت گیرد و نه آن که سازمان و آموزشهای غیر رسمی رنگ و لعاب آموزش رسمی و دانشگاهی به خود گیرند ) ،  باید دفتر مطالعات تجزیه و تحلیل شغل صورت گیرد چرا که در رویکردهای پست مدرن به پدیده اشتغال باید تفکیکی بین حرف تخصصی فنی که بعضی از آنها به مشاغل نزدیک تر هستند و نیز حرف تکنولوژیکی و فن آوری که قرابت بیشتری با سطوح عالی دارند قائل شد. به علاوه باید تمیزی قائل شد بین حرف خودآیند و خودجوش که کمتر علمی هستند و برای انجام دادن آنها حتی نیازی به تحصیلات دانشگاهی نیست که از آن جمله اند مدیریت بازرگانی و اداری و نیزحرفه هائی که حتی مستلزم تحصیلات دانشگاهی و آمادگی عمل دقیق و بی نقض هستند همانند مشاغل بهداشتی و نهایتاً اینکه فرق دیگری باید قائل شد بین حرفه هائی که با فرهنگ در ارتباط هستند و خدمات تخصصی معین و مشخص .و اینکه بازنگری در منشا حرفه های تخصصی جدید و نظامهای آموزشی فنی و حرفه ای ما را با مشکلات مشاغل در جهان امروز مواجه می کند و بدین ترتیب طبقه بندی مشاغل و تحلیل شغل بر اساس نوع کار امری ضروری به نظر می رسد.
 
اما در سطح عملیاتی باید به گروه های هدف  آموزشهای مهارتی به صورت ذیل اشاره نمود  :
سطح فردی:
ترک تحصیل کنندگان واخراج شدگان از مدرسه
علاقمندان به آموزشهای فنی و حرفه ای و کاربلدی  
جویندگان کار و افراد دارای مشاغل نیمه وقت
کارگران کم مهارت در بخشهای رسمی وغیر رسمی
صاحبان شرکتهای با اندازه های خرد،کوچک و متوسط .
زنان سرپرست خانوار  
سطح ملی و نهادی :
در سطح دولتی ،وزارتخانه های دولتی،بطور کلی وزارت آموزش وپرورش یا وزارت تعاون ،  کارو رفاه اجتماعی و سازمانهای تابعه ی آنها
در سطح منطقه ای ومحلی،مراجع مختلف محلی در صورتیکه صلاحیت وشایستگی مناسب داشته باشند وداشتن توان مالی برای اجرای تدابیر و اقدامات
نهادهای مربوط به متحدان اجتماعی با نمایندگی بر پایه برابری،برای مثال آموزش فنی وحرفه ای ملی وآژانسهای کاریابی
سازمانهای تجاری از قبیل اتاق های بازرگانی ، اتحادیه ها وانجمن هایی که مشارکت و حمایت آنها کمکی برای تضمین نیازهای بخش خصوصی است
بخش دولتی ،خصوصی وموسسات  نیمه خصوصی ،ارائه کنندگان آموزش های فنی و حرفه ای وسرویسهای مشاوره ای واشتغال در بازار کار.
بنگاههای کسب و کار و ذی نفع در ارائه آموزشهای فنی و حرفه ای
توصیه های سیاستگذاری و نگاه چند کارکردی دکترین آموزشهای مهارتی :
بر اساس داده های فوق دکترین آموزشهای  مهارتی کارکردهای مهمی را  ایفاء می نماید ،بنابراین ، اشاعه و گسترش فرهنگ کسب و کار و مهارت آموزی در قالب دکترین مهارتی نقش تعیین کننده و موثری در تامین و تحقق منافع ملی کشور دارد . به طوری که می توان این آموزشها را ذیل دیپلماسی مهارتی برون مرزی کشور تبیین نمود . کارکردها و کارویژه هائی که میتواند معیار و ملاک ارزیابی سیاست خارجی ج.ا.ا باشد. مهمترین کارکردهای دیپلماسی مهارتی را می توان بدین شرح جمع بندی نمود :
-تاثیر گذاری بر نخبگان مهارتی کشور در قالب ایجاد شبکه ملی نخبگان و مهارت آموختگان  .
-تهیه دستور کار مثبت جهت تجمیع نخبگان مهارتی .
اما هم اینک و با توجه به شرایط بسیار نابسامان اشتغال آنهم در سطوح دانشگاهی ، بازخوانش و بازتعریفی ساختاری با توجه به دستور کار های اقتصادی دولت تدبیر و امید در خصوص اشتغال و فضای کسب و کار ، امری حیاتی است که این امر تنها با توجه به آموزشهای مهارتی و وارونگی هرم تحصیلی که تا کنون به صورت عمودی ، یکجانبه و به سود آموزشهای نظری و مدارک صرف دانشگاهی بوده و جایگزینی آن با آموزشهای مهارتی و ارکان اجرائی آن یعنی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور می باشد .  
 
محمد رضا عبداله پور
دکتری علوم سیاسی
        
 
 

برچسب ها: تدبیر24
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مربی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۳۱
0
0
با سلام
این طرح بارها عنوان شده است . ولی همانطور که نوسنده عنوان نموده کاری مشکل است ولی کاملاً لازم. این دانشگاه متاسفانه نمی دانند چه رسالتی دارند و ولی در عوض آموزشهای غیر رسمی فنی و حرفه ای کارآتر از این دو دانشگاه می باشد
حسینی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۳۱
0
0
... خدماتی و نقلیه در همه دستگاهها ، کارشناس و لیسانس علمی کاربردی دارند . در ضمن مدرسین این دانشگاه نیز همگی با تحصیلات لیسانس و فوق لیسانس کیفیت تدریس را ...نموده اند
نظر شما: