غیر ممکن است گروهی با این ویژگی بتوانند بدون همکاری از درون یک چنین عملیات وسیع و گستردهای را پیش ببرند.
تدبیر24: گروه تروریستی داعش این روزها امنیت عراق را بر هم
زده است و ترس و وحشتی نه تنها در دل مردم عراق که در دل مردم منطقه و نیز
مردم جهان ایجاد کرده است. محمدعلی سبحانی معتقد است کسانی که از کشورهای
دیگری در سوریه به گروههای تروریستی پیوستند هر آن میتوانند به کشورهای
خودشان برگردند و درگیریهای فرقهای را در کشورهای خودشان دامن بزنند. در
همین رابطه پویش مصاحبه ای با محمدعلی سبحانی؛ سفیر سابق ایران در لبنان و
کارشناس امور خاورمیانه انجام داده که در ادامه می خوانید:
ماهیت
اصلی بحران عراق چیست؟ داعش توانسته نصف شهرهای پرجمعیت عراق ر ا بگیرد یا
کودتای سربازان وابسته به حزب بعث و وفاداران به صدام و خیانت آنها به
ارتش، باعث ایجاد چنین موضوعی شده است؟ وضعیتی که اکنون در
عراق هست را نمیتوان کودتا دانست اما یقیناً بدون همکاری از داخل شهرها و
در مدیریت و بخشهایی از سیستم ارتش نمیتواند به این راحتی قسمت گسترده
سرزمین عراق توسط یک گروه تروریستی اشغال شود. طبیعتاً یک عامل عنصر
غافلگیری بوده و دیگری همکاری از جهتهای مختلفی در سیستم عراق با گروه
تروریستی که مجموعه خاصی به حساب میآیند؛ بدین معنی که این مجموعه خود را
در قالب مذهبی تعریف میکنند و احساسات مذهبی نیروهای خود را در طول
سالهای مختلفی با نوعی از آموزش و اطلاعرسانی حزبی و تشکیلاتی آنها را
تبدیل به نیروهایی کردهاند که افراطی و متعصب هستند و تصور میکنند اگر
عملیات انتحاری انجام دادند به بهشت میروند و وضعیت عراق با یک سری
وعدهها و شرایط خاص و شکافهایی که در داخل عراق وجود دارد به این سمت
کشیده شده است. خلاهای امنیتی که در عراق وجود دارد در اثر نقاط ضعفی است
که در سیستم عراق وجود دارد و اختلاف نظرهای موجود و مشکلات بخشهایی از
جامعه عراق در مجموع دست به دست هم دادهاند و چنین شرایطی فراهم شده است.
به این وضعیت نه میتوان گفت انقلاب و نه میتوان گفت کودتا بلکه به نظر من
یک عملیات انتحاری و در مجموع یک خودکشی دسته جمعی به حساب میآید. زیرا
به هر صورت چنین اقدامی نه در داخل عراق پذیرفته میشود و نه سطح منطقهای و
نه در سطح بینالمللی. با اینکه تلفات و خسارات زیادی به بار خواهد آمد
مساله داعش توسط مردم عرق با حمایت منطقه بینالمللی جمع و جور خواهد شد.
اسمی که برای این واقعه میتوان گذاشت یک خودکشی دستهجمعی است و من
میتوانم آن را به کاری که منافقان در عملیات مرصاد انجام دادند تشبیه کنم
که البته تفاوتهایی در وضعیت فعلی عراق هست.
اینکه داعش موفق
شده در زمان کوتاهی بخش وسیعی از خاک عراق را در اختیار بگیرد به نظر
میرسد که مردم توانستهاند این گروه را بپذیرند چراکه مردم در مقابل این
گروه مقاومت نکردند و خبرهایی وجود دارد که مردم خود و امکاناتشان را تسلیم
گروه داعش کردهاند، دلیل این اتفاق را چه میدانید؟ نمیشود
گفت تمام کسانی که این کار را کردهاند همه مردم هستند. من این موضوع را
رد نمیکنم که مردم منطقه با دولت سوء تفاهم شدید داشتند اما کسی که همکاری
کرده گروههای باقیمانده از حزب بعث و جریانات تندروی افراطی هستند که در
سیستم بودند و طبیعتاً بخشهایی از مردم ممکن است استقبال کرده باشند.
قضاوت در مورد اینطور مسائل نیاز به زمان و اطلاعات بیشتری دارد ولی این
نکته را باید مدنظر داشت که غیر ممکن است گروهی با این ویژگی بتوانند بدون
همکاری از درون یک چنین عملیات وسیع و گستردهای را پیش ببرند.
دلیل
اصلی گرفتار شدن عراق در این ورطه بحران را چه میدانید؟ چه عاملی
زمینهساز و بسترساز این مساله شد که عراق به یکباره به این سمت کشیده شود،
با توجه به اینکه بعد از انتخابات پارلمانی عراق این انتظار میرفت که
عراق بیشتر به سمت دموکراسی برود و اینگونه خشونتها روز به روز کمتر شود؟ حرف
شما ظاهر قابل دفاعی دارد، یعنی آنچه که در عراق اتفاق افتاده جهتگیری به
سمت انتخابات آزاد و دموکراسی است. عراقیها از فاجعهای رنج میبرند و آن
اختلافاتی است که در قالب تفاوتهایی که عراقیها به لحاظ جغرافیای قومی و
مذهبی در گذشته و حال با آن برخورد دارند و نقطه ضعفی که دولت عراق در
تفاهم با همه گروهها داشته، این دوعامل در کنار اختلاف مذهبی و فرقهگرایی
شرایط را به نفع داعش و حامیان منطقهای آن فراهم کرده است.
سوء
تدبیر دولت آقای نوری المالکی را تا چه حد در این قضیه مقصر میدانید؟ با
توجه به اینکه سنیها را از قدرت کنار گذاشت، حتی سنیهایی که چه از لحاظ
سیاسی و چه از لحاظ نظامی وفادار بودند و این افراد را با نیروهای شیعه
جایگزین کرد، این قضیه چقدر در کشاندن عراق به این سمت تاثیرگذار بود؟ البته
در نظام سیاسی عراق سعی شده تقسیم موزائیکی صورت بگیرد. به این معنا که
رئیس جمهور عراق کرد است، رئیس مجلس عراق سنی و نخست وزیر شیعه است. هرچند
که بناست گرایش کلی دولت دموکراتیک و غیر مذهبی و غیر قومی و ملی باشد، اما
با توجه به واقعیتهای موجود قانونگذار در عراق به این نکته توجه داشته که
بایستی تقسیم موزائیکی را مدنظر قرار دهد. اینکه عملکرد دولت مالکی در جذب
اهل تسنن و ایجاد وحدت در میان جامعه عراق که بعد از بحران وسیع با سقوط
صدام رخ داده بود موجب تغییر فضایی در جامعه سیاسی عراق شده است که بعد از
آن توسعه ملتسازی و دولتسازی بایستی شکل میگرفت و گرفته بود، اگر در این
زمینه توفیقات در حد بالایی قرار داشت امکان به وجود آمدن چنین شکافهایی و
چنین خلاهای امنیتی کمتر بود. بنابراین اگر بخواهیم نقش دولت نوری مالکی
را که نتوانسته جامعه عراق را در حد بالایی متحد کند بررسی کنیم، نمیتوان
دولت عراق را نادیده گرفت. از طرف دیگر شرایط خاصی که در منطقه به وجود
آمده بحث فرقهگرایی است که خصوصاً در سوریه به اوج خود رسیده بود. توجه
داشته باشید که در طول دو سه سال گذشته سوریه مرکز درگیریهای فرقهای بوده
است. سوریه مرکزی برای جمع شدن نیروهای تندرو و افراطی عرب و مسلمان سنی
از کشورهای مختلف که احیاناً در کشورشان به دلیل سوئ تفاهم با دولتشان یا
به طور کلی به علت دخالت آمریکاییها در منطقه این گروهها سرخورده شدند و
دنبال نقطهای میگشتند تا انرژی متراکم خود را تخلیه کنند و در سوریه با
حمایتهای مالی برخی از کشورهای خطاکار منطقهای سازماندهی شدند و به
حساسیتهای مذهبی به شدت دامن زدند. این قضایا در میان سنیهای عراق و کل
منطقه ایجاد انگیزه کرد تا به راحتی در قالب گروههای القاعده و جداشده از
القاعده مانند داعش فعالیت کنند. داعش گروهی بود که قبلاً در داخل خود عراق
فعال بود و از عراق به سوریه رفت و گسترش کمی و کیفی پیدا کرد و دوباره به
عراق برگشت و درگیریهای فرقهای را دامن زد. مطمئن باشید کسانی که از
کشورهای دیگری در سوریه به گروههای تروریستی پیوستند هر آن میتوانند به
کشورهای خودشان برگردند و درگیریهای فرقهای را در کشورهای خودشان دامن
بزنند و آن وقت فاجعه منطقهای و درگیریهای فرقهای و مذهبی دامن همه را
خواهد گرفت. بنابراین به نظر من کل کشورهای منطقه و جامعه بینالمللی باید
بسیار سریع برای این بحران بزرگ فکری کنند.
به نظر شما عراق این ظرفیت را دارد که به سوریه دوم تبدیل شود یا نه؟ تحولات
در عراق به شکل دیگری است و اکثریت نسبتاً بالایی از مردم طرفدار حاکمیت و
دولت هستند و از طرفی کردها بخش وسیعی هستند که با دولت هماهنگ هستند و
رئیس جمهور عراق کرد است و شرایطشان تعریف شده و چارچوب دار است. در میان
اهل تسنن هم پارلمان و امکانات فراوانی که سنیها در کنار برخی کمبودها و
تبعیضها در عراق دارند اما به طور کلی عراق وضعیت متفاوتی با سوریه دارد و
مسیر انتخابات و دموکراسی در عراق ادامه پیدا میکند و مساله داعش به هر
شکل با همت خود مردم عراق و با حمایتهای منطقهای و بینالمللی جمع خواهد
شد.
دولت عراق این توانایی را دارد که بتواند این بحران را حل کند؟ دولتها با حمایتهای بینالمللی و منطقهای به این نتیجه خواهند رسید.
به نظر شما این نیاز وجود دارد که ایران و امریکا در بحث عراق وارد شوند؟ امریکا
با وجود آنکه نیروهایش را بیرون کشیده اما پایگاهها و بخشهای زیادی از
نیروهایش در عراق هستند و در مسائل عراق درگیر است و تعداتی را دارد.
یقیناً در مسائل عراق، عراق را رها نخواهد کرد. اما اینکه ایران وارد جنین
مقولهای شود من جداً مخالف این مساله هستم که ایران به عراق نیرو اعزام
کند و مخالفتم به دلایل مختلف است. اولآ اینکه ورود ایران با توجه به مسائل
تاریخی بین ایران و عراق و مسائل قومی بین ایران و عراق و حساسیتهای
منطقهای میتواند معادله را تغییر دهد و اکنون که تمام کشورهای منطقه،
کشورهای عربی، کشورهای اسلامی و سایر کشورها این گروه تروریستی را محکوم
کردهاند و فضا برای حذف چنین گروهی در عراق آماده است، اگر کشور خارجی
مانند ایران بخواهد وارد شود معادله تغییر پیدا میکند. علت دوم اینکه اگر
در یک کشوری وارد شدید و متعهد شدید که از آن کشور حمایت کنید با همه
پیچیدگیها مجبور به باقی ماندن در آن کشور خواهی بود تا مشکل حل شود.
هرچند ممکن است وضعیت عراق برای ما آنقدر دردسرساز شود که در مسائل داخلی و
منطقهای ما اثر بگذارد. بنابراین من شخصاً به هیچ عنوان موافق نیستم که
ما در عراق دخالت مستقیم داشته باشیم اما چون تمام کشورهای منطقه و تمام
جهان با این گروههای تروریستی مشکل دارند ما میتوانیم هماهنگ با قدرتهای
منطقهای و بینالمللی اقداماتی را در جهت حمایت از دولت عراق و در جهت
کنار زدن این نیروی مزاحم تروریستی عمل کنیم.