واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 18
کد خبر: ۲۴۳۰۵
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۷
اشرف بروجردی فعال سیاسی

اشتراکات اعتدال و اصلاحات

گفتمان اعتدالی عملگراتر است به رغم این تفاوت در حوزه سیاسی، این دو گفتمان می توانند مکمل هم باشند و عمدتا تکیمل آنها درحوزه اجراست.
تدبیر24: گفتمان اعتدال بیش از هر حوزه ای مربوط به حوزه اجراست البته نه اینکه گفتمان نیست. چون حوزه عمل هم زاده تفکر انسان است اما جایگاه بروز و ظهور گفتمان اعتدال بیشتر در حوزه عمل و اجراست و دایره کاربرد آن کاربردهای عملیاتی و اجرایی است. برعکس حوزه اصلاحات که بیشتر ناظر بر گفتمان فکری و فرهنگی است.به عبارت بهتر گفتمان اصلاحات بیشتر در حوزه اندیشه مطرح است تا حوزه عمل. به همین دلیل است که گفتمان اصلاحی در حوزه عمل با برخی از تفکرات دیگر در جامعه دچار چالش هایی می شود. اما گفتمان اعتدال می تواند رویه آرام تری در حوزه های اجرایی و عملیاتی در صحنه اجتماع در پیش بگیرد.

بنابراین اعتدال کاربرد خود را در جامعه ما بیشتر در حوزه اجرا نشان می دهد تا در حوزه گفت و گو. چون وقتی پای گفت و گو به میان بیاید همه می گویند ما اعتدالگرا هستیم. آقای روحانی دوسوم از بحث هایی که مطرح می کنند گفتمان اصلاح طلبی است که در قالب اعتدال خود را نشان می‌دهند. بخشی از اصولگراها هم همین ایده را دارند که معتقدند گفتمان اعتدالی را دارند.
تفاوت در این است که اعتدالگراهای اصولگرا معتقدند حق با ماست و اعتدالگراهای اصلاح طلب معتقدند چون جامعه رویکرد اصلاحی دارد باید سهم بیشتری به آنها تخصیص داده شود. این دو به رغم اشتراکات فراوان تفاوت هایی هم دارند. نباید این نکته را فراموش کرد که بخشی از گفتمان اعتدال در واقع نشات گرفته از گفتمان اصلاح طلبی است. درواقع نقاط مشترک آنها بخش هایی است که می تواند این فصول مشترک را تعریف کند.

به نظر می رسد این دو گفتمان در حوزه مباحث اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فصول مشترک بیشتری نسبت به حوزه سیاسی با یکدیگر دارند. در واقع حوزه مباحث سیاسی تنها جایی است که بین حوزه اعتدال و اصلاح طلبی مقداری افتراق وجود دارد ولی در عین حال در این بخش هم دیدگاه ها معارض با یکدیگر نیست. یعنی حوزه گفتمان اعتدال و حوزه گفتمان اصلاح طلبی اگرچه تفاوت هایی در بعضی مباحث دارند ولی هرگز تعارضی با یکدیگر ندارند. هر دو گفتمان به جهت اینکه نشات گرفته از متن و فرهنگ جامعه هستند می توانند تعامل خوبی با هم داشته باشند و در حوزه عمل هم به میزان زیادی می توانند به یکدیگر نزدیک باشند. حتی از نگاه دیگر نقدهایی که می تواند به گفتمان اعتدال مطرح شود همان نقدها هم می‌تواند به گفتمان اصلاح طلبی وارد شود.

تفاوت این دو گفتمان در حوزه سیاسی مبنایی نیست و بیشتر ساختاری و به لحاظ شکلی است. مثلا حوزه اصلاح طلبی عمدتا این بحث را دارد که ما از معبر احزاب می توانیم جایگاه سیاسی مستحکم‌تری پیدا کنیم. اگر احزاب پررنگ شوند و اگر دموکراسی با همه ملزومات آن عملیاتی و اجرایی شود ما می توانیم به جایگاه تعریف شده و پذیرفته شده سیاسی چه در عرصه ملی و چه درعرصه بین المللی دست پیدا کنیم. اما حوزه اعتدال چندان کاربرد احزاب را جدی نمی گیرد.

بیشتر از بدنه و از درون جامعه و به عبارت بهتر از ساختار موجود بهره می گیرد به جای اینکه بخواهد ساختار را در چارچوب و اصول تعریف شده دموکراسی بازتعریف کند. گفتمان اصلاحی معبر احزاب را خیلی جدی می گیرد و معتقد است که اگر احزاب قوی داشته باشیم ساختار به شکلی قدرتمندی می تواند اهداف خود را پیش ببرد. اما چون گفتمان اعتدالی نگاه پررنگی به احزاب ندارد، تمرکز این گفتمان عمدتا بر این است که ظرفیت های ساختار موجود در جامعه باید شناسایی شود و بعد آن ظرفیت ها به سمت اعتدالگرایی سوق داده شوند. بنابراین گفتمان اعتدالی عملگراتر است به رغم این تفاوت در حوزه سیاسی، این دو گفتمان می توانند مکمل هم باشند و عمدتا تکیمل آنها درحوزه اجراست.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: