واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 19
کد خبر: ۳۴۶۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۳
سعید لیلاز کارشناس برجسته اقتصاد

گفت و گوی امید آفرین

مساله اینجاست که بدون ‌خراب‌تر کردن یک شاخص از این دو یعنی رکود و تورم، اصلاح و بهبود آن یکی‌شدنی نیست یا به‌هرحال بسیار دشوار است. یک نمونه روشن بسیار خطرناک و به همان اندازه فوری، مساله کسری بودجه دولت است . . .
تدبیر24 : برای دانستن قدر بیشتر نعمت‌ها، لازم است ابتدا به «مصیبتی» گرفتار آییم. پس از هشت‌سال، سخنرانی یا گفت‌وگوی تلویزیونی پریشب آقای دکتر روحانی، بار دیگر سیمای مردی را به نمایش گذاشت که شایسته نمایندگی ملت بزرگ ایران است. در این گفت‌وگو، آقای روحانی با اطلاعات و دانش کافی ـ این دو یکی نیستند ـ و نیز بهره‌مند از مشاوره دانشمندان متخصص در دو امر خطیر اقتصاد و سیاست خارجی، بارقه‌های امید شعله‌ور‌شده در دل ملت را با فروغی بیشتر بازتاب داد و مردم را امیدوار کرد که گذر از شرایط «ویژه» کنونی با این ترکیب از اراده و دانش مسوولان و آن پشتیبانی عظیم و بی‌دریغ مردم و رهبری، شدنی است. 

 برابر گزارش مستقیم رییس‌جمهوری به ملت، تصویر اقتصاد ایران طبعا نگران‌کننده است. اگر نخواهیم به تکرار اعداد و ارقام دلهره‌آور و خسته‌کننده یا محکوم‌کردن‌هزارباره و البته بی‌حاصل گذشتگان بپردازیم، چنان‌که پیداست اقتصاد ایران در دام یک رکود تورمی خطرناک گرفتار آمده است که بهترین نمایانگر آن، «شاخص فلاکت» است که از دو عدد نرخ تورم به‌علاوه نرخ بیکاری به‌دست می‌آید. اگر در دو دهه گذشته این شاخص و تا سال 1389 حدود 20 تا 24 بود، تنها ظرف دو، سه سال اخیر یکباره به حدود شش جهش کرده است که به‌راستی در میان کشورهای جهان به‌استثنای یکی، دو اقتصاد دیگر بی‌همتاست.                

مساله اینجاست که  بدون ‌خراب‌تر کردن یک شاخص از این دو یعنی رکود و تورم، اصلاح و بهبود آن یکی‌شدنی نیست یا به‌هرحال بسیار دشوار است. یک نمونه روشن بسیار خطرناک و به همان اندازه فوری، مساله کسری بودجه دولت است. در ایران بودجه عمومی دولت برای امسال، معادل یک‌چهارم تولید ناخالص داخلی کشور است و بنابراین هرگونه تحولی در آن، روی کل اقتصاد ملی از جمله معیشت مردم، رونق کسب‌وکار و سطح عمومی قیمت‌ها مستقیما اثر می‌گذارد حال اگر این بودجه، معادل یک‌سوم آن یعنی به اندازه هشت تا 9درصد تولید ناخالص داخلی کسری داشته باشد، دولت یا باید از هزینه‌های خود به اندازه 9درصد تولید ملی کسر کند که به‌معنای تشدید رکود بی‌سابقه در تاریخ ایران است، یا به همان اندازه به قیمت کالاها و خدمات دولتی بیفزاید یا پول بدون پشتوانه چاپ کند که به‌منزله تشدید تورم همین حالا کم‌سابقه در تاریخ کشور است. بدیهی است که هیچ‌یک از این دو راه‌حل، به‌تنهایی و در شرایط کنونی کشور با ساختار اجتماعی بس شکننده آن ممکن نیست و حتما باید از همه راه‌های ممکن بدون کنار گذاشتن کامل هر یک از آنها، برای حل این مساله به‌مثابه دروازه و نقطه آغاز حل‌وفصل مسایل اقتصادی ایران استفاده شود.

 شاید این نقطه‌ضعف گزارش آقای رییس‌جمهوری بود یا اینکه وی مصلحت ندانست به مردم توضیح دهد که به‌هرحال، با هر سمت‌گیری، با استفاده از هر یک از نظریات اقتصادی رایج جهان اعم از سیاست‌های لیبرالی یا راهبردهای نهادگرایانه، پیمودن راه بازسازی اقتصادی ایران بدون  ریاضت سخت، تلاطم و تحمل رنج ملی ممکن نیست و حتی اگر بر اثر تذکر ‌هزارباره ملال‌آور نیز شده باشد، هنوز دست‌کم در علم اقتصاد هیچ آمپولی که دردناک نباشد و همه مشکلات را در کوتاه یا بلندمدت حل کند، اختراع نشده است. این ریاضت، دست‌کم پادافره یا مجازات آن ضیافت بزرگ نفتی هشت‌ساله است که طی آن، روح‌هایی بزرگ و نترس ‌بسیار کوشیدند تا نشان بدهند که با چه سرعت سرسام‌آوری به علت آسیب‌دیدگی روی‌ می‌آوریم می‌کنیم، اما در میانه هیاهوها بر سر اینکه «مار» را می‌نویسند یا نشان می‌دهند، به جایی نرسید. اکنون نیز حل مشکلات برخاسته از خماری این هشت‌ساله کمابیش ملی جز با عزم و انسجام ملی و تحمل شداید و ریاضت اقتصادی شدنی نیست. آنهاکه در گفتار، زبان به انتقاد از دولت به‌خاطر سختگیری‌های گریزناپذیر آن در آینده‌ای نه‌چندان دور از چپ و راست خواهند گشود، جز انتقاد زبانی که حتما باید همه از آن دریغ نورزند، راهی پیش پای دولت و ملت نمی‌گذارند، برای شروع به حل مشکلات، راهی جز کاستن شدید هزینه‌های جاری، افزایش درآمدهای دولت از محل رشد مالیات‌ستانی و افزایش قیمت حامل‌های انرژی، فروش اوراق مشارکت و خلاصه پیمودن همه راه‌هایی که «عرضه‌کل» را می‌افزاید و «تقاضای کل» را می‌کاهد، نیست. انجام این کار بزرگ و دشوار بیش از هر چیز مشروعیت و پشتوانه مردمی زیاد می‌طلبد که خوشبختانه روحانی از آن برخوردار است.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
امید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۱
0
0
امیده زهره ماره
ناشناس
|
Germany
|
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۱
0
0
چرا باید دیگرا ن ببرند و بخرند و هر چه میلشان بوده بگویند و مردم عذاب انرا بکشند حالا مسئولین ضررهای انجام شده را از انان بگیرند تا انها هم مانند مردم در خانه های انچنانی و زندگی انچنانی روزگار نگذرانند و هرچه با شریکانشان بدست اورده اند پس دهند اگر چه وابستگیهای به این و ان نمیگذارد چنین شود و میلیاردرها باز هم انچنان خواهند بود که لا اری ثروت موفوره حتی من جانبها حق مضیع قارونی زندگی کردن و اسلامی حرف زدن مسلمانی نیست
نظر شما: