آفرین بر سعید زیباکلام!

درست مثل کاری که چندی پیش با برادرش انجام داد و در گفت و گو با یکی از نشریات، زوایایی از زندگی خصوصی و روابط خانوادگی اش را افشا کرد. این کار شاید در ممالک راقیه مترقیه امری معمول و مرسوم باشد اما در فرهنگ ما امری بسیار غریب است.

ظاهرا سعید آقای زیباکلام که کاملا در جبهه مقابل برادرش قلم و قدم می زند از سوی برخی نشریات تحت فشار قرار گرفته که مدعیات برادر را پاسخ گوید. سعید آقا اما از این کار سر باز زده و در مقابل اصرار آن ها که می خواستند از این اختلاف خانوادگی کاسب شوند گفته است به حکم آموزه های دینی وارد چنین عرصه هایی نخواهد شد. او پرداختن به چنین اموری را زشت و ناپسند دانسته و به ما یادآور شده که نباید در امور شخصی دیگران جستجو کرد و نه تنها نباید عیوب دیگران را عمومی کرد که باید به تاسی از حضرت حق ستارالعیوب بود. من با این که در مواضع سیاسی و اجتماعی با جناب صادق زیباکلام احساس همدلی و همسخنی بیشتری می کنم اما در این مورد خاص باید بگویم منش و روش سعید آقای زیباکلام را بیشتر می پسندم.

درود بر سعید زیباکلام که در زمانه ای که بی اخلاقی سکه رایج روزگار ماست و منافع سیاسی و حزبی بر اخلاق و دین و هرچیز دیگری ارجح است با ما از آموزه های دینی و جوانمردی و اخلاق سخن می گوید. آفرین بر سعید زیباکلام که با برادرش مقابله به مثل نمی کند و در پاسخ نمی گوید: کلوخ انداز را پاداش سنگ است. اما و اما و اما...سعید زیباکلام که در مواجهه با برادرش از ستارالعیوب بودن و حفظ حریم خصوصی افراد سخن می گوید چرا در کنار کسانی قرار می گیرد که کوچک ترین باوری به این حرف ها ندارند؟

چرا در تقویت جبهه ای می کوشد که هر برخوردی را با مخالفین خود مباح می دانند و مثل آب خوردن به دیگران تهمت می زنند و ناسزا می گویند و پرده دری می کنند؟ اگر آقای سعید زیباکلام توقع دارند که مخاطب حرف های ایشان را باور کند و نصایح اخلاقی شان را آویزه گوش قرار دهد باید کمی در جایگاه سیاسی و اجتماعی خود تجدید نظر کنند. فرمود: با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی. نمی توان بام تا شام را با پرده دران و عیب جویان به سر برد و یک بار هم به آنان متعرض نشد اما به دیگران درس اخلاق و فتوت داد و انتظار داشت در دل سنگ آنان اثر کند. من در این ماجرایی که بین این دو برادر بزرگوار پیش آمده حق را به سعید خان زیباکلام می دهم اما کاش می توانستم صداقت و صراحت صادق زیباکلام را در سخن او نیز حس کنم.